ماجرای آدم ربایی دزدان خشن در مشهد
روزنامه خراسان نوشت: یکی از اعضای باند دزدان خشن که توسط مأموران کلانتری نجفی مشهد دستگیر شد در حالی از یک ماجرای آدم ربایی به هنگام سرقت به عنف پرده برداشت که از وی سوئیچ 12 دستگاه خودرو و موتورسیکلت نیز کشف شده است.
سپیده دم روز گذشته مأموران کلانتری نجفی هنگام گشت زنی و انجام وظیفه در بولوار کوثر شمالی به جوان 27 ساله ای که رفتار و حرکات مشکوکی داشت مظنون شده و زمانی که پا به فرار گذاشت او را دستگیر کردند. مأموران انتظامی وقتی با استفاده از ریموت همراه این جوان دزدگیر خودرو را به صدا درآوردند مشخص شد که سوئیچ مربوط به خودرو پژو 405 است که در همان نزدیکی پارک شده است.
استعلام شماره خودرو پژو از مرکز فرماندهی و کنترل پلیس نیز مشخص کرد که خودروی مذکور چندی قبل در مشهد سرقت شده است بنابراین به دستور سرگرد شهبازی (رئیس کلانتری نجفی) متهم جوان برای انجام بازجویی به دایره تجسس کلانتری منتقل و تحقیقات از وی آغاز شد. این گزارش حاکی است، مأموران انتظامی در بازرسی از خودروی مذکور تعداد 7 عدد سوئیچ مربوط به خودروهای مختلف و 5 عدد سوئیچ موتورسیکلت به همراه یک خنجر، 3 عدد جک خودرو، کارت سوخت، گوشی تلفن همراه، سنگ فرز و غیره کشف کردند. سپس مأموران انتظامی با شناسایی مالک خودرو با وی تماس گرفتند که او از سرقت خودرواش از انتهای سی متری طلاب خبر داد.
مالک خودرو که صبح روز گذشته برای پیگیری شکایت خود به مجتمع قضایی شهید قدوسی مشهد مراجعه کرده بود درباره چگونگی سرقت خودرو به مقام قضایی گفت: اوایل شب هفتم آبان ماه گذشته در حالی که همسرم در صندلی جلو نشسته بود خودرو را در حاشیه خیابان سی متری طلاب پارک کردم و برای انجام امور بانکی به سمت دستگاه خودپرداز بانک رفتم. در حالی که مشغول انجام امور بانکی بودم ناگهان با فریادهای همسرم به طرف خودرو برگشتم که دیدم جوانی پشت فرمان نشسته و با سرعت از محل در حالی دور شد که همسرم نیز داخل خودرو بود و مدام فریاد می کشید. گیج شده بودم و هیچ کاری از دستم برنمی آمد بنابراین فقط توانستم با پلیس 110 تماس بگیرم ولی بعد از گذشت ساعتی از این ماجرا، «دزدان خشن» با تهدید به مرگ همسرم به وسیله قمه، مبلغ 200 هزار تومان پول از کارت عابر بانک وی برداشت کرده و بعد از گرفتن شماره رمز کارت، طلا و جواهرات و همچنین مبلغ 70 هزار تومان وجه نقد او را ساعت 9 شب در منطقه گلشهر رها کرده بودند.
عضو دستگیر شده باند دزدان خشن نیز که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت ضمن اعتراف به ماجرای آدم ربایی و سرقت به عنف گفت: سپیده دم امروز (دیروز) با یکی از همدستانم و با خودروی مسروقه برای سرقت از صندوق صدقات به خیابان کوثر شمالی آمدیم اما دوستم به محض مشاهده مأموران گریخت و من که قصد داشتم حضورم را در خیابان عادی جلوه دهم ایستادم که توسط مأموران انتظامی دستگیر شدم. وی درباره سرقت خودرو نیز گفت: آن روز به همراه یکی دیگر از دوستانم خودرو را در حالی که زنی سرنشین آن بود ربودیم و پس از گرفتن طلاها و اموال همراه آن زن، او را در گلشهر رها کردیم. پس از آن نیز از خودرو به صورت نوبتی استفاده می کردیم طلاهای آن زن را نیز فروختیم که مبلغ 200 هزار تومان سهم من شد.
راننده تاکسی به 3 بیمار امید دوباره بخشید
روزنامه همشهری نوشت: «پای سجاده نماز نشسته بودم و برای همسرم دعا می‌کردم که رؤیای عجیبی دیدم. شوهرم با همان لباس بیمارستان وارد اتاق شد و گفت که وقت رفتنش است اما کسانی هستند که در بیمارستان‌ها چشم انتظارند. ابتدا معنی این حرف‌ها را متوجه نشدم اما 2روز بعد وقتی از مسئولان بیمارستان شنیدم که شوهرم دچار مرگ مغزی شده تازه معنی رؤیای عجیبم را فهمیدم.» اینها را همسر مرد 50 ساله‌ای می‌گوید که شنبه گذشته اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد. این زن وقتی پای برگه رضایتنامه اهدای عضو را امضا کرد، درباره جزئیات ماجرا گفت: 28سال پیش با شوهرم پرویز ازدواج کردم. خدا 5 فرزند به ما داد و در همه این مدت از زندگی با پرویز کاملا راضی بودم. او مرد زحمتکشی بود و هر کاری می‌توانست برای رفاه خانواده انجام می‌داد. هر کس مشکلی داشت سریع کمکش می‌کرد و آزارش به هیچ کس نمی‌رسید. چند ماه پیش از این حادثه، یک فیلم درباره اهدای عضو دیدیم.
پس از تماشای فیلم شوهرم به من گفت که آرزو دارد روزی اعضای بدنش را اهدا کند. او اعتقاد داشت کسانی که این کار را می‌کنند هرگز نمی‌میرند. من با حرف‌هایش کاملا موافق بودم و به او گفتم که آرزو دارم من هم یک روز مرگ با عزتی داشته باشم و با مرگم به دیگران امید به زندگی ببخشم. از آن روز چند ماهی گذشت تا اینکه همسرم روز جمعه، 18 آذر ماه وقتی بعد از خوردن ناهار مشغول حرف زدن درباره کارهای روزمره‌اش بود، یک دفعه دچار سردرد شدیدی شد. فکر کردم مسموم شده اما او ناگهان دچار سرگیجه شد و از حال رفت. فورا او را به بیمارستانی در منجیل بردیم. بعد از آن شوهرم به بیمارستان پورسینای رشت منتقل شد و از سوی پزشک جراح تحت عمل جراحی قرار گرفت. به خاطر فشار خون بالا، مغزش دچار خونریزی شده بود و پزشک جراح مخچه‌اش را عمل کرد اما باز هم خون زیادی در مغزش بود. در این مدت هر شب برایش دعا می‌کردم و از خدا می‌خواستم همسرم را برگرداند اما یک شب، وقتی پای سجاده نشسته بودم، در رؤیاهایم دیدم که او مقابلم ظاهر شد و آن حرف‌ها را گفت. 2روز بعد وقتی بیمارستان به ما اعلام کرد که همسرم دچار مرگ مغزی شده متوجه شدم که معنی حرف هایش چیست. به همین خاطر فورا با دامادم تماس گرفتم و گفتم برای اهدای عضو رضایت می‌دهم تا روح پرویز آرام بگیرد؛ چرا که مطمئن بودم او خودش این را می‌خواست. زن میانسال گفت: روز جمعه 25آذرماه پرویز از بیمارستان رشت به بیمارستان سینا در تهران انتقال داده شد و روز بعد، عمل اهدای عضو انجام شد و حالا مطمئنم که همسرم با لبخند دنیا را ترک کرد.
دکتر ساناز دهقانی مسئول واحد فراهم آوری اعضا در بیمارستان سینا نیز روز گذشته گفت: بعد از اینکه خانواده مرد 50 ساله با اهدای اعضای بدن او موافقت کردند، ساعت 2 بعد از ظهر شنبه عمل اهدای عضو انجام شد و 2 کلیه و کبد این راننده تاکسی به بیماران نیازمند اهدا شد. متأسفانه از قلب وی نتوانستیم استفاده کنیم چون در مدتی که در بیمارستان بستری بود قلبش ضعیف شده بود.
آتش سوزی3 منزل مسکونی در 3نقطه شهر
روزنامه خراسان نوشت: 3 منزل مسکونی در حدود 90 دقیقه در 3 نقطه از شهر مشهد طعمه حریق شد. از ساعت 14 و 45 دقیقه روز یکشنبه تا ساعت 16 و 15 دقیقه 3 آتش سوزی در 3 نقطه از شهر به وقوع پیوست که خساراتی را به منازل مسکونی وارد کرد. در مورد اول اشکال در بخاری یک منزل مسکونی در خیابان آل احمد63 باعث ایجاد حریق در یکی از اتاق ها شده بود که ساکنان منزل به واسطه بیرون زدن دود از زیر در اتاق متوجه حریق شدند و هنگامی که در اتاق را باز کردند با حجم زیاد آتش مواجه شدند و بلافاصله موضوع را به سامانه 125 آتش نشانی اطلاع دادند. مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی مشهد درباره حادثه گفت: با اعلام این حریق در ساعت 14 و 45 دقیقه بلافاصله ماموران اطفای حریق ایستگاه 33 به محل حادثه شتافتند و به خاموش کردن آتش پرداختند. خاکپور ادامه داد: دود به طبقات بالا نیز سرایت کرده بود که عملیات تهویه هم به طور هم زمان ادامه یافت و در نهایت آتش نشانان موفق به اطفای حریق شدند.
16 و 9 دقیقه، خیابان دانشجو
جوشکاری در راه پله زمینه ساز وقوع حادثه آتش سوزی خیابان دانشجو شد. هنگامی که جوشکارها در راه پله یک ساختمان مشغول کار بودند گدازه های ریز حاصل از کارشان از زیر در آپارتمان به داخل منزلی رفته بود که ساکنانش در آن حضور نداشتند. گدازه ها کم کم آتش را به جان لوازم منزل انداختند و ناگهان حریق گسترش یافت. آتش سوزی در این منزل که در طبقه اول بود باعث دودگرفتگی کل ساختمان شد. همسایه ها بلافاصله خانه هایشان را ترک کردند و موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادند. خاکپور درباره این حریق نیز گفت: هنگامی که ماموران اطفای حریق ایستگاه 5 در محل حاضر شده بودند 60 درصد ساختمان دچار دودگرفتگی شده بود. عملیات بلافاصله آغاز شد و آتشی که خسارت زیادی به منزل مسکونی زده بود بالاخره خاموش شد و سپس عملیات تا تهویه کامل هوا ادامه یافت.
16 و 18 دقیقه، روستای کج درخت منطقه کنه بیست
بیرون زدن آتش از بخاری نفتی یک منزل ویلایی باعث آتش گرفتن فرش شد. هنگامی که یکی از 4 ساکن این منزل اقدام به برداشتن بخاری و انتقال آن به حیاط خانه کرد، بخاری از دستش افتاد و آتش گسترده تر شد. تماس با آتش نشانی دومین راه حل اعضای منزل برای اطفای حریق بود. با اعلام آتش سوزی به سامانه 125 بلافاصله ماموران اطفای حریق ایستگاه 15 مشهد به محل حادثه عازم شدند که به دلیل طولانی بودن مسیر هنگامی که به محل حادثه رسیدند بخش زیادی از منزل یک طبقه آتش گرفته بود. عملیات اطفای حریق تا خاموشی کامل آن ادامه یافت.
47282
نظر شما