آنها می گویند: « ما 99 درصد هستیم »، اسم جنبش را هم گذاشته اند جنبش99 درصدی.‌

جنبش اشغال وال استریت،‌خیایانی که جرج واشنگتن اولین رییس جمهور آمریکا در یکی از عمارت های آن قسم یاد کرده است و ساختمان بزرگ ترین بورس جهان را در خود جا داده  به وقوع پیوسته است.وال‌استریت یعنی « خیابان دیوار»؛ اسمش را از وجود دیوار شرقی که در مرز شمالی اقامتگاه نیوآمستردام واقع شده گرفته اند. دیواری که برای محافظت از تهاجم نظامیان انگلیسی و  بومیان آمریکایی ساخته شده‌است. آدم هایی که در وال استریت و پارک «زوکوچی» چادر زده اند، ‌روی کارتون های بسته بندی،‌اغلب با رنگ سیاه،‌نوشته اند: « ما 99 درصد هستیم. »
معترضان به نظام سرمایه داری حاکم بر جهان غرب و به ویژه  ایالات متحده آمریکا حرکت شان از 17 سپتامبر شروع شده است؛ درست شنبه‌ 25 شهریور ماه که جهان غرب در تعطیلات آخر هفته بود.
عده ای معتقد هستند که شکل اعتراض آنها از تظاهرات مردمی در مصر و اسپانیا که اولی در اعتراض به شرایط حکومت و دومی در اعتراض به برنامه های دولت برای افزایش مالیات بود،اثر گرفته است. علتش هم می تواند به اجرای « طرح نجات بانک ها» و بحران « مسکن» مربوط باشد چرا که در پی بحران مسکن در ایالات متحده بعد از این که عده زیادی از خریداران مسکن نتوانستند اقساط وام های خود را پرداخت کنند و قیمت مسکن به دلیل افزایش مصادره و حراج خانه ها سقوط کرد،‌تعداد زیادی از بانک های کوچک و در پی آن بانک های بزرگ آمریکا رو به ورشکستگی رفتند که باعث شد دولت در عین نارضایتی بخش هایی از مردم، بخشی از بودجه خود را که از مالیات مردمی تامین می شد،‌ به عنوان وام بلا عوض به بانک ها بپردازد.
برخی هم البته فکر می کنند اعدام « تروی دیویس» سیاه پوستی که متهم به قتل یک مامور پلیس بود جرقه این بست نشینی را زده است.‌ بخشی از مردم ایالات متحده معتقد بودند که اعدام این سیاه پوست 42 ساله،‌خلاف قانون است و شواهد کافی برای مقصر دانستن او وجود ندارد اما در نهایت قوه قضاییه ایالات متحده حکم اعدام را تایید کرد که اعتراض های مردمی را در پی داشت.
هزاران نفر از جمعیت 313 میلیون نفری ایالات متحده، چه از وام های بلاعوض شاکی بودند چه از اجرای حکم اعدام و زیر پا گذاشتن حق زندگی انسان ها،‌از 25 شهریور ماه تا مدت ها بعد در وال استریت و پارک زوکوچی « بست »  نشستند تا به هدفشان برسند.‌ هدفشان اما آن قدر ها واضح نیست.
جنبش وال استریت و آغازی بر پایان سرمایه داری

با وجود این که افرادی مانند اسلاوی ژیژک، ‌متفکر مکتب انتقادی که قائل به ناکارآمد بودن نظام سرمایه داری و سلطه آن بر نوع بشر است،‌ هم در این تجمع حاضر شده اند و حتی سخنرانی های آنها بارها به اشتراک گذاشته شده و یا از راه های دیگر منتشر شده است،‌ عده زیادی از پژوهشگران جنبش وال استریت را از جمله "جنبش های بی سر" قرن بیست و یکم می دانند اما عده ای هم به شدت اصرار دارند که این جنبش " آغازی بر پایان سرمایه داری" خواهد بود.
علاوه بر صدا و سیما که چندین میزگزد و مصاحبه مفصل در تحلیل و تفسیر جنبش وال استریت برگذار کرده است،‌ محافل دانشگاهی هم به راحتی از کنار این جنبش نگذشته اند. بسیج دانشجویان، دفتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، انجمن اسلامی دانشجویان و حتی انجمن های علمی دانشجویی، سخنرانی، مناظره و میزگرد های زیادی در مورد این جنبش سامان داده اند تا نشان دهند که با وجود خوانش های سیاسی از جنبش وال استریت،‌ دانشگاهیان هم به مباحث فکری و نظری این جنبش علاقه مند هستند. اینکه جنبش 99 درصدی در وال استریت سرمایه داری را به عنوان یک سیستم حکومتی و یک تئوری فکری به زانو در خواهد آورد یا خیر.شاید نتوان به این سوال به سرعت و با صراحت پاسخ داد اما می شود ریشه های فکری آن را جست و جو کرد که مقدمه ای برای درک علت مطرح شدن این جنبش در سطح وسیع باشد.
مهم ترین تفکر منتقد لیبرالیسم و سرمایه داری حاکم بر غرب،‌تفکر مارکسیم است که معتقد است سرمایه داری به دلیل این که بر پایه استثمار طبقات فرودست بنا شده ،‌دیر یا زود از هم خواهد پاشید و نظام کومنیسم به عنوان یک نظام برابری محور که مالکیت خصوصی را رد می کند،‌جایگزین آن خواهد شد.
البته تئوری مارکیسم در زمان حیات مارکس،‌ به ثمر مورد انتظار او نرسید،‌بعد ها حکومت کومنیستی شوروی سابق هم به عنوان بزرگ ترین کشوری که نظریات مارکس را در قالب مارکیسم - لنینیسم در سیستم حکومت خود پیاده کرد از این کشور جهنمی برای هر گونه صدای مخالف و حتی موافق ساخت.
در حال حاضر معدود مجریان سیستم های نظام اشتراکی در دنیا،‌مانند کره شمالی و کوبا،هم عملا نتوانسته اند یک اقتصاد پویا و حتی یک حکومت قابل قبول را سامان دهی کنند‌ و مردم تحت حکومت آنها با مشکلات غیر قابل باوری درگیر هستند.
اما نباید فراموش کرد که تفکر مارکس،همان طور که بزرگ ترین منتقد سیستم سرمایه داری بود،‌توانست بزرگ ترین خدمت را هم به این نظام انجام دهد.‌ عده زیادی از پژوهشگران معتقد هستند که در واقع مارکسیسم با نمایش نقاط ضعف سیستم سرمایه داری منجر به شکل گیری نظام دولت رفاهی شد و در عمل به کم شدن پافشاری نظام سرمایه داری بر عدم دخالت دولت در اقتصاد و ایجاد سیستم های تامین اجتماعی و بیمه بیکاری برای مردم،‌افزایش حقوق کارگران،‌ کاهش ساعت های کاری، حق بیمه بازنشستگی و مانند آن شد.
در عمل تفکر مارکسیسم توانست از حرکت سیستم سرمایه داری به سمت استثمار بیشتر مردم و افزایش نارضایتی ها جلوگیری کند و منجر به پایداری آن تا امروز شود.
حالا چه اتفاقی افتاده است؟ می توانیم بگوییم که دولت های رفاهی کارآیی خود را از دست داده اند؟ نظام سرمایه داری برای بار دوم به سمت استثمار رفته است و حالا با مقابله مردم رو به رو شده است؟
برای همه این نتیجه گیری ها زود است،. مردمی که زیر کارتن نوشته های " ما 99 درصد هستیم" می خوابند از گروه های مختلف اجتماعی اند.‌ روی بعضی از پلاکارد هایشان به سیاست های جنگ طلبانه اعتراض می کنند،‌روی بعضی پلاکاردها از دولت می خواهند که نیروهای نظامی اش را از کشورهای دیگر خارج کند. با این حال این مردم خواسته های اقتصادی هم دارند.

نظام سرمایه داری و خروجی هایی که دارد

محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در رابطه با جنبش وال استریت می گوید: « جنبش وال استریت با آموزه‌های اشتراکی مورد نظر سوسیالیزم متفاوت است، ولی هنوز به یک خواستگاه مشخص دست پیدا نکرده است. »
بحران اقتصادی سال 2008 در آمریکا عده ی زیادی از مردم فقیر را فقیر تر کرده ‌و عده ای مردم طبقات متوسط را هم به فقر کشیده است.‌علاوه بر این ها ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم بیش از 38 درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار داشت ، 50 درصد مبادلات جهان با دلار صورت می‌گرفت و بیش از 75 درصد ذخایر ارزی جهان با دلار انجام می‌شد، این ارقام در حال حاضر به نصف رسیده است؛ در حالی که تولید ناخالص جهان از دهه‌ی 1950 تا کنون 39 برابر شده است و با در نظر گرفتن جمعیت جهان در 1950 و امروز در عمل شاهد نزول بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا هستیم؛ وضعیت اقتصادی آمریکا خوب نیست؛ ولی معنی اش این نیست که نظام سرمایه داری به عنوان یک تفکر رو به سقوط می رود.
به عقیده بسیاری از متفکران و پژوهشگران نظام سرمایه داری هنوز هم خروجی دارد. در این نظام وجود مادی انسان مورد نظر است و زندگی مادی، راحتی، تسهیلات، ارتباطات، تکنولوژی و مانند آن از دستاوردهای همین نظام است،‌ رفاه عمومی که این نظام برای مردم به وجود آورده،‌ موجب حسادت مردم دیگر نقاط دنیا شده است و به دلایل فراوان نظام سرمایه داری تا سقوط فاصله دارد.
در یکی از میز گرد هایی که در رابطه با جنبش وال استریت برگزار شده بود صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران در مورد گمانه زنی هایی که پایان این نظام را پیش بینی می کنند گفت: « نظام سرمایه داری سقوط نخواهد کرد،‌ نه به این دلیل که یک نظام بی بدیل اقتصادی است بلکه به این دلیل که سرمایه داری به مخالفان خود اجازه اظهار نظر می دهد و در مورد دیدگاه های مخالف بحث می کند. »
وی با اشاره به جلسات فروانی که طی هفته های گذشته برای حل مشکلات اقتصادی یونان و اسپانیا در منطقه اقتصادی یورو برگذار شده است گفت: « نظام سرمایه داری به مشکلات خودش آگاهی دارد،‌ و در کل نظام سرمایه داری در پی اعتراض ها در وال استریت دچار بحران نشده است. »
محمد خوش چهره ، اقتصاد دان و استاد دانشگاه هم در مورد سیستم سرمایه داری حاکم بر جهان غرب گفت :« WTO ، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و ساختار هایی مانند آن، ابزارهای قوی هستند که نظام سرمایه‌داری را حمایت می‌کنند. »

با این وجود، حواشی اطراف این حرکت مردمی، در ایران، ‌بسیار زیاد است، به نظر می رسد که عده ای با هیجان فراوان کوچک ترین تحولات این حرکت را بازنمایی می کنند و معتقد هستند که این جنبش واقعا " آغازی بر پایان سرمایه داری" خواهد بود.

 

 

از اوایل دهه‌ 1920 ادبیات و تفکر مارکسیسم ـ لنینیسم وارد ایران شد و حزب توده و چپ بعد از سقوط رضا پهلوی در پایان 1930 به عمده‌ترین جریان فکری در ایران تبدیل شد، هر چند که ظهور و نفوذ این تفکر و این ادبیات مختص ایران نبوده و نیست، اما مساله این است که به دلایل فراوان این تفکر در سیار نقاط جهان تا حدود زیادی فروکش کرده است اما در ایران هنوز عده ای به آن معتقد هستند و تحولات وال استریت را هم در همین چارچوب تعبیر و تفسیر می کنند.
صادق زیبا کلام معتقد است این مساله طبیعی ست چون عده زیادی در ایران اعتقاد دارند که بین اردوگاه مارکسیسم و سرمایه داری یک پیکار تاریخی در جریان است و چه بخواهیم، چه نخواهیم یک تضاد بنیادی بین ایران به عنوان پرچمدار جهان مستقل از یک سو و آمریکا، پرچمدار جهانی نظام سرمایه‌داری از سوی دیگر وجود دارد؛ علت بزرگنمایی ها در مورد جنبش وال استریت در ایران هم همین است. وقتی آمریکا و غرب را دشمن خود می‌دانیم طبیعی است که مسائل مربوط به آمریکا برای ما پررنگ باشد.
سرمایه داری سقوط نخواهد کرد،‌حد اقل نه به این زودی و تحت تاثیر این تحرکات،‌ اما معنای این جمله این نیست که سرمایه داری به عنوان یک نظام فکری و یک سیستم حکومتی الزاما بی نقص و بدون اشکال است. در واقع کسی مدعی نشده است که سرمایه داری با هیچ معظلی در گیر نیست.

مشکلات نظام سرمایه داری از نگاه یک اقتصاد دان

بزرگ‌ترین مشکل نظام سرمایه‌داری که آدام اسمیت با وجود اطلاع از آن، نتوانست آن را حل کند مساله " میزان دخالت دولت در اقتصاد" است.
آدم اسمیت، به عنوان بنیان گذار تفکر سرمایه داری معتقد بود که دولت به هیچ عنوان نباید در امور بازار و اقتصاد دخالت کند. بازار باید به رقابت خود بپردازد، دست نامریی،یعنی حرکت به سمت تعادل بین عرضه و تقاضا، بازار را کنترل می‌کند و دولت تنها باید مالیات بگیرد. اما مساله این است که ما انسان‌ها با یکدیگر برابر نیستیم. هریک از ما به لحاظ عقل، شعور، توانایی‌های جسمی و یا تفاوت‌های جغرافیایی با یکدیگر فرق داریم، اگر حکومت در اقتصاد دخالت نکند امکانات به یک میزان در بین افراد و جامعه تقسیم نخواهد شد و آن‌ها که استعداد بیش‌تر دارند و یا به تعبیری حقه‌بازتر هستند ثروتمندتر می‌شوند، و سر عده ی دیگری بی کلاه خواهد ماند.
از طرف دیگر،ثروت محدود است و باید آن را به یک سطح مشخص بین افراد جامعه تقسیم کرد، چرا که همه ی ما در انسان بودن خود با هم برابرهستیم و هیچ کس نمی تواند ادعا کند برای زندگی در رفاه اقتصادی شایسته تر از دیگران است.با این وجود عده‌ای معتقدند سهم‌شان باید بیش‌تر باشد؛ چرا که استعدادشان و توانایی ذهنی و جسمی‌شان بیش‌تر است، یا این که به دلیل نا برابری های موجود در جامعه از امکانات یک سان برای شکوفایی استعداد هایشان برخوردار نبوده اند.دولت باید برای پاسخ گفتن به یک سری نیاز های حداقلی وارد عرصه اقتصادی شود هر چند که منطق سرمایه داری ایجاب می کند که دولت در هیچ شرایطی در بازار دخالت نکند.
همین بحث مختصر نشان می دهد که نظام سرمایه داری هیچ وقت نمی تواند ادعا کند که توانسته است تمام مشکلات پیش روی بشر را حل کند و به تمام سوالات پاسخ دهد،‌بنا بر این این نظام هم با مشکلاتی درگیر است.
اما کسانی که دم از "آغازی بر پایان سرمایه داری" می زنند در مرحله اول باید بتوانند یک الگوی مشخص از نظام اقتصادی که باید جایگزین نظام سرمایه داری شود ارائه کنند،‌ در حالی که هنوز مدلی که بتواند در تمام عرصه های اقتصادی سیاسی و حتی اجتماعی جایگزین نظام سرمایه داری شود وجود ندارد. نظام هایی هم که قبلا ادعا کرده اند می توانند و باید جایگزین سیستم سرمایه داری شوند‌ عملا دست آورد قابل عرضه ای ندارند. ممکن است نظام سرمایه داری دچار مشکلات بزرگی باشد اما به تصریح محمد خوش چهره،‌ سقوط آن همین فردا نخواهد بود.

نتیجه جنبش وال استریت چه خواهد بود؟
جنبش 99 درصدی در عمل چه نتیجه ای برای نظام حاکم بر این کشور ها خواهد داشت؟ صادق زیبا کلام در پاسخ به این سوال می گوید این جنبش مقدمه ای بر تفکر دوباره است، سیستم حاکم در مورد مشکلات خودش فکر خواهد کرد و به دنبال راه حلی برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی به وجود آمده خواهد گشت،همین؛ نه هیچ چیز دیگر، این جنبش قرار نیست چیزی را تغییر دهد؛ قبلا هم بسیاری بر این مساله تاکید کرده اند که سرمایه داری سقوط خواهد کرد، اما این نظام از نیمه قرن هجدهم تا امروز هنوز پابرجا مانده است در حالی که حکومت های مارکسیستی به عنوان اصلی ترین مدعی های ناکارآمدی سرمایه داری در حال حاضر سرنوشت مشخص دیگری دارند.

 3939

کد خبر 190700

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آرمین IR ۲۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۲
    20 5
    اینکه 99 دصد مردم کشور تحت سلطه مالی 1 درصد هستند کذب محض است. مغلطه ای بیش نیست. در قسمت آدرس وبسایت این نظرلینکی گذاشته ام که بهتر است ببینید.
  • بدون نام IR ۰۰:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۳
    19 1
    ما کسانی که دم از "آغازی بر پایان سرمایه داری" می زنند در مرحله اول باید بتوانند یک الگوی مشخص از نظام اقتصادی که باید جایگزین نظام سرمایه داری شود ارائه کنند
  • بدون نام IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۳
    9 2
    اگر سیستم مالیاتی به عنوان ابزار برقراری عدالت درست کار کند اقتصاد بازار آزاد خوب کار خواهد کرد. اما ایجاد رانت قدرت فرار مالیاتی افراد غنی را زیاد کرده و دولت را برای برقراری عدالت در بهره برداری از منابع عمومی با مشکل مواجه کرده.
  • مازیار HK ۰۷:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۳
    7 2
    ممنون از ارایه این مقاله، بسیار مفید بود.
  • بدون نام IR ۱۹:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۳
    14 0
    جالب است که ما با نظامی که ملقمه ای از سرمایه داری، دولتی، رانتی و رگه هایی از سوسیالیستی از نظام سرمایه داری انتقاد میکنیم!

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین