دراین شماره نقد یوسف اباذری-جامعه شناس-به اندیشه اقتصاد دانان لیبرالی هم چون موسی غنی نژاد٬مسعود نیلی٬محمد طبیبیان وحتی نویسنده ومترجمی هم چون عزت الله فولاد وند خواندنی وقابل توجه است.
آقای اباذری با اشاره به این که هرکس به نظم خود انگیخته بازار اعتقاد داشته باشد٬هایکی(طرفدار فردریش فون هایک) است٬به مدافعان اقتصاد آزاد درایران تاخته ودر بخشی دیگر از گفت وگوی بلندخود٬فردریش فون هایک(برنده نوبل اقتصاد) را با استالین مقایسه کرده است.
ازآن جا که مدافعان اقتصاد آزاد درایران٬ تا کنون با چنین نقد صریح واتهامات عجیبی مواجه نشده اند٬احتمالا واکنش های صریحی نشان می دهند به این ترتیب٬می توان پیش بینی کرد که جنگ چپ وراست ایرانی در حوزه اندیشه وشکاف میان اقتصاد دانان وجامعه شناسان٬بیشتر وبیشتر خواهد شد.
بخش هایی از گفت وگوی یوسف اباذری به این شرح است:
* با قرائت آثار شارحان مکتب بازار آزاد متوجه شدم که بهرغم تاکید بیش از حد آنها بر صداقت فکری متاسفانه آنها کاملا بهطور گزینشی افکار مکتب مورد علاقه خود را بیان میکنند و حتی گاهی چیزهایی را پنهان میکنند یا در قالب نادرست عرضه میکنند. کسانی که دیگران را با شجاعت متهم به عوامفریبی میکنند بهتر است خود چنین کاری نکنند.
* دکتر موسی غنینژاد در تشریح جنبش والاستریت از دولت اوباما انتقاد میکنند که چرا به موسسات مالی ورشکست شده کمک کرده است. من نظر ایشان را با اقتصاددان دیگری در میان گذاشتم. این دوست اقتصاددان من قاه قاه خندید و گفت مثل اینکه ایشان در کره دیگری زندگی میکنند. اگر این کمکها نمیشد و موسسات یکی پس از دیگری سقوط میکردند و اعتراض همگانی پامیگرفت، دولت میبایست برای کنترل اوضاع پلیس ضدشورش که سهل است، توپ و تانک به خیابانها میآورد.
* هر کس از نظم خودانگیخته بازار یا نظم انتزاعی بازار یا نظام بازار سخن بگوید و از آن طرفداری کند هایکی است، چه خود معترف باشد چه نباشد. با این تعریف مختصر دکتر غنینژاد، استاد عزتالله فولادوند، دکتر طبیبیان، دکتر مسعود نیلی، و احتمالا دکتر پژویان هایکی هستند و در آثار خود به تبلیغ این ایده بنیادی هایک و فلسفه اجتماعی او تا حد توانشان پرداختهاند.
* دولت بعد از انقلاب به انحای مختلف در زندگی مردم دخالت کرده است. گروههای متفاوت در برهههای متفاوت خطرات مهلک این دخالت را گوشزد کردهاند، اما دولتها گوش شنوایی نداشتهاند. آرام آرام استفاده از هر نوع نظریه فلسفی و جامعهشناسی و فرهنگی برای تحلیل وضع موجود و نشان دادن خطرات راه، خود به غربزدگی محکوم شد. نظریه مرگ علوم انسانی راه را بر هر نوع دخالت دانشمندان بست. اما اقتصاد «علم» دانسته شد و دستش بازگذاشته شد و طرفداران هایک و بازار آزاد به میدانداران حیطه علم و حتی روشنفکری بدل شدند. از دولت سازندگی به بعد نظریه آنها را همه گروههای دولتی پسندیدند و در پیاده کردن آن کوشیدند.
* نهضتی شروع شده است که تحت تاثیر همین حال و هوا به برخی از شرکای خردهپای دربار پهلوی لقب «کارآفرین» میدهد که مفهومی شومپیتری-هایکی است و شرح زندگی آنان را انگار که در «سنگر» آزادی و عدالت جنگیدهاند با آب و تاب مینگارد. در اینجا برای توصیف این وضعیت بهعنوان ایرانیای خوب میبایست شعری جانگداز مبنی بر «ای دنیای دون» بخوانم، اما چیزی یادم نمیآید
* مورد دیگر، کتابی است به نام «اقتصاد و عدالت اجتماعی» که دکتر مسعود نیلی با همکاری دکتر غنینژاد، دکتر طبیبیان، و دکتر فرجادی منتشر کردهاند. با دیدن کتاب، بسیار خوشحال شدم چون فکر کردم که عدهای از اساتید اقتصاد که در پارادایم بازار آزاد و هایکی کار میکنند در زمانهای که عدالت لقلقه زبان همگان شده است، بر اساس اندیشههای هایک و ایده برتری بازار آزاد، شجاعانه مفهوم عدالت اجتماعی را نقد کردهاند. با خواندن کتاب، به حیرت افتادم، نه فقط کلمهای در نقد مفهوم عدالت اجتماعی در آن نیافتم، بلکه تمام کتاب انباشته بود از ستایش مفهوم عدالت اجتماعی و یگانه راه رسیدن به آن که همان بازار آزاد باشد.
* نویسندگان کتاب «اقتصاد و عدالت اجتماعی» این تصور را دامن زدهاند که در صورت تسلط بازار آزاد، عدالت اجتماعی هم مستقر خواهد شد. دو حالت بیشتر وجود ندارد. یا آنها از این امر خبر نداشتهاند یا داشتهاند و با دولت و مردم کار دیگری کردهاند. آنچه در این کتاب آزاردهنده است لحن نویسندگان آن است. ما ایرانیان همواره با حالتی عرفانی به کتابهای نویسندگان مورد علاقه خود نزدیک میشویم، متون آنها را متون شبهمقدس متصور میشویم و در نتیجه اندیشه آنها را نمیفهمیم. مفهوم نظم انتزاعی بازار یعنی کلیدیترین مفهوم هایک نیز از این قاعده مستثنی نیست. لحن نویسندگان این کتاب زمان معرفی این مفهوم بهشدت شیرفهمکننده میشود؛ لحن کسی که میخواهد به کودکی شمردن اعداد را یاد دهد. راحتترین کار برای یاد دادن این مفهوم استفاده از دو چیز مثلا سیب و گلابی است، چون اگر معلم فقط با سیب بخواهد شمارش را یاد دهد این خطر وجود خواهد داشت که کودک عدد را با سیب یکی بگیرد و در نتیجه لازم است گلابی هم در دسترس باشد تا به کودک حالی شود که عدد جزو ذاتی این یا آن شی نیست، نظامی انتزاعی است که میشود با آن همه چیز را شمرد. لحن نویسندگان این کتاب واقعا آزاردهنده است. آنان که خود مقهور این مفهومند فکر میکنند دیگران هم چنینند.
* «جامعه بزرگ» هایک یوتوپیایی است که باید به آن رسید. اما چرا هایک از پیروانش میخواهد که به آن مومن باشند و در راه استقرار آن بکوشند؟ اگر هایک طرح بیولوژیکی داروینی تکامل را پیش برده بود، نظم انتزاعی بازار میبایست در جریان بقای اصلح داروینی، خود خود را تثبیت میکرد. اما هایک که خود را از این بعد بیولوژیکی تکاملی داروین محروم کرده است، ناگزیر است با بندبازی بگوید که این نظم یگانه نظم حقیقی است اما بقای آن نیازمند کسانی است که آن را پاس بدارند. از این حیث نظریه هایک تفاوت چندانی با استالینیسم ندارد.
/3131
نظر شما