وضعیت سیاست خارجی هر کشوری تابعی از ماهیت قدرت و ساختار لایه های اجتماعی فکری و نیز مولفه های اثرگذار منطقه ای و بین المللی است. لذا می توان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاهنشاهی در ایران و چرخش سیاست خارجی کشور از اتحاد استراتژیک با غرب به گرایش به سمت کشورهای جهان سوم و نیز نگاه بومی و داخلی به اقتصاد ملی متمرکز شد.

1- با توجه به شعار نه شرقي ، نه غربي كه ابتداي انقلاب از سوي مسئولان جمهوري اسلامي رويكرد سياست خارجي ما را تعيين مي كرد ، چرا اكنون بعد از سي و اندي سال در سياست خارجي ما ، نزديكي بي محابا به دو قدرت بزرگ شرق يعني روسيه و چين و دوري بسيار زياد از اغلب كشورهاي غربي ديده مي شود ؟
وضعيت سياست خارجي هر كشوري تابعي از ماهيت قدرت و ساختار لايه هاي اجتماعي فكري و نيز مولفه هاي اثرگذار منطقه اي و بين المللي است. لذا مي توان گفت پس از پيروزي انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم شاهنشاهي در ايران و چرخش سياست خارجي كشور از اتحاد استراتژيك با غرب به گرايش به سمت كشورهاي جهان سوم و نيز نگاه بومي و داخلي به اقتصاد ملي متمركز شد. تا زمان فروپاشي شوروي سابق و حاكميت نظام دوقطبي ، شاهد فراز و نشيب هاي زيادي در روابط خارجي ايران با امريكا و شوروي بوديم. حمايت بي دريغ هر دو قطب قدرت جهاني از صدام در جنگ هشت ساله و تاكيد بر اين الگوي رفتاري در سياست خارجي باعث شد كه ابرقدرت ها با ايجاد ائتلاف هاي منطقه اي در برهه زماني خاص مانع ارتقاي قدرت منطقه اي ايران گردند. بنابراين تا زمان سقوط رسمي كمونيسم ايران همچنان به شعار سياست نه شرقي نه غربي در حوزه سياست خارجي و ارتباط با قدرت هاي خارجي وفادار ماند اما از يك سو پايان جنگ و از سوي ديگر تحول در ساختار قدرت در نظام بين الملل باعث گسترش روابط خارجي و اقتصادي كشورمان با كشورهايي نظير ، روسيه ، چين ، ژاپن و اتحاديه اروپا گرديد. در اين ميان الزامات استراتژيك و نيازهاي متقابل ايران – مسكو و پكن براي پي ريزي بلوك جديد قدرت در منطقه باعث شد كه سياست نگاه به شرق نيز از اولويت ويژه اي برخوردار باشد.

2- مسئولان براي تبيين سوگيري مثبت ايران به سمت روسيه و چين به رويكرد مثبت آنها به كشورمان در مجامع و روابط بين المللي اشاره مي كنند در حالي كه مي توان با مشاهده قطعنامه هاي تصويب شده در شوراي امنيت و آژانس بين المللي انرژي اتمي دريافت موارد زيادي بوده كه اين دو كشور به نفع ايران راي نداده اند. آيا فكر نمي كنيد كه رابطه با اين دو كشور بر مبناي يك خوش بيني بنا نهاده شده است ؟
نكته اي كه بايد در ارتباط نوع نگاه پكن و مسكو نسبت به مسايل ايران در سطح منطقه اي و بين المللي به آن توجه نمود ، اين است كه تداوم روند سياست غرب ستيزي بدليل فشارهاي يك جانبه امريكا و برخي از كشورهاي اروپايي به ويژه در مسايل فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران باعث شد كه مسوولين كشورمان براي كاستن از فشارهاي غرب و ايزوله نشدن در منطقه ، روند گسترش مناسبات با روسيه و چين را پيگيري كنند ، در شرايط حاضر هم مباحث زيادي در روابط تهران و مسكو و نيز پكن مطرح است و در ايران نيز ديدگاه هاي مختلفي نسبت به نوع ارتباط وجود دارد. به ويژه در مورد روسيه نگاه
بدبينانه اي وجود دارد مبني بر اينكه عملكرد تاريخي روسها و خيانت هاي گذشته به ويژه در تحميل قراردادهاي تركمن چاي و گلستان و عدم اجراي تعهدات در موعد مقرر در راه اندازي نيروگاه بوشهر و عدم تحويل موشك هاي اس 300 ، مسكو را شريكي غيرقابل اعتماد مي نمايد.
نگاه دومي نيز در ايران هست كه مي توان از آن به عنوان نگاه خوشبينانه ياد نمود ؛ از نظر طرفداران اين نظريه پس از دگرگوني در ساختار نظام دوقطبي و فروپاشي شوروي (1991) روابط ايران و روسيه در
حوزه هاي استراتژيك و راهبردي گسترش يافته است. و روسيه با فروش تسليحات پيشرفته به ايران به عنوان حامي اين كشور در مجامع بين المللي عمل مي كند بنابراين از توانمندي و ظرفيت هاي روسيه در سازمان ملل متحد به ويژه ركن امنيتي آن (شوراي امنيت) مي توان براي مقابله با سياست هاي تهاجمي غرب بهره برد.
به نظر مي رسد ، نگاه سومي نيز در روابط تهران – مسكو قابل طرح باشد. به طوريكه ايران و روسيه به عنوان دو قدرت نوظهور در منطقه داراي روابط سياسي و دوستانه با هم هستند در عين حال هر دو كشور به دنبال تامين منافع ملي و اهداف خويش بوده ، همكاري هاي دو كشور قدرتمند منطقه اي مي تواند در ايجاد جهان چند قطبي به همراه چين و هند و جلوگيري از حاكميت نظام تك قطبي به رهبري امريكا اثربخش باشد.

3- نقض يك طرفه قرارداد تحويل موشك هاي اس 300 و سوء استفاده فراوان چين از اعتماد ايران به اين كشور در واردات كالا و ورود بي رويه كالاهاي بي كيفيت ايراني و برخي اظهارات خصمانه رييس جمهور روسيه عليه ايران به راحتي از سوي مسئولان جمهوري اسلامي ناديده گرفته مي شود. به نظر شما دليل اين موضوع چيست ؟
در ابتدا بايد گفت براي قطع ارسال موشك هاي اس 300 روسي به ايران طبق قرارداد 2007 تهران – مسكو دلايلي عنوان شده از جمله مي توان به فشار امريكا و اسراييل بر روسيه مبني بر عدم تحويل و دادن رشوه از سوي اين كشورها از جمله فروش هواپيماهاي بدون سرنشين اسراييلي ها به روسها و نيز عضويت روسيه در سازمان تجارت جهاني اشاره نمود كه روسها پس از فروپاشي شوروي با تغيير اولويت هاي سياست خارجي خود و چرخش از مبناي ايدئولوژيكي ، گسترش ارتباطات تجاري و كسب برخي از
مزيت هاي نسبي براي نوسازي اقتصاد خود را مدنظر قرار داده اند لذا زماني كه به دليل عقد اين قرارداد تجاري – نظامي با امريكا دچار چالش شدند ضمن چانه زني دوسويه با ايران و امريكا به دنبال امتيازگيري هم بر آمدند ، ‌اقدامات روسيه به ويژه در دوره پوتين و مدودف نشان مي دهد كه روسها در عرصه ديپلماسي از توانمندي هاي لازم برخوردارند و سعي مي كنند با بازي دوسويه و چانه زني هاي ديپلماتيك امتيازات مهمي از طرفين منازعه (ايران – امريكا) كسب كنند.
از سوي ديگر ، همراهي و همگامي مقامات كرملين در تشديد فشارهاي سياسي و اقتصادي عليه ايران از طريق مكانيزم تنبيهي از مجاري شوراي امنيت سازمان ملل متحد و برخي اقدامات تهديدزاي رهبران روسيه نشانگر اين واقعيت است روسيه فعلي منافع راهبردي و كلان خويش را برغم برخي اختلافات و تنش ها با غرب در همراهي و همگامي با آن تعريف كرده است. لذا مسوولين سياست خارجي ايران با واقع بيني نسبت به تحولات موجود ، بايد با ارايه ديپلماسي چند جانبه و پيوند با كشورهاي گروه نم از تضيع حقوق ايران جلوگيري كنند و به قول معروف نبايد همه تخم مرغ ها را در سبد روسها ريخت.

4- به نظر شما سياست خارجي تا چه زماني مي خواهد هزينه اين خوش بيني را بپردازد ؟
بي ترديد سياست خارجي در تداوم سياست داخلي است ، بنابراين براي رسيدن به يك سياست خارجي عملگرايانه بر اساس مقدورات داخلي و محذورات بين المللي لازم است كه تعريف منافع ملي كشور در ارتباط با قدرت هاي بزرگ و منطقه اي مشخص و تبيين گردد. از اين رو پرهيز از موازي كاري در دستگاه ديپلماسي كشور و نگاه واقع بينانه به تحولات منطقه اي و بين المللي حياتي است. در اين مسير بايد بين اصول ، اهداف و ابزارهاي سياست خارجي كشور ارتباط ارگانيك وجود داشته باشد اگر ما اصول سياست خارجي را بر اساس الهام بخشي انقلاب و ائتلاف با كشورهاي جهان سوم تعريف كرديم بايد به فكر ارتقاي حوزه راهبردي بر اساس ابزارهاي موجود باشيم.

5- به نظر شما مخالفت هاي روسيه و چين با تحريم هاي گسترده عليه ايران در شوراي امنيت تداوم خواهد داشت ؟ در چه شرايطي اين حمايت ها قطع خواهد شد ؟
رضايت چين و روسيه در تصويب قطعنامه هاي ضد ايراني و همراهي و همگامي آنها با غرب نشان مي دهد كه ايران در منطقه فاقد متحد استراتژيك است ، به نظر مي رسد روسها بازي دوگانه اي را با غرب و ايران بر سر موضوع هسته اي آغاز نموده و درصددند كه از طريق رايزني هاي ديپلماتيك همچنان به كسب امتيازات دوسويه از طرفين اميدوار باشند. بنابراين روسيه و حتي چين محدوده روابط خويش را با ايران كاملاً مشخص نمودند، به طوريكه اين روابط تا جايي مي تواند تداوم داشته باشد كه لطمه جدي به روابط با غرب وارد نسازد. روسها تلاش دارند با تطويل بحران ميان غرب و ايران به ويژه در حوزه مسايل هسته اي منافع خويش را تامين كند.

6- آيا شرايط ما ايجاب مي كند كه رابطه ما با دو كشور روسيه و چين در سطح نابرابر تعريف و دنبال شود ؟
همان طوري كه اشاره شد در ايران در ارتباط با تنظيم روابط با مسكو و پكن دچار افراط و تفريط هستيم ، در حاليكه سياست خارجي روسها نه بر قواعد جنگ سرد و مبناي ايدئولوژيكي بلكه بر اساس تئوري واقع بينانه در عرصه تصميم گيري تدوين يافته است اين موضوع در سند امنيت ملي روسيه نيز منعكس يافته است و لاورف و نيز پوتين بارها اعلام داشتند كه مسكو بر اساس منافع ملي عمل مي كند ، بنابراين دستگاه ديپلماسي ما بايد به اين نكته اساسي توجه داشته باشد ، روسيه فعلي روسيه دوران كمونيستي و تزاري نيست بلكه كشوري با قابليت ها و ظرفيت ها و نيز محدوديت هاي متفاوت در عرصه بين المللي است. ظرفيت مسكو و پكن در مقابله با تهديدات لجام گسيخته غرب محدود است و اساساً اين دو كشور به دنبال چالش ساختاري با غرب نيستند ، نكته مهم ديگر اينكه روسيه و چين در منطقه داراي اولويت هاي مختلف هستند و تنها يكي از اولويت هاي آنها بحث روابط با ايران است.

7- رهبري نظام بارها در تعيين رويكرد سياست خارجي ايران بر سه اصل عزت ، حكمت و مصلحت تاكيد
كرده اند، رابطه فعلي ما با اين دو كشور بر مبناي كداميك از اين سه اصل است ؟ براي مثال برخي رفتارهاي پيش گفته روسيه و چين عليه ايران را بر اساس اين سه اصل چگونه مي توان تبيين كرد ؟
آنچه رهبري نظام بارها بر آن اشاره داشتند اين بوده كه جمهوري اسلامي ، دولت و حكومت اسلامي است كه در حوزه جغرافيايي و سرزميني ايران تشكيل شده است. اين دولت بر خلاف دولتي كه بر ايدئولوژي ملي گرايي استوار شده است بر پايه ايدئولوژي اسلامي بنا گرديده است جمهوري اسلامي نه تنها ماهيت سكولار ندارد بلكه از سرنوشت ديني و اسلامي برخوردار است و مي توان گفت به ويژه در دوره فعلي برغم سياست اعلاني ما مبني بر حفظ عزت و حكمت و مصلحت در برقراري ارتباط با جهان خارج و تنظيم سياست خارجي استمرار و تداوم آن ، در رفتار و گفتار برخي از مسوولين عرصه ديپلماسي اين امر بروز و ظهور ندارد.

8- آنچه در دولت نهم و دهم بين ايران و كشورهاي چين و روسيه تداوم يافته متضمن منافع ملي ما بوده يا نه ؟ مواردي به خاطر داريد كه منافع ملي ما تقويت شده باشد يا متضرر شده باشد ؟
اگر به روابط تهران با دو قدرت بزرگ منطقه يعني چين و روسيه به شكل كلي تر نگاه كنيم مي بينيم به رغم دشواري هاي موجود و مواضع گاهاً متناقض مقامات كرملين و پكن در بحث فعاليت هاي هسته اي ، زمينه ها و بسترها بسياري براي همكاري فيمابين وجود دارد در دولت فعلي نيز از برخي ظرفيت ها استفاده شده ، در بحث انرژي و همكاري هاي اقتصادي گام هايي برداشته شده است و بايد اذعان نمود كه در اين مسير با وجود منافع مشترك در عرصه هاي مختلف ، گسترش روابط اجتناب ناپذير مي باشد.

9- چرا هر وقت كه ما با قدرت هاي غربي دچار تنش مي شويم ، رابطه مان با چين و روسيه عميق تر مي شود. آيا نياز ما به آنها استراتژيك است ؟
اصل اساسي در اين ارتباط اين است كه اگر ما با غرب داراي روابط دوستانه بوديم آيا روابط با مسكو و پكن نيز بدين شكل موجود ادامه مي داشت ؟ روسها هم بر اين گزاره واقف اند كه ايران ناگزير به داشتن ارتباط نزديك با آنها و چيني هاست و به ظن آنها داشتن ارتباط استراتژيك و همكاري هاي راهبردي از سوي ايراني ها بيشتر حس مي شود و نگراني ايران از گسترش تحريم هاي غرب و انزواي بين المللي ، ايران را وادار مي سازد ضمن دادن برخي امتيازات به حفظ روابط با روسيه و چين اميدوار باشد.

10- در نگاه مقايسه اي بين سه كشور ايران ، چين و روسيه از نظر امكانات نظامي و دفاعي ، هر كدام از اين سه كشور در چه جايگاهي قرار دارند ؟
روسيه به عنوان ميراث دار شوروي سابق همچنان از ظرفيت هاي نظامي بالا و برخورداري از منابع عظيم و نفت و گاز ، كشوري تاثيرگذار در منطقه و جهان محسوب مي گردد. ولي برعكس دوره جنگ سرد در ارتباط با امريكا به دنبال منازعه و تنش نيست ، همراهي و همگامي روسيه با غرب جزو اولويت هاي سياست خارجي روسها است در مورد چين نيز مي توان گفت چين هم به عنوان قدرت نوظهور منطقه اي با ظرفيت هاي بالاي اقتصادي در حال تبديل شدن به قدرت جهاني است بطوريكه قرن بيست و يكم را بايد قرن چيني ها در عرصه تجارت و اقتصاد دانست ، بحران عميق اقتصادي در امريكا و در حوزه يورو باعث شده كه همه نگاه ها براي نجات اقتصاد جهان از بحران موجود به پكن دوخته شود البته چيني ها هم زمان با نقش آفريني در عرصه اقتصادي از ظرفيت هاي سياسي و ديپلماتيكي خود براي گسترش حوزه نفوذ در جهان استفاده مي كنند. اما در ارتباط با ايران اسلامي بايد گفت : به رغم دشواري هاي موجود بر سر گسترش تعاملات بين المللي و سخت تر شدن تحريم هاي بين المللي ، ايران همچنان از ظرفيت هاي بومي و داخلي مناسبي برخوردار است و سطح قابليت هاي دفاعي ايران نيز در منطقه بي نظير است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
منبع :شرق

/214

کد خبر 191191

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =