معتبرترین جشنواره سینمایی کشور امسال در حالی به استقبال سی سالگی میرود که هنوز سینماگران مهمترین وجه این اعتبار را که توجه به ضربالاجل زمانی است برای آن قائل نیستند.
جشنواره فیلم فجر به عنوان معتبرترین جشنواره سینمایی بعد از انقلاب برای رقابت تولیدات جدید داخلی - در صورتیکه عنوان بینالمللی را فقط در حد یک لقب در نظر بگیریم نه بیشتر که این گونه هم هست - امسال به رقم طلایی سی سالگی میرسد.
رقمی که برای هر پدیدهای به منزله سن و سال از آب و گل درآمدن و رسیدن به نقطهی ثبات است. گذر از دوران بلوغ و آزمون و خطاهایی که میتواند تا قبل از این سن اتفاق بیفتد، مجموعه ویژگیهایی است که رسیدن به سی سالگی را برای چنین پدیده فرهنگی حائز اهمیت کند.
اما آیا واقعاً جشنواره فیلم فجر توانسته در حد اعتبار نام و این رقم طلایی ظاهر شود؟
امسال دبیر جدید جشنواره با هوشمندی توجهی به یکی از معضلات مهم و علت اصلی بینظمی برنامههای جشنواره نشان داده و اعلام کرده ضربالاجل زمانی برای پر کردن فرم حضور در جشنواره و همچنین ارائه نسخهای از فیلمهای شرکتکننده جدی و غیر قابل تغییر است.
این بینظمی یکی از مسائلی است که در طول برگزاری جشنواره همواره کارشناسان، علاقمندان و پیگیران جدی سینما را دچار مشکل میکرد و اتفاقاً یکی از وجوهی بود که اعتبار جشنواره فجر را هم زیر سوال میبرد. وقتی تا دقیقه 90 - که همان نشستن روی صندلی سالن سینمای نمایشدهنده فیلمهای جشنواره و شروع تیتراژ فیلم است - معلوم نبود چه فیلمی به نمایش درخواهد آمد، آنچه بیش از هر چیز جلب نظر میکند ریشهدار شدن این اتفاق در ساختار جشنواره به عنوان یک امر عادی است.
واقعیت این است که هرچند رونق یک جشنواره در نمایش تولیدات جدید، جنجالبرانگیز و داغداغ است، مشخص و معلوم بودن برنامههای نمایش و فیلمهای شرکتکننده است که به چنین پدیدهای آنهم بعد از سی سال اعتبار میدهد.
با این تفاسیر چگونه است که وقتی دبیر امسال جشنواره گامی در جهت بازیابی این اعتبار از دست رفته برداشته و قانون جدیدی هم وضع نکرده بلکه تنها همان ضوابط و قوانین قدیمی را برای اجرا جدی گرفته، سینماگرانی که باید خودشان در این مسیر پیشقدم باشند تا حقی از فیلمی ضایع نشود، به این قانونمندی معترض هستند؟
بیشتر تهیهکنندگان و کارگردانانی که به پایبندی به این زمانبندی معترض هستند معتقدند که این کار باعث میشود فیلمشان به جشنواره نرسد و این گونه جشنواره از رونق برود و ... در نهایت اینکه باید چنین تصمیمی زودتر به اطلاع همه میرسید!
دوباره به عقب برگردیم، مگر قانون جدیدی وضع شده یا مثلاً زمان پر کردن فرم حضور در جشنواره از سی آذر حتی به 29 آذر یا زمان ارائه نسخه فیلمها از 20 دی به 19 دی موکول شده که چنین واکنشی ایجاد کرده؟
معلوم نیست در جشنوارهای که پایبند بودن به یک اصل همیشگی و قانونی تبدیل به عملی واکنشبرانگیز میشود، در صورتیکه بخواهد مشکلات ریشهای با تغییر و تحول رفع شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
پس بپذیریم آنچه در جشنواره فجر و بالتبع سینمای ما بیش از هر چیز نیاز به خانهتکانی و تغییر و تحول اساسی است نه لزوماً مقررات و ضوابط بلکه اول از همه ذهنیت افراد است از سینماگران تا قانونگزاران و سیاستگزارانی که ترجیح دادهاند سی سال روی عادتهای نخنمای قانونگریز حرکت کنند تا ریسک نکرده و این را به اثبات برسانند که جشنواره فیلم فجر بعد از سی سال فقط عنوان این اعتبار را یدک میکشد و این ویژگی در بطن آن جریان ندارد.
5858
نظر شما