جعفر اهل جزیره است، محلهای محصور در میان ریلهای راهآهن که به همین دلیل نام جزیره گرفته است. 35ساله است و تحصیلاتش تا آنجایی که میتواند نام خود و اعضای خانوادهاش را بنویسد و امضا کند. همین حد از سواد را هم در زندان یاد گرفته است، وقتی که به جرم قاچاق موادمخدر بازداشت و روانه زندان شد.
او در واقع یک مشاور و برنامهریز است، مشاور قاچاقچیانی که میخواهند مواد خود را جابهجا کنند و او به آنها میگوید که چطور این کار را انجام دهند. از کدام راهها بروند، چطور برنامهریزی کنند و مهمتر از همه مواد خود را چگونه «جاسازی» و حمل کنند.
درآمدش از همین راه است و «خوب هم است». تنها با یک خط تلفن کار میکند و گاهی برنامهریزی برای انتقال یک محموله تا یک ماه وقتش را میگیرد. در باقی موارد ترجیح میدهد که به کار مکانیکی بپردازد که یکی از علاقههایش است
نزدیک 10سال است که در کار قاچاق است و این روزها برای خود اسم و رسمی به هم زده است که گاهی باعث دردسرش میشود. ماموران بسیاری در اداره آگاهی یا بخشهای مبارزه با موادمخدر میشناسندش و هرازچندگاهی نیز باید به آنها رجوع کند. معتقد است که با آموزشهایی که ظاهرا ماموران در سالهای اخیر دیدهاند کار قاچاق سختتر شده است اما هنوز هم راههای بیشماری برای ترانزیت است که تنها باید کشف شوند.
جعفر معتقد است که بهترین نقشهها هم یک عمری دارند و بالاخره لو میروند. زیرا اگر توسط رقبا به پلیس لو داده نشود یا حملکنندهها در دام ماموران اطلاعاتی نیفتند، هم باز لو میروند. قرار نیست که نقشههایش را به من بگوید، حتی آنها که لو رفتهاند یا پایشان به سینما هم کشیده شد. اما میگوید، یکبار با استفاده از یکی از همین نقشههای لو رفته توانسته که محمولهای 30 کیلویی را از کرمان به تهران منتقل کند
معمولا پولش را وقتی میگیرد که نقشه را میدهد، اما شده است که بخشی از پول را بعد از موفقیت انتقال گرفته که البته این موارد مربوط به محمولههای سنگین است، «هرکسی میداند که این طور کار کردن گرانتر هم هست». رقم دقیقی از میزان و حجم قاچاق موادمخدر به ایران وجود ندارد، اما چندی قبل وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود این رقم را در حدود هزارو 500 تن اعلام کرد. این رقم معادل 40درصد تولید قاچاقچیان در کشور افغانستان است.
آمارهای ایران نیز نشان میدهد که یک سوم این مواد توسط نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی کشف و ضبط میشود. در سال 2010 ایران با کشف 408تن موادمخدر برای سیامین سال متوالی بیشترین کشفیات موادمخدر در دنیا را به خود اختصاص داد. پلیس میگوید، 70درصد این کشفیات با کارهای اطلاعاتی است که «جعفر» آن را بزرگترین چالش پیش رو برای حمل مواد میداند. او میگوید، «خبر دارم که گاهی اوقات کار نفوذ چنان تمیز و دقیق برنامهریزی و انجام شده که قاچاقچیان محموله را با اعتماد کامل به دست مامور سپردهاند.»
به گفته این برنامهریز قاچاق محمولههای موادمخدر، افراد زیادی هستند که این کار را انجام میدهند و البته بیشتر از آنها تعداد ماموران پلیسی است که آموزش میبینند که محمولهها را کشف کنند و این نبردی است خستگیناپذیر بین آنها که میخواهند محمولههایشان به مقصد برسد و آنها که وظیفه دارند، مقابله کنند.
هرویین در تاروپود فرش
یکی از ماموران امنیتی با نفوذ به یک شبکه قاچاق موادمخدر موفق به کشف روشی شد که بعدها با نام «فرشهای هرویینی» شهره شد. این مامور به منظور کار دیگری در پوشش یک فروشنده عمده مواد وارد باند شده بود و در طول کار خود متوجه روشی شد که قرار بود با استفاده از آن هرویینی به ارزش 5/2 میلیون دلار قاچاق شود. در این روش قاچاقچیان، هرویین را درون نی نوشیدنی ریخته و با مسدود کردن طرفین آن، نیها را در لابهلای تاروپود فرشهای ابریشمی جاسازی میکردند. فرشها نیز به عنوان محمولههای صادراتی یا محمولههای فروختهشده به خارج از کشور یا شهرهای بزرگ ترانزیت میشد.
لباسهای هرویینی
یکی از روشهای قدیمی قاچاق تریاک یا هرویین روشی بوده که در آن قاچاقچیان هرویین یا تریاک را به صورت مایع درآورده و لباسهای ورزشی یا رسمی (اعم از کت و شلوار، پیراهن، کراوات و...) را به این مواد آغشته کرده و بعد آنها را تحت عنوان یک شرکت پوشاک بستهبندی و ترانزیت میکردند. دریافتکنندگان نیز در محل این لباسها را دوباره جوشانده و مواد را از آنها جدا میکردند. مخدرهای مایعشده پس از طی فرآیندی مجدد جامد و قابل مصرف میشدند.
کتاب
شیوه قاچاق کتابی از مرسومترین روشهای قاچاق محمولههای کمحجم است که با وجود کشف چندباره هنوز هم توسط افراد استفاده میشود. در این روش معمولا مواد در لابهلای صفحات کتاب جاسازی میشود. استفاده از عطف کتاب، فضای میان جلد گالینگور شده و جلد معمولی کتاب یا حتی خیلی علنیتر در میان صفحات از روشهای مرسوم است. در این روش معمولا مصارف شخصی یا محمولههای در وزنهای پایین قاچاق میشود اما در یک نمونه گمرک محمولهای به ارزش 750 کیلو کشف کرد. در روش کتابی قاچاقچیان بیشتر تمایل به کتب مذهبی دارند که به خصوص در کشورهای مسلمان حساسیت کمتری را برانگیخته و ماموران در مقابل این کتب معمولا سهلگیرانهتر رفتار میکنند.
گردو، پسته و تریاک
این روش، بیشتر یک روش گمرکی به شمار میآید. روش پر زحمتی که استفاده میکنند تا محمولههایی در ابعاد چند 10کیلو جابهجا شود. در این شیوه از ترانزیت، مغز خشکباری نظیر گردو، فندق و پسته تخلیه میشود و به جای آنها انواع مواد به خصوص تریاک گذاشته میشود و در بستهبندیهای صادراتی به کشورهایی نظیر مالزی ارسال میشود. برای نخستین بار این روش توسط یکی از ماموران قدیمی گمرک کشف شد. جاسازی موادمخدر در داخل هندوانه هم از جمله شاخههای این روش محسوب میشود. در یک مورد ماموران بیش از 13 کیلو تریاک در یک محموله راهی شده به سمت تهران را کشف کردند.
شیشه در مبل
این شیوه را پلیس به صورت رسمی گزارش کرده است. چندی قبل رییسپلیس مبارزه با موادمخدر ناجا از دستگیری قاچاقچیانی خبر داد که از شیوه جالبی در جابهجایی محمولههای خود استفاده میکردند. آنها با خریداری مبلهای دست دوم، روکش آنها را عوض کرده و در حین این تعویض در مبلها شیشه جاسازی میکردند. بعدها رییسپلیس مبارزه با موادمخدر هرمزگان هم از کشف کانتینری خبر داد که در پوشش جابهجایی چیپس مبادرت به حمل موادمخدر از نوع شیشه میکرد، به گفته او، عوامل این محموله با ظرافت خاصی در هر کارتن یک بسته از بستههای چیپس را با موادمخدر از نوع «شیشه» پرکرده بودند، این بستههای چیپس حاوی 273 کیلو شیشه بودند.
هرویین در باتریهای قلمی
این روش به صورت اتفاقی توسط یک سرباز وظیفه کشف شد. او نیز هنگامی به محموله ظاهرا قانونی باتریهای قلمی شک کرد که در کف کانتیر اندکی پودر سفید رنگ مشاهده کرد، این سرباز با گزارش این تردید به مقام مافوق خود پرده از روشی برداشت که برخی معتقدند روش هوشمندانهای بوده است. در این شیوه داخل تمامی باتریهای قلمی تخلیه شده و به جای آنها بستههای هرویین قرار گرفته بود. در این میان ظاهرا یکی از بستهها پاره شده و به هر شکلی مقداری از مواد کف کامیونت پخش شده بود که همین عامل باعث لو رفتن نزدیک به 200کیلو هرویین شد.
جعفر میگوید که همیشه از این اتفاقها پیش میآید و گاهی بهترین نقشهها نیز با یک بیدقتی به ظاهر کوچک لو میرود. محمولههای زیادی هر روز در کشور لو میروند یا پلیس موفق میشود آنها را کشف کند اما با این حال محمولههای بسیاری هم سالم به مقصد میرسند. «محمولههای سبز» (نامی که جعفر به محمولههای رسیده به مقصد میدهد) حاوی آنقدر مخدری هستند که بازار را همیشه تامین کند و این محصول نقشه افرادی چون جعفر است که پول میگیرند تا برنامهریزی قاچاق کنند. برای آنها هر چیزی در وهله اول میتواند بالقوه یک ابزار قاچاق باشد، از گردو و پسته گرفته تا ماشین لباسشویی و جسد انسان. برای امثال جعفر سالم رسیدن هر محمولهای نشانی از پیروزی است. آنها متخصصان یافتن بهترین راه برای فرار از دست پلیس هستند. آنها برنامهریزان قاچاق هستند.
47301
شرق نوشت:
کد خبر 191319
نظر شما