به گزارش خبرآنلاین محسن رضایی در افتتاحیه همایش "امنیت در ایران 1404" که در قشم برگزار شد، در ارتباط زنده تصویری با محل همایش اظهار کرد: مساله امنیت ملی در افق چشم‌انداز موضوع بسیار با اهمیتی است و ما باید به امنیت ملی به صورت درازمدت بنگریم. وی تصریح کرد: در نگاه درازمدت به امنیت ملی باید ببینیم روندها و تحولات چطور صورت گرفته و از طرف دیگر چارچوب تئوریکی برای تجزیه و تحلیل تحولات داشته باشیم و همچنین اهداف قابل دسترس در بعد امنیت ملی را در نظر بگیریم.
وی با طرح این پرسش که تئوری ما در امنیت ملی ایران چیست؟ توضیح داد: باید نگرش ما به امنیت، منطقه‌ای و اجتماعی باشد چون بعد از فروپاشی شوروی ساختار قدرت بین‌الملل عوض شد و کوهی به نام آسیای جنوب غربی شکل گرفت که قله آن ایران است و قله دیگر آن عراق، افغانستان و سوریه هستند. البته این نقشه قبل از آمدن بوش تهیه شد و می‌توان بسیاری از حوادث بعدی را در چارچوب این نقشه تعریف کرد.
اهم سخنان محسن رضایی در ادامه به نقل از ایسنا می‌آید:
- چالش‌های فعلی منطقه بر سر نحوه شکل‌گیری منطقه است. آمریکا و اروپا مهمترین قدرت‌های خارج از منطقه هستند که می‌خواهند آن را شکل دهند و اهداف آن‌ها کنترل جریان انرژی، امنیت اسراییل، گسترش بازار سرمایه و دلار است.
- یکی از تهدیدات علیه ایران، براندازی جمهوری اسلامی بود که از آن رد شدیم و دیگر تهدیدات تلاش برای تغییر رفتار ایران و مهار آن است. بنابراین لازمه این کار سامان دادن منطقه به سمت تهدیدات علیه جمهوری اسلامی است.
- با بررسی تهدیدات و فرصت‌هایی که علیه ایران وجود دارد باید به فکر قدرت پایدار باشیم چراکه دیگر نیروی نظامی مجهز، موشک، توپ و تانک کافی نیست، بلکه قدرت پایدار می‌خواهیم و ما نیروی نظامی مجهز با کیفیت متناسب با تهدیدات می‌خواهیم و دفاع همه جانبه که توسعه پایدار و همه جانبه را به بار آورد.
- از سال 1370 تا به حال با سه دوره روبرو هستیم از سال 70 تا 76 با مهار دو جانبه بین ما و آمریکا مواجه بودیم و نوعی جنگ سرد حاکم بود، از سال 76 به بعد به خصوص از سال 80 که بوش بر سر کار آمد تا 85 جنگ نیمه سرد داشتیم و ایران محور شرارت نامیده شد و چالش امنیتی تشدید شد. همچنین از سال 85 تا 90 دوره سوم را که می‌توان از آن با نام رویارویی سوم نام برد آغاز کرد که هدف آن تسلیم ایران با توجه به ترتیبات منطقه‌ای بود و می‌خواستند مقاومت ایران را بشکنند.
- دیگر دوران دهه اول، دوم و سوم انقلاب گذشته است و تئوری‌های قبلی جواب نمی‌دهد. به طور مثال تئوری دوران آقای خاتمی که گفت‌وگوی تمدن‌ها بود باعث شد که ایران را محور شرارت بخوانند و امروز بسیاری از نظریات گذشته جواب نمی‌دهد. پس انتظار این است به تغییرات و تحولات نگاه کنیم و همانطور که مقام معظم رهبری در کرمانشاه فرمودند نیاز به نوسازی اساسی در همه ابعاد کشور داریم، حتی اگر نحوه اداره و حکمرانی عوض شود.
- با توجه به این‌که تحولات و انقلاب‌ها در منطقه با هم صورت گرفته است در واقع نشانگر نوعی انقلاب منطقه‌ای است و نشان می‌دهد که گرایش منطقه‌ای در آرایش سیاسی و روابط بین کشورها وجود دارد و این تحولات به تشکیل دولت‌های جدید منجر می‌شود و امیدواری همگرایی این دولت با ما را بیشتر می‌کند و در این راستا امیدواریم تلاش‌های دولت موقت مصر در ارتباط با ایران نتیجه داشته باشد پس افق منطقه‌گرایی در آینده در اثر تحولات اخیر بیش از گذشته قابل ترسیم است، اما مهم این است که حادثه سوریه را به خوبی مدیریت کنیم تا به بیداری اسلامی آسیب نزند، یعنی جای پای خود را در سوریه، لبنان و فلسطین به نحوی حفظ کنیم که با موج بیداری اسلامی منطقه رو در رویی نداشته باشد.
27219
نظر شما