به گزارش خبرآنلاین روزنامه فرهیختگان نوشت: بیگمان جاذبههای قومیتی یا تبلیغاتی، اصل ماجرا نبود. وعدههای تبلیغاتی نیز اصولا جایگاه چندانی در گفتار وی در ایام انتخابات نداشت. چنانچه در شمار وعدهووعید، از او بهتر و بالاتر بسیار بودند... پس قضیه از چه قرار است؟
الگوی رفتار سیاسی ایرانیان ثابت کرده مردم ایران خیلی کاری به چپ و راست ندارند و بیش از هر چیز «صداقت» اشخاص را میکاوند، یعنی چراغقوه خود را به گذشته نامزدها میتابانند، هرکدام که سرگذشتش، عیار و روشنایی بالاتری داشت و با خصوصیات امروزش بیشتر منطبق بود، آنگاه آن شخص بیشترین شانس را برای جلبنظر مردم خواهد داشت.
مسعود پزشکیان بهراحتی میتوانست- به سیاق بسیاری از همقطارانش- یک جراح قلب اتوکشیده باشد که رنگ چشمنواز کتوشلوارش، همیشه با رنگ پیراهنش ست است و در هر جملهاش چند واژه لاتین به کار میرود.
او صرفا همان شمایلی را ارائه داد که در تمام ۳۰ سال خدمتش، بدون هیاهو و حاشیه به نمایش گذاشته بود. یک خدمتگزار دردمند و بیتکلف که - با وجود تمام مقامات و تحصیلات عالیهاش- کماکان مثل مردم کوچه و بازار حرف میزند و تمام وجودش را وقف برآورده کردن منافع ملت ساخته است. ولو به قیمت گردوغبار تنش و سیمای آفتابسوخته و چینوچروک برداشتهاش. دقیقا بهخاطر همین خصوصیات بود که اکثریت ملت مسعود پزشکیان را باور کردند و امانت بزرگ خود را به او سپردند.
21302
نظر شما