گروه اندیشه:«یک خلیفه ی خودخواه مغرور بلندپرواز اموی مجبورشد این عبارت معروف را بگوید که: از این ایرانیها شگفت دارم ، هزارسال حکومت کردند و ساعتی به ما محتاج نبودند، و ما صد سال حکومت کردیم و لحظه ای از آنها بی نیاز نشدیم...» این بخشی از کتاب استاد عبدالحسین زرین کوب است که در باره غنای فرهنگ و تمدن ایران زمین مطرح کرده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در سالروز درگذشت استاد عبدالحسین زرینکوب (۲۴ شهریور ۱۳۷۸) متفکر، تاریخ دان، و ادیب، بیراه و گزافه نیست اگر گفته شود او یکی از چند نویسندهٔ بسیارمحبوب/ پرخوانندهٔ غیررماننویس در ایران معاصر است.
چرا باید کتاب دو قرن سکوت را خواند؟
کتاب دو قرن سکوت نوشته عبدالحسین زرین کوب، دانشمند برجسته فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران است. این کتاب درباره اتفاقات و شرایط تاریخی دو قرن سرزمین پارس (ایران) پس از غلبه ی عرب، در قرن ۷ میلادی است. این کتاب، از حمله ی عرب تا تشکیل سلسله ی طاهریان را مورد بررسی قرار داده است. نکته اساسی که کتاب بر خلاف نام اش به آن پرداخته است، فریادی است که در دل جامعه ایرانی، در قالب جنبش ها و اعتراضات مختلف وجود دارد. به طور غیر مستقیم از کتاب می توان این گونه برداشت کرد، که می توان به دلایل سکوت محققان و ادبیان، و در برابر اعتراضات اجتماعی پی برد؟ سوال مرکزی این است که در کتاب دو قرن سکوت، کدامیک از جنبش های اجتماعی، یا حرکت توام با سکوت محققان قرین موفقیت بوده است؟ نکته آن که به نظر می رسد اغلب جنبش ها با شکست مواجه شدند، این در حالی است که اندیشمندان موفق شدند نوعی از اسلامی ایرانی را در این مدت به ایران، منطقه و جهان عرضه کنند.
هر چه بود کتاب دو قرن سکوت، اثری بود پر مناقشه و حواشی بسیار. کتابی که شاید امروزه نیز همچنان نیازمند تحقیق و بررسی است. بی تردید مطالعه دو قرن سکوت با ما همان می کند که شاید هدف اصلی زرین کوب. یعنی نگاهی دوباره به ایران و حوادث و وقایع آن از آغاز شکل گیری تا زمان حاضر. کتاب ما را وادار می کند که خود دست به تحقیق زده تلاش کنیم تا حقایق بشناسیم و ایران اسلامی مان را بهتر درک کنیم. با این همه در باره کتاب دو قرن سکوت با نظرات و دیدگاه های متفاوتی مواجه ایم. در این جا ذکر دو دیدگاه دکتر دینانی و دکتر کاتوزیان به جا به نظر می رسد:
غلامحسین دینانی کتاب دو قرن سکوت را کتابی ارزشمند و برجسته دانسته و زرین کوب را مورخی حقیقت جو برشمرده است. وی در پاسخ به این که نگاه زرین کوب در این کتاب چگونه است؟ اظهار داشت:«زرینکوب در عین این که تاریخنگاری دقیق و مطلع است، نگاهش در «دو قرن سکوت» به اسلام و حمله اعراب با شفافیت انجام شدهاست، او تقدس اسلام را پذیرفته و به آن پرداختهاست و از اسلام به عنوان دین آسمانی پذیرفته شده نام برده اما در ادامه اعراب را به دلیل حمله به ایران به باد نقد گرفتهاست.»
همایون کاتوزیان نیز ضمن احترام به نویسنده کتاب دو قرن سکومت معتقد است، «نگاه مبتنی بر «دورهٔ سکوتِ» ایرانیان را میتوان ناشی از تعصب ملیگرایانهٔ مدرن به ایران دانست که کاتوزیان آن را در تضاد با حقایق تاریخی میداند. به گفتهٔ کاتوزیان، اگرچه درست است که حکومت مستقل ایرانی در این دو قرن وجود نداشت و تقریباً شاهدی از ادبیات نوشتاری در زبانهای مختلف فارسی وجود ندارد، اما این زبانها توسط ایرانیان استفاده میشده، و اگر ایرانیان شهرنشین عربی یادمیگرفتند، اعراب ساکن ایران نیز فارسی میآموختند. کاتوزیان، با بیان اینکه از همان ابتدا ایرانیان در رژیم جدید مشارکت داشتند، و با ذکر مثالهایی معتقد است که ایرانیان در همان دو قرن نقش خیلی برجستهای در رشد فرهنگ اسلامی و بینالمللی شدن آن بازی کردند.»
مرتضی مطهری نقدی بر کتاب دو قرن سکوت داشتهاست که در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران در سال ۱۳۴۹ به چاپ رسیدهاست. این نقد از پس از پیروزی انقلاب به ابتدای کتاب دو قرن سکوت اضافه شدهاست. وی به فهرستی از دانشمندان ایرانی یا ایرانیتبار اشاره میکند که در دو قرن اول پس از حمله اعراب ظهور پیدا کردند. به علاوه وی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان (۱۳۴۵) با استناد به این گفتهٔ ادوارد براون، کتاب دو قرن سکوت را نقد کردهاست:
«بنابراین، بههیچوجه صحیح نیست که گفته شود دو یا سه قرن پس از فتح ایران توسط مسلمانان، صفحهٔ خالی در فعالیت علمی مردم آن بودهاست. برعکس، این دوره زمانِ بههمآمیختن کهنه و نو، دگردیسی قالبها و فراکوچ نظرگاهها بود؛ ولی مطلقاً دورهٔ رکود و مرگ نبود. از نظر سیاسی، درست است که ایران استقلال ملی خود را برای مدتی از دست داد و به امپراتوری بزرگ مسلمانان پیوست، ولی در میدان علم بهزودی به برتریای رسید که شایستهٔ زیرکی و قابلیت مردم آن بود. اگر نقش ایرانیان را از آنچه که به نام علوم عربی نامیده میشود تفریق کنیم، بهترین قسمت آن رفتهاست.»
زرینکوب کتابهای بسیاری در جنبههای گونهگون ادب فارسی و فرهنگ ایرانی و تاریخ اسلام و ایران نوشته، امّا جالبتوجه است که وقتی دو سال پیش از مرگ، از او پرسیده شده که: کدامیک از آثار خودتان را بیشتر دوست دارید؟ پاسخ داده: دو قرن سکوت ( (درگفت و گو با عطا آیتی نقل شده در دهباشی، کارنامهٔ زرین، ۵۶۵).
فریاد و جنبش ایرانیان و سکوت محققان و متفکران
کتاب دوقرن سکوت، به بررسی تاریخ دو قرن ابتدایی ایران پس از اسلام میپردازد. زرین کوب، ابتدا نوشتههای خود را در مورد تاریخ این دوقرن به صورت پاورقی در ماهنامه مهرگان به چاپ میرساند. اما در ۱۳۳۰، این نوشتهها را به صورت کتاب به تالیف رساند و دوقرن سکوت وارد بازار کتاب شد. او در بخش ابتدایی کتاب، از اعراب دوره جاهلیت صحبت کرده است. او به ویژگیهای اعراب و حس آنها نسبت به دربار ایران پرداخته است. به رخ کشیدن شکوه و عظمت دربار ایران درمقابل اعراب، مهمترین ویژگی قسمتهای ابتدایی کتاب است.
البته دکتر زرینکوب، از ویژگیهای دربار ساسانیان و علت اصلی فروپاشی پادشاهی ساسانی بسیار متفکرانه به مثابه یک فیلسوف سیاسی صحبت کرده است. در کتاب دوقرن سکوت، اضمحلال پادشاهی پرقدرت ساسانی، با کلیدواژه فساد حکومت توصیف میشود. عاملی مهم که ایران را آماده اشغال اعراب کرد. نارضایتی عامه مردم از مالیاتهای سنگین، فساد گسترده در طبقه اشراف و روحانیت، مردم ایران را پذیرای حکومتی جدید و دینی جدید ساخته بود. در بخشی از کتاب آمده است:
«نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفت وگوهای دینی و فلسفی گرم بود…طی دو سده نخستین بسیاری از ایرانیان، از ابتدا دین اسلام را با شور و شوق پذیرا شدند، زیرا دین تازه را از آیین دیرین نیاکان خویش برتر مییافتند و ثنویت زرتشتی را در برابر توحید اسلام، شرک و کفر میشناختند. با این همه در عین حال که دین اعراب را پذیرفتند، آنان را تحت نفوذ و تأثیر فرهنگ و تربیت خویش گرفتند و به تمدن و فرهنگ خویش برآوردند… اما گروهی دیگر از ایرانیان، از دین عرب هم روی برتافتند و آن را تنها از این رو، که چیزی ناآشنا و تازه و ناشناس بود نپذیرفتند.»
کتاب دو قرن سکوت بررسی و تحقیقی است درباره وقایع سیاسی و اجتماعی ایران از ورود عرب به ایران تا تشکیل حکومت طاهریان. نکته آن که خلاف نامی که برای کتاب انتخاب شده ، این دوران، دورانی حساس و بسیار پر تنش همراه با قیام ها و ایستادگی های ایرانیان در برابر خلفای بنی امیه و عباسیان بوده است. زرین کوب خود معتقد است، سکوت مورد نظر او نه سکون و خاموشی مردمان، بلکه خاموشی خواسته یا ناخواسته زبان فارسی و سکوت محققان درباره حقایق این بازه زمانی است .
زرین کوب خود در این باره می گوید: «چرا نام کتاب را دو قرن سکوت گذاشتم و نه دو قرن آشوب و غوغا؟… چون در طی این دو قرن زبان ایرانی خاموشی گزیده بود و سخن خویش جز بر زبان شمشیر نمی گفت.»
۲۱۶۲۱۶
نظر شما