به گزارش خبرآنلاین حمید کارشناس در پاسخ به یادداشتی با عنوان غرب کجاست که غروب کرده آقای عراقچی نوشت:
در بحبوحه جنگ و بحران، در دیپلماسی زبان نمادین، تکیه بر استعاره و تعبیرات اغراقآمیز گاه به جهت تأثیرگذاری موضوع است. گزاره ای مانند: «خورشید در شرق طلوع میکند و در غرب غروب میکند» به معنای واقعی کلمه نیست، بلکه یک توصیف است که منعکسکننده تغییرات ژئوپلیتیکی و اقتصادی در سطح جهان است. در همین راستا ظهور بریکس و تأثیرات اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن نمایانگر روند جدیدی است که کشورهای غربی را به چالش کشیده و بیان این نوع سخنان، عموماً با هدف تقویت روحیه و نشان دادن آیندهای پرامید برای ملتهاست.
در شرایط جنگ و بحران حتی در شرایط عادی، نباید از مسئولین سیاست خارجی انتظار داشت که سخنان آنها تنها جنبهای تئوریک و فلسفی داشته باشد. همچنین در زمانهای که تهاجم اقتصادی، جنگهای رسانهای و رقابت برای تثبیت جایگاه جهانی شدت یافته است، طرح اینگونه جملات نوعی واکنش به جبهههای جهانی است. علاوه بر این، کشورهای بریکس با وجود تفاوتها، در بسیاری از مواضع جهانی به شکل متحدی رفتار کردهاند و رشد اقتصادی آنها نشانههای تغییر قدرت اقتصادی در سطح جهانی را نمایان ساخته است. لذا قیاس بیانات دکتر عراقچی با سخنان جنگافروزانه یا تبلیغاتی اشخاصی همچون گوبلز یا چرچیل کاملاً نادرست است. سخن دکتر عراقچی متضمن خشونت یا تحریک به جنگ نیست؛ بلکه پاسخی است نمادین به شرایط متغیر جهانی و نشانهای از تغییری است که توسط کشورهایی نظیر بریکس در نظام جهانی ایجاد شده است.
اظهارات نمادین آقای عراقچی به عنوان یکی از برجسته ترین دیپلمات های شناختهشده، سخنان او در عرصه بینالمللی نیز بازتاب دارد لذا در این جایگاه، بیانات او باید راهبردی به نظر برسد. انتظار اینکه یک دیپلمات صرفاً به بیان حقایق علمی و بیطرف بپردازد، با ذات دیپلماسی مغایرت دارد، زیرا در فضای رقابتهای ژئوپلیتیکی، دیپلماسی نیاز به انعطافپذیری و افزایش امید ملی دارد.
با توجه به تفسیر متفاوتی که در حال حاضر و شرایط فعلی از غرب و شرق وجود دارد؛ لذا شرقی که امروز از آن سخن گفته میشود، معنای متفاوتی دارد. برای نمونه، بریکس نمایانگر مجموعهای از کشورها است که به دنبال تحقق استقلال اقتصادی و سیاسی خود از سیستمهای سنتی جهانی تحت سیطره غرب هستند. کشورهای بریکس با همکاریهای گسترده در حوزههای اقتصادی، بانکی و انرژی، ائتلافی ایجاد کردهاند که نشاندهنده پتانسیل برای بازتعریف شرق و غرب در زمینههای توسعهیافته و در حال توسعه است. برخلاف تصور عامه، این کشورها خواهان تعامل با کشورهای غربی هستند، اما از موضعی برابر و غیرمنفعل. لذا بیان اینکه غرب در حال افول است، به معنی قطع ارتباط نیست. امروزه حتی قویترین منتقدین غرب مانند چین و روسیه، تعاملاتی سازنده با غرب دارند. اما مسئله بر سر قدرت تأثیرگذاری و نقشآفرینی است؛ یعنی کشورهای بریکس خواهان تغییر جایگاه خود از حاشیه به مرکز هستند. این دیدگاه نیز با اظهارات دکتر عراقچی همسو است که افول غرب، نافی ضرورت گفتگو نیست، بلکه تعامل از موضعی برابر را تبیین میکند.
امروزه مفهوم شرق و غرب به عنوان بلوکهای جنگ سرد به شکلی تعدیلشده و نوظهور بازسازی شده است. لذا ائتلافهایی مانند بریکس نمایانگر جریانی است که نه تنها بر مبنای ناسیونالیسم، بلکه بر اساس سیاستگذاری و توسعه پایدار است. با وجود اینکه چین و هند در بریکس هستند، حجم مبادلات این کشورها با غرب، در راستای منافع ملی و توسعهشان است، نه وابستگی. اینگونه مبادلات قدرت چانهزنی این کشورها را نیز در مقابل غرب افزایش داده و به آنها استقلال بیشتری بخشیده است.
مفهوم افول غرب به معنای انحطاط سریع و ناگهانی نیست، بلکه بهنوعی بیان نمادین تغییر تعادل قدرت در عرصه جهانی است. کشورهای بریکس به نوعی نمایانگر این تغییر در نظامهای اقتصادی و توسعهای جهان هستند که در عین تعامل با غرب، سعی در استقلال از وابستگیهای سیاسی و اقتصادی پیشین دارند. این بازتابی از تغییرات فرهنگی و اقتصادی است که عراقچی به درستی به آن اشاره کرده است.
ایفای نقش دیپلماتیک به معنی عدم امکان بیان دیدگاههای خاص نیست.دکتر عراقچی به عنوان یک سیاستمدار با بینش وسیع، دیدگاهی را ارائه میکند که در عین آمادگی برای مذاکره، از موضع تقویت جبهه ملی و عزت ملی نیز برخوردار است. بنابراین، او نه صرفاً به عنوان یک سخنران یا «بوقچی»، بلکه به عنوان نمایندهای برای نمایش قدرت و تغییر نگرشها عمل میکند.
دکتر عراقچی به عنوان یک سیاستمدار با بینش وسیع، دیدگاهی را ارائه میکند که در عین آمادگی برای مذاکره، از موضع عزت نیز برخوردار است. بنابراین، او نه صرفاً به عنوان یک سخنران یا «بوقچی»، بلکه به عنوان نمایندهای برای نمایش قدرت و تغییر نگرشها عمل میکند.
در نتیجه، بیان دکتر عراقچی نه تنها قابل دفاع است، بلکه همراستا با سیاستگذاریهای کشورهای نوظهور و جهان چندقطبی امروز است. ائتلافهایی مانند بریکس نه تنها استقلال اقتصادی و سیاسی برای اعضای خود به ارمغان آوردهاند، بلکه نشان دادهاند که میتوان روابط جهانی را از انحصار غرب خارج کرده و به سوی چندجانبهگرایی سوق داد. این تغییر، افق جدیدی در سیاست بینالمللی است که دکتر عراقچی به درستی بر آن تأکید کرده است.
۳۱۱۳۱۱
نظر شما