به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کتاب «پردگیان قاجاری در بازار تهران» تالیف مریم عمارلو توسط انتشارات شیرازه کتاب منتشر شد. زنان و نسبت آنان با مکان مصنوع در طی بیش از صد سالی که از مطالعهی مدرن معماری ایران میگذرد، همواره مغفول مانده است. در حالی که مردان در طی سدهها بناها و شهرها را در ایران به گونه ساختهاند که زنان را در پرده و حاشیه نگاه دارند و پای آنان را از کوچه و بازار ببرند، حتی مکانهایی چون زیارتگاهها که موقعیتی برای حضور زنان در شهر بود، از یکسو سخت محفوظ بود و از سوی دیگر در معرض نگاههای دزدیدهی مردان. مردان معماری بازار را برای استفادهی خود سامان میدادند.
حضور زنان در جاهایی از بازار بهویژه جاهایی که رنگ صنعتی بیشتری داشت، حتی خطرناک بود. حتی جاهایی از بازار که بیشتر مشتریانشان زنان بودند، از تدبیرهای معمارانه برای آسودگی حضور زنان کمتر بهرهای داشت؛ بنابراین بررسی مناسبات حضور زنان و معماری بازار ازجمله بازار تهران قاجاری، از جهتی به معنای توضیح سلبی آن است؛ یعنی توضیح جنبههایی از معماری که نامناسب بودن آن را برای حضور زنان نشان میدهد.
میل و شیوهی حضور زنان در شهر و بازار تهران قاجاری از آغاز آن دوره تا پایان آن تغییرات اساسی کرد. هرچه تمایل به نوخواهی بیشتر و رواج تجدد افزونتر شد، این حضور گوناگونتر و گستردهتر شد. همچنین میل و شیوهی حضور زنان متعلق به طبقات اجتماعی یکسان نبود و زنان هر طبقه از درویش و غنی، راههایی خاص برای حضور در بازار و مکانهای عمومی یا دوری از آنها میجستند.
کتاب پیش رو قصد به شیوهای متفاوت با بخشی از تاریخ شهر و معماری قاجاریه مواجه شده و بر آن است که در دورهی قاجاریه و در مکانهای عمومی، رگههایی از حیات اجتماعی زنان را بیابد که نرم و نازک پیش میرفتند؛ اما آمیخته به عصیانی علیه نظم ناعادلانهی موجود و ساختارهای تبعیضآمیز بودند.
هدف اصلی این کتاب، یافتن نسبتهای حضور زنان در بازار با معماری بازار است؛ زیرا تضاد بین پردهنشین بودن و در بازار بودن پیشینهای طولانی دارد و در ادبیات کهن فارسی هم میتوان نمونههایی از آن را یافت. بازار نقطهی مقابل خلوت و حرم و اندرون، مکانی برای آشکار کردن و نمایشی همگانی است که با پردهپوشی میانهای ندارد.
مراد از بازار در این کتاب، بازار تهران در دورهی ناصری و محدودهای است که در نقشهی تهران سال ۱۳۰۹ قمری با عنوان بازار مشخص شده است. بازار در این دوره از سبزهمیدان آغاز میشد و تا دروازهی شاه عبدالعظیم امتداد مییافت. بخشهایی از بازار همچون بازار امیر و بازار کفاشان در شمال غرب بازار بهتدریج در عهد ناصرالدینشاه ساخته شدند.
فصل نخست این کتاب دربارهی حیات اجتماعی زنان و شرایط غالب بر زنان در هر کدام از گروههای جمعیتی مهم ایران است. بررسی الگوهای جنسیتی و وضعیت زنان میتواند همدلی بیشتری با مشکلات و سختیهایی که زنان برای حضور در مکانهای عمومی تحمل میکردند ایجاد کند و مبارزهی پیوسته و آرام آنها را معنادارتر میکند.
فصل دوم کتاب به روایتهایی از حضور زنان در بازار میپردازد که از فعالیت و زندگی روزمره سرچشمه گرفتهاند و احتمالاً پرتکرار بودهاند. این فصل نگاهی بر الگوهای عرفی رایج که بر حضور زنان مؤثر بود میاندازد؛ سپس حضور زنان را از دیدگاه جایگاه طبقاتی آنان مورد بررسی قرار میدهد. در این فصل به عناصری از کالبد و مکان بازار پرداخته شده که در حضور زنان در بازار مؤثر بودند.
در فصل پایانی به روایتهایی معطوف بر رویدادهای خاص یا آیینها پرداخته شده است. مبنای زمان در این فصل، تقویم هجری قمری و مناسبتهای مذهبی هستند.
این کتاب با جسارت و نوآوری، روایتهای مرسوم از زنان دوره قاجار را به چالش میکشد و با کنار زدن تصویر کلیشهای از زنان محصور در اندرونی، پرده از حضور فعال و پویای آنان در عرصهی عمومی، بهویژه در بازار پرجنبوجوش تهران برمیدارد.
مولف با دقتی مثالزدنی، منابع تاریخی را موشکافی کرده و با کنار هم قرار دادن قطعات پراکندهی این پازل تاریخی، تصویری غنی و چندبعدی از زنان قاجاری ارائه میدهد. او نشان میدهد که چگونه زنان، با وجود محدودیتهای اجتماعی، با زیرکی و جسارت، در بازار حضور مییافتند و در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشارکت میکردند.
این کتاب، تنها به توصیف حضور زنان در بازار بسنده نمیکند، بلکه با نگاهی موشکافانه، به تأثیر متقابل معماری بازار و حضور زنان میپردازد. نویسنده به زیبایی نشان میدهد که چگونه طراحی فضاها، گذرها و حجرهها، بر نوع تعاملات اجتماعی زنان تأثیر میگذاشت و فرصتها و محدودیتهایی را برای آنان ایجاد میکرد.
۲۵۹
نظر شما