دولت در این سال ها گذشته درآمد ارزی قابل توجهی داشته و نرخ ارز را در این سالها تثبیت کرده است اما شرایط کنونی ما با سالهای گذشته فرق میکند. براساس آمارهای اعلامی، فروش نفت ما به دلیل اعمال تحریمهای دولتهای غربی با مشکلاتی رو به روست و با تحریم سیستم بانکی نیز عملا انتقال پول نفت و نگهداری آن در بانکهای خارج از کشور نیز مقدور نیست.بنابراین در شرایط فعلی نمیتوانیم از دولت و بانک مرکزی توقع چندانی داشته باشیم ضمن آنکه ما نیازمند روشهای جدیدی هستیم تا بتوانیم از کنار این مشکلات به راحتی عبور کنیم.
در شرایط فعلی برای جبران افزایش قیمت ارز و تامین نقدینگی برای سفارش مواد اولیه اگر دولت تمهیداتی داشته باشد یا اینکه ارز را به صورت مدتدار به بانکها بفروشد و بانکها نیز ارز مدتدار به مشتریان بدهند، در نتیجه سفارش دهنده مواد اولیه و قطعات یدکی تولیدی میتواند کالا تولید و بفروش برساند، با این روش میتوان بهای افزایش قیمت ارز را جبران کرد.
در این شرایط وضعیت تولید بهبود پیدا میکند و به دلیل آنکه واردات گران تمام میشود، هزینه تولید داخل به مراتب کمتر خواهد شد و در عین حال توان رقابت تولید داخلی با تولیدات رقبای خارجی نیز افزایش پیدا میکند. این امر خود عامل تحرک بخش تولید خواهد شد.
اگر ظرف سالهای گذشته، بر طبق برنامه چهارم و پنجم توسعه نرخ ارز مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا میکرد، هم اکنون تعادل اقتصادی حاکم بود.
در طی این سالها ارز زیادی در دست ما بود، گمان میکردیم که راحتترین راه کاهش تورم و محدود کردن افزایش قیمتها این است که ارز را ارزان بدهیم؛ همین ارز ارزان موجب شد تا کالاهای وارداتی ما ارزان وارد شود و در نتیجه تولید داخل نیز با مشکل مواجه گردد.
وی به احتساب تورم داخلی از تورم بینالمللی اشاره کرد و گفت:
بر اساس علم اقتصاد اگر تورم داخلی را از تورم بینالمللی کم کنیم، باز هم به نرخ متعادل در سالهای 1379 و 1380 نرسیدهایم. نرخ واقعی بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله اینکه ما برای دور زدن تحریمها چقدر هزینه پرداخت خواهیم کرد، فشار روی صادرات و نفت ما تا چه اندازه باشد، اینها عوامل تاثیرگذاری است.
به نظر میرسد که نرخ ارز جا دارد که بیشتر از اینها افزایش پیدا کند، البته در این میان تولید کننده و وارد کننده نیازمند نقدینگی بیشتر هستند و با فشارهای زیادی به آنان وارد خواهد شد، اظهار نارضایتی خواهند کرد.
یک اصل پذیرفته شده اقتصاددانان دنیا این است که برای حمایت از تولید ملی نرخ ارز بالا رود تا واردات صرف نکند و تولید داخل نیز، هم برای فروش در داخل و هم برای بازارهای صادراتی بهبود یابد؛ هر کسی که الفبایی از اقتصاد را بداند، این را قطعا باور دارد.
اما از سویی دیگر متاسفانه افزایش نرخ بهرهوری افزایش قیمت تمام شده کالا تاثیر میگذارد، چرا که با افزایش نرخ بهره هزینههای تولید بالا میرود و در کنار بالا رفتن هزینههای تولید تورم نیز افزایش پیدا میکند.
همیشه بخش تولید کشور دچار مشکل نقدینگی بوده است، آن هم به این دلیل است که پس اندازهای مردم در سیستم بانکی کم بوده و در نتیجه توان تسهیلات دهی بانکها نیز کاهش پیدا کرده است. ما با حمایت از تولید ملی میتوانیم و تنها با این اقدام میتوانیم نرخ تورم را کاهش دهیم.
*نایب رئیس اتاق بازرگانی تبریز و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
3939
نظر شما