در حال حاضر همچنان کتابفروشیها نقطه اصلی فروش کتاب در صنعت نشر ایران و جهان هستند و مجموع همه انواع دیگر فروش اعم از فروشهای اینترنتی، نمایشگاهی، فروشگاههای عمومی، باجهها و دستفروشان، دولتی و سازمانی، مستقیم و ... از فروش درکتابفروشیها کمتر است.
در حال حاضر به طور تقریبی حدود ۵۰۰ هزار عنوان کتاب زنده و قابل خریداری در انبار ناشران ایران وجود دارد. در حالی که فهرست عناوین موجود در مؤسسات پخش بزرگ کتاب در کشور اعم از پخشهای عمومی، آموزشی، دانشگاهی و مذهبی بیش از صدهزار عنوان نیست. به این ترتیب باید گفت حدود ۸۰ درصد کتابها اصلاً در هیچ کتابفروشی کشور موجود نیست. از آن سو کتابفروشیهای بزرگ کشور نیز مگر دو سه مورد استثنا حداکثر گنجایش عرضه حدود ده هزار عنوان کتاب را دارند. به این آمار، کمبود عمومی کتابفروشیها در سراسر کشور، کوچک بودن اکثر آنان و تعطیلی هر از گاه چند کتابفروشی را هم اضافه کنید تا بدانیم درصد بالایی از عناوین و شمارگان تولیدات صنعت نشر ایران، هیچگاه و به هیچ وجه امکان عرضه در کتابفروشیها را نمییابند.
اینجاست که نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و سایر نمایشگاههای استانی و موضوعی و تخصصی به امکان و مکان اصلی عرضه بسیاری از کتابها بدل میشوند. شنیده شده که برخی ناشران کوچک و تخصصی گاهی تا نزدیک به 5۰ درصد فروش سالیانه خود را با حضور در این نمایشگاهها ممکن میکنند.
حال در چنین شرایطی تکلیف ناشران کوچک، فرهنگی، با موضوعات خاص، شهرستانی، مستقل و یا کمبنیه چیست. صدها ناشر که از سویی کتابهایشان به مراکز پخش راه نمییابند و از سویی دیگر یا تعداد کتابهایشان به حد نصاب لازم برای دریافت غرفه نمایشگاهی نمیرسد و یا توان پرداخت هزینههای اسکان، باربری، دکوراسیون، نیروهای نمایشگاهی و ... را بابت حضور در نمایشگاه ندارند.
در سراسر جهان معمولاً اتحادیههای ناشران کوچک و مستقل شکل گرفته و این ناشران با کمکهای دولتی، مردمی و یا صنفی امکان حضور گروهی در نمایشگاه و یا تعامل با فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای کتاب را مییابند.
در ایران و در فقدان چنین انجمنها و تشکلهایی، وظیفه دولت و مدیران نمایشگاه بینالمللی کتاب است که مانع حذف صدها ناشر و هزاران عنوان کتاب ناشران کوچک و مستقل شوند. میدانیم که برپایی این نمایشگاه با هزینههای چند ده میلیارد تومانی برای بخش عمومی همراه است و هیچ عقل و منطقی نمیپذیرد که از محل بودجه عمومی، ابرناشران غرفههای چند صد متری داشته باشند و همزمان ناشران مستقل اجازه و امکان حضور نیابند.
یکی از آسانترین راهها برای این هدف، اختصاص غرفههای تجمیعی برای ارائه این کتابها در سالنهای مختلف ناشران عمومی، آموزشی، دانشگاهی، کودک و بینالملل است. در این روش که پیشتر هم با موفقیت در برخی بخشهای نمایشگاه تجربه شده، با هدف حمایت فرهنگی از کسب و کارهای کوچک، فضایی رایگان به این امر اختصاص مییابد تا کتابهای دهها ناشر کوچک در آن محل مشترک عرضه گردد. هزینههای مدیریت و فروشندگان آن غرفه هم با ده درصد تخفیف بیشتری که از ناشران گرفته میشود تأمین خواهد شد.
نکته مثبت این رویکرد، حرکت به سمت کیفی شدن و حرفهای شدن نمایشگاه است؛ چراکه در آن غرفه بزرگ تجمیعی، کتابها نه بر اساس نام ناشر که بر اساس موضوع چینش و ارائه میگردند و این خود گامی بزرگ برای تبدیل فروشگاه بزرگ فعلی به یک نمایشگاه حرفهای است.
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیشک بزرگترین رویداد فرهنگی ایران و بزرگترین نمایشگاه اقتصادی کشور است. اهتمام بر تحقق امکان رقابت عادلانه، پرهیز از رانت و توجه به ایدهها و اندیشههای مستقل و کسبوکارهای کوچک در چنین رویدادی ملی قابل چشمپوشی نیست و امیدواریم در سال پیش رو شاهد حرکت نمایشگاه به سمت کیفی شدن و فراگیری بیشتر و پوشش بخش بزرگتری از ناشران و کتابهایشان باشیم.
نظر شما