۱ نفر
۱۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۸
کار این نسل تازه با کشور شروع شده

وقتی محرومیت تجربه ای تکرار شونده در زندگی روزمره باشد، نخواستن و مقاومت هم تمرینی روزانه خواهد شد. هر تحلیلی از آینده جامعه ایران و برنامه ریزی و سیاست گزاری برای آن، بدون به رسمیت شناختن دنیای خواسته ها و رویاهای نوجوانان و درکی که از موانع شان دارند و حس محرومیتی که تجربه می کنند،بی معنی است. کسی می گوید "تمام شد و رفت" که نمی داند کار این نسل با کشور ما تازه شروع شده است...

 ۱-دارد"یادگیری ماشین"درس می دهد به نوجوانان ایران.آقای دکتری است که آمریکا درس خوانده و در بهترین شرکت های دنیا کار کرده و بعد از سال ها برگشته است ایران.حالا در تیمی از آدم های کاربلد در هوش مصنوعی که هرکدام می توانند خارج از این مرزها بهترین زندگی را برای خودشان بسازند دارد به نوجوانان این جا یاد می دهد که دنیای آینده چه شکلی است و بهشان انگیزه می دهد که باور کنند می توانند در این دنیا کارهای مهمی بکنند. آقای دکتر از ربات های آشپز می گوید و خودروهای بدون سرنشین کوچکی که سفارش های شهروندان را می آورند و از مشارکتش در ساخت ماشین هایی که حشرات مختلف را دقیق می شناسند و می توانند در آسمان آنالیزشان کنند و بفهمند ناقل چه بیماریهایی هستند و ما تازه می فهمیم خیلی از چیزهایی که در انیمیشن ها می بینیم و فکر می کنیم تخیلی اند درواقع بخشی از زندگی روزمره مردمانی در کشورهایی دیگر هستند.

۲-اینترنت دنیای ما را کوچک کرده. دیگر مهم نیست پاسپورتمان ضعیف است و پولمان ضعیف تر و چمدان بستن و سفر کردن به کشورهای دیگر روز به روز سخت تر و حتی ناممکن می شود. نوجوانان ما هنوز هم می توانند در همان حال که به سرعت پایین اینترنت فحش می دهند با نوجوانانی از بقیه دنیا راجع به زندگی های شان گپ بزنند. از مدرسه های شان و از در و دیوار شهرهای شان برای هم عکس بفرستند و از تفریحات شان و مهارت هایی که دارند یاد می گیرند و مسابقاتی که شرکت می کنند برای هم تعریف کنند. نوجوانان امروز همان طور که در خانه نشسته اند می توانند سرک بکشند به زندگی و افکار و آرزوها و امکانات و دغدغه ها و نگرانی های بقیه نوجوانان دنیا و در این سرک کشیدن ها لاجرم مقایسه اتفاق می افتد.در این مقایسه ها فیلتر بودن بیش از پیش به چشم می آید و تفکیک جنسیتی و کتاب های درسی. نوجوانی که فهمیده کتاب و دفتر مدرسه در خیلی از کشورها از مد افتاده و دانش آموزان با تبلت و اینترنت سروکار دارند و همزمان مجبور است برای نمره گرفتن حفظ کند که چطور از روی نقشه کاغذی باید مسیریابی کرد (مطالعات اجتماعی پایه هفتم) بدون هیچ اشاره ای به گوگل مپ و شیوه های نوین مسیریابی در دنیای امروز!؛ و کتاب های درسی دیگری را بخواند که بعضا بیش از ۵ سال است محتوای شان تغییر نکرده و نویسندگان شان هیچ درکی از اقتضائات زندگی امروزی و مهارت های موردنیاز جوانان برای مدیریت زندگی و نقش آفرینی در این دنیا ندارند،گرفتار احساس گزنده محرومیت نسبی می شود.

کار این نسل تازه به کشور شروع شده

۳-تد رابرت گور(۲۰۱۷_۱۹۳۶)در کتاب"چرا انسانها شورش می کنند؟"می گوید وقتی بین انتظارات و خواسته های افراد با توانایی ها و داشته های شان موانعی وجود داشته باشد، یعنی اجازه نداشته باشند به چیزی که می‌خواهند برسند، دچار احساس محرومیت می شوند و طبیعی ترین واکنش در برابر این احساس محرومیت، حمله کردن و آسیب رساندن به موانع میان خواسته ها و داشته هاست. محرومیت باعث می شود آدم ها راهی برای عبور از "نخیرها"، "اجازه نداریدها"، "تمام شد و رفت ها"پیدا کنند. محرومیت چیزی را تمام نمی کند بلکه شروع نخواستن است...

۴-جلسه اختتامیه است. آقای دکتر دارد می گوید که خودش در روستایی مرزی و محروم متولد شده و فقط او توانسته با تلاشش دانشگاه قبول شود و این دوره را طراحی کرده که نوجوانان با استعداد بفهمند که محرومیت نباید مانع تلاش شان شود و آن ها می توانند کارهای مهمی بکنند. بعد نشان می دهد که هوش مصنوعی ماشین ها را ارتقا داده و در بزرگراه های هوشمند امکان پیش بینی تصادف هم فراهم شده و نرخ تصادف در فلان کشور آن قدر کاهش یافته که برای بچه ها سوال می شود چرا ماشین های پیشرفته به ایران وارد نمی شوند و نرخ تصادفات جاده‌ای چرا بالاست؟ آقای دکتر از جراحی های پزشکی توسط هوش مصنوعی در فلان کشور می گوید و از خانه های هوشمند در بهمان کشور که سرمایش و گرمایش را تنظیم می کنند و هدررفت انرژی را کنترل. و دارد می گوید که هوش مصنوعی چطور در وقت ما صرفه جویی می کند که ناگهان برنامه قطع می شود.در گروه پیام می دهند برق دانشگاه قطع شد و اینترنت رفت. نوجوانانی که قرار بود بفهمند دنیای آینده چه شکلی است و جای خودشان را در آن دنیا پیدا کنند، رو به روی مانیتورهای یخ زده می نشینند و این شروع سوال هاست در امتداد مقایسه ها. شروع به کار افتادن احساس محرومیت و به رخ کشیده شدن موانع و غلیان حس نخواستن.حس مقاومت.

۵-وقتی محرومیت تجربه ای تکرار شونده در زندگی روزمره باشد، نخواستن و مقاومت هم تمرینی روزانه خواهد شد. هر تحلیلی از آینده جامعه ایران و برنامه ریزی و سیاست گزاری برای آن، بدون به رسمیت شناختن دنیای خواسته ها و رویاهای نوجوانان و درکی که از موانع شان دارند و حس محرومیتی که تجربه می کنند،بی معنی است. کسی می گوید "تمام شد و رفت" که نمی داند کار این نسل با کشور ما تازه شروع شده است...

منبع: سایت انجمن جامعه شناسی ایران

216216

کد خبر 2034655

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =

آخرین اخبار