سوره «کورت» و نوید بیزار نامه‌ای از آتش دوزخ

تفسیر سورآبادی، تفسیر کهن قرآن کریم به فارسی، نوشته ابوبکر عتیق بن محمد هروی نیشابوری، معروف به سورآبادی یا سوریانی، مفسر کرّامی در قرن پنجم است. نام تفسیر سورآبادی در برخی نسخه‌های خطی موجود، «تفسیرالتفاسیر» آمده است. این اثر، بر مبنای نسخ خطی موجود، تفسیری بزرگ است که ظاهراً به هفت سُبع تقسیم شده است.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،تفسیر سورآبادی، تفسیر کهن قرآن کریم به فارسی، نوشته ابوبکر عتیق بن محمد هروی نیشابوری، معروف به سورآبادی یا سوریانی، مفسر کرّامی در قرن پنجم است. نام تفسیر سورآبادی در برخی نسخه‌های خطی موجود، «تفسیرالتفاسیر» آمده است. این اثر، بر مبنای نسخ خطی موجود، تفسیری بزرگ است که ظاهراً به هفت سُبع تقسیم شده است.

بنا بر روایت ایکنا، در خبر است از مصطفی(علیه‌السلام) که او گفت: هر که سوره «کورت» برخواند او را بود بیزار نامه‌ای از آتش دوزخ و از عقوبات آن.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ  

إِذَا الشَّمْسُ کُورَت، چون آفتاب را در نوردند و تاریک گردانند. 

سؤال: إِذَا الشَّمْسُ کُوَّرَتْ توقیت است موقت. این توقیت کجا است؟ جواب گفته‌اند: موقت این توقیت ماتقدم است که: وَ وُجُوهُ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا  غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قتَرَةٌ إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ و گفته‌اند: این جواب سؤال کافران است که می پرسیدند که قیامت کی خواهد بود، خدای گفت: إِذَا الشَّمْسُ کورت و گفته‌اند: موقت آنجا است که عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ و گفته‌اند: معناه قیامت آنگه بود که آفتاب را در نوردند و تاریک کنند و در دریا او کنند.  

وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ و چون ستارگان فرو ریزند.  

وَ إِذَا الجِبَالُ سُیِّرَتْ و چون کوه‌ها را از جای برانند.  

وَ إِذَا الْعِشَارُ عُظِلت و چون اشتران آبستن را فرو گذارند و آن عزیزترین مال عرب بود آن روز از مشغولی که به خویشتن باشند همه را فرو گذارند.  

وَ إِذَا الْوُحُوش حُشِرَتْ و چون رمیدگان را برانگیزند.  

وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجَّرت و چون دریاها را بر کنند و برجوشانند و آتشین کنند و دوزخ را بدان مدد کنند. این شش حال پیش از قیامت باشد.  

وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوجَتْ و چون تنها را هم جفت کنند و قرین کنند نیکان را با حورالعین و بدان را با شیاطین و گفته‌اند زُوجَتْ آن است که هر کس را با هم جنسی قرین کنند؛ بهشتی را با اهل بهشت و دوزخی را با اهل دوزخ قرین کنند.  

وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ: و چون از زنده در خاک کرده بپرسند تا به چه جرم کشتند او را و آن آن بود که عرب در جاهلیت رسم داشتندی که چون ایشان را دختر آمدی او را زنده در خاک کردندی و خوانده‌اند و إِذا الْمَوْؤُدَةُ سَئلتْ بِأَی ذَنْبٍ قُتِلْتُ: چون او پرسد که به چه جرم کشتند مرا سؤال چرا گفت: وَإِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ موؤدة را سؤال کنند بعد ما که سوا مجرم را کنند و ظالم را نه مظلوم را؟ جواب گفته‌اند: معناه واذا المؤودة سئل عنها الولدان مادر و پدر را بپرسند که چرا کشتید آن بی جرم را.  

وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ: و چون نامه‌ها را باز کنند و باز کرده فرا دست‌ها دهند.  

وَ إِذَا السَّماءُ کُشِطَتْ: و چون آسمان را باز برند.  

وَ إِذَا الْجَحِیمُ سُعرَتْ: و چون دوزخ را تمام بتاوند و تافته پدید آرند. وَ إِذَا الْجَنَّةُ ازْلِفَتْ و چون بهشت را نزدیک آرند یعنی اهل آن را نزدیک برند بدان.  

عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرت بداند هر تنی آنچه کرده باشد و آنچه آورده باشد به قیامت.  

فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّس: چنانستی که کافران گفتندی که این قرآن فرا بافته ساحر کذاب است. خدای گفت: فلا نه چنان است که ایشان گفتند: أُقْسِمُ بِالْخُنَّس: سوگند یاد کنم بدان فروشوندگان با پس شوندگان.  

گفته‌اند آن همه ستارگان‌اند که به روز فرو شوند و ناپدید گردند؛ و گفته‌اند آن خاص پنج ستاره‌اند بهرام و زحل و برجیس و عطارد و مشتری. این هر پنج به عکس روند.  

الجوار آن روندگان و آن ستارگانند که همه روز و همه شب می‌روند و لکن به روز از روشنایی آفتاب ناپدید شوند. الکنس: آن پنهان‌شوندگان.  

وَ اللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ: و سوگند بدان شب چون درآید و تاریک گردد جهان.  

وَ الصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ: و سوگند به بامداد چون بدمد.  

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُول کریم: سوگند بدین‌چه یاد کردیم که این قرآن گفتار خدای است مر رسول بزرگوار را سؤال، چرا گفت: که این قرآن قول رسول  بزرگوار است بعد ما که قرآن قول خدای است نه قول رسول؟ جواب گفته‌اند: معناه لخطاب رسول کریم و گفته‌اند: معناه لقرآن رسول کریم. 

ای خواندن این قرآن خواندن رسول کریم است.  

ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مکین: خداوند نیرو است نزد خدای عرش شکهمند. گفته‌اند مراد ازین جبرئیل است و گفته‌اند محمد است. اگر  بر جبرئیل‌رانی خداوند قوت است قوتش تا بدانجا است که یک پر فرو کرد چهار شارستان لوط را از بن و بیخ برکند و بر هوا برد تا آنجا که اهل  آسمان آواز سگ و خروه ایشان بشنیدند. آنگه در گردانید آن را و به آب سیاه فرو برد و اگر بر مصطفی رانی خداوند قوت بود که هر پیغمبری را به چهل مرد قوت بود و پیغمبر ما را (علیه‌السلام) به چهل پیغمبر قوت بود.  

مطاع ثم أمین فرمان‌بردار است آنجا - یعنی در ملکوت آسمان ـ و زنهار دار وحی خدای است عزوجل  

وَ مَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُون: و نیست یار شما - یعنی محمد - دیوانه.

وَ لَقَدْ رَاهُ بِالْأُفُقِ المُبین: به‌درستی که بدید او را ـ یعنی جبرئیل را به کناره جهان برترین هویدا و آن آن بود که مصطفی (علیه‌السلام) هرگز جبرئیل را به تمامی هیئت وی ندیده بود در زمین. زیرا که هیئت و صورت جبرئیل بزرگ‌تر از آن است که در مضیق افلاک گنجد. شب معراج چون مصطفی را به آسمان بردند و از هفتم آسمان برگذشت، صحرایی است آنجا، چندان‌که هفت آسمان و هفت زمین در جنب آن چون حلقه‌ای است در بیابانی، رسول جبرئیل را آنجا در تمامی خلقت او بدید. آن است که گفت: و لَقَدْ رَأه بالافق المُبین و گفته‌اند مصطفی خدای را بدید آنگه که مصطفی به اعلی طرف عالم بود.  

وَ مَا هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِظنین: و نیست وی بر وحی متهم. و اگر بضنین خوانی به ضاد نیست او بر وحی بخیل که چیزی از آن باز گیرد.  

وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجیم نیست این قرآن گفتار دیوی نفریده و رانده. این جواب کافران است که گفتند این قرآن نه وحی است بر محمد لا بل که دیوی در می‌آموزد این را در وی. خدای گفت: این نه سخن دیو است، زیرا که در این قرآن توحید است و صدق و صواب است و از دیو این نیاید. 

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ: کجا می‌شوید و کجا می‌افتید از راه حق.  

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلعالَمینَ: نیست این قرآن مگر پندی مر جهانیان را.  

لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ: خاصه مر آن کس را از شما که خواهد که بر راه راست بیستد.  

وَ مَا تَشَاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ: و شما نخواهید هیچیز از خیر و شر مگر که خدای خواهد که شما خواهید در این آیت حجت است ما را بر آنکه نیکی و بدی همه به خواست خدای است آن خدایی که خداوند و مهتر و پروردگار همه جهان و جهانیان است و آنچه در این آیت آید از سؤال در هل اتی گفته آمد.

کد خبر 2044009

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =