گفت و گو با سید مسعود میر کاظمی، وزیر نفت در دولت دهم.

محمد هیراد حاتمی:

در یکی از روز های پایانی سال مهمان سید مسعود میرکاظمی بودم تا گفت و گویی پیرامون نحوه ورود او به دولت نهم و در نهایت جدایی او از وزارت نفت در دولت دهم داشته باشیم. این بخش از گفت و گو با وزیر سابق بازرگانی و نفت در همان واپسین روز های سال 90 منتشر شد اما بخشی از گفت و گو با این عضو کابینه دولت نهم و دهم پیرامون برخی مباحث کارشناسی باقی ماند. او که به تازگی موفق شد در همان دور نخست انتخابات مجلس راهی پارلمان شود اعتقاد دارد: « درآمد اصلی ارزی کشور در نفت است. با سرمایه گذاری هایی که صورت می گرفت اگر تولید افزایش پیدا می کرد، وضع ارز خوب بود. اگر بد سرمایه گذاری می شد قاعدتا وضعیت ارز کشور هم وخامت بار می شد. »دلایل خودش را هم به طور آشکار مطرح می کند.  آنچه در ادامه می آید بخش دوم گفت و گو با سید مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی در دولت نهم، وزیر نفت در دولت دهم و نماینده نهمین دوره مجلس شورای اسلامی است.


سال 90 قاعدتا سال پر خبری در حوزه اقتصاد کشور بود. شما بخشی از سال 90 را به عنوان وزیر نفت سپری کردید. گفت و گوی نوروزی را اگر موافق باشید از همین نقطه آغاز کنیم. همانطور که قبل تر هم اشاره کردید شما به دلیل برخی تفاوت های کارشناسی با آقای احمدی نژاد از دولت جدا شدید. چه اندازه از نابسمانی های اقتصادی در سال 90 را می توان به نگاه غیر کارشناسی الصاق کرد؟
من در دولت های نهم و دهم حضور داشتم. در دولت نهم برخی از مسایل را تیم اقتصادی می نشستند، بحث می کردند و در نهایت هم نظر آقای احمدی نژاد را تغییر می دادند. من در وزارت نفت یک استراتژی هایی را آغاز کردم و تحلیل هایی از شرایط کلان اقتصادی کشور داشتم که خیلی مهم بود. درآمد اصلی ارزی کشور در نفت است. با سرمایه گذاری هایی که صورت می گرفت اگر تولید افزایش پیدا می کرد، وضع ارز خوب بود. اگر بد سرمایه گذاری می شد قاعدتا وضعیت ارز کشور هم وخامت بار می شد. این تحلیل هایی بود که به طور مرتب من به مسئولان ارائه کردم.
بودجه وزارت نفت طی سال 90  با مخالفت هایی روبرو بود. برخی هم در مقابل آن را قاعدتا تایید می کردند. شما در روند تهیه بودجه سال 90 عضوی از کابینه دولت بودید تحلیل شما از تدوین لایحه بودجه سال گذشته چیست؟
یکی از اصلی ترین مشکلات ما بودجه بود. بودجه ای که معاون برنامه ریزی رییس جمهوری تهیه کرده بود و امیدوارم که خداوند ایشان را اصلاح کند اصلا کارشناسی شده نبود. ایشان کاش سیاست گذاری را کنار می گذاشتند و منافع ملی را در نظر می گرفتند. من چندین بار به نمایندگان مجلس گفتم که از بودجه نفت بر ندارید. بودجه ای که برای سال 90 تهیه شده بود بدون تصویب در دولت به مجلس ارسال شد. یعنی معاون برنامه ریزی بودجه نفت را بدون تصویب در دولت به مجلس برد. 10 درصد صادرات را برای نفت گذاشته بودند که سهم شرکت ملی نفت پایین می آمد که من بعید می دانم در این شرایط نگهداشتی صورت بگیرد. 
بر این اساس می توان گفت که به نوعی علاوه بر فشار هایی که از کشور های خارج وارد می شد از سوی دولت هم در این رابطه بی تدبیری هایی صورت پذیرفت؟
احساسی که به من دست داد این بود که تحریم های خارجی یک طرف اما از داخل هم خودمان را داریم تحریم می کنیم. به نظر من این اتفاق یا بی تدبیری بود یا اینکه با غرض صورت پذیرفت. می دانید که آمریکا دو موضوع در ایران را به شدت پیگیری می کرد. موضوع نخست بنزین بود و دیگری هم شامل جلوگیری از سرمایه گذاری در نفت ایران بود. در موضوع بنزین، آمریکایی ها اعتقاد داشتند که با بنزین ایران را پای میز مذاکره خواهند کشید؛ چرا که یک سوم بنزین بنزین مورد نیاز ایران وارداتی است و مابقی در ایران تولید می شد. این یک سوم بنزین وارداتی باید با مابقی تولید داخل مخلوط می شد تا اکتان آن به 87 درصد برسد و قابل استفاده باشد. در رابطه با جلوگیری از سرمایه گذاری در نفت ایران آنها اعتقاد داشتند به تدریج و با افزایش هزینه های ایران برای اداره کشور و کاهش یا ثابت ماندن درآمد ایران، تراز درآمد و هزینه ایران با هم نمی خواند و به دنبال این اتفاق ایران پای میز مذاکزه حاضر می شود.
در چنین شرایطی عکس العمل ما چه باید بود؟
قاعدتا باید عکس این باشد و به صنعت نفت کمک کنیم. من به خاطر دارم وقتی قضیه بنزین را حل کردیم، برخی حتی نیامدند و از نفت تشکر کنند. واقعا تشکر مقام معظم رهبری بود که سبب شد خستگی از تن بچه های نفت برود. مسئولان دیگر حتی یک خسته نباشی هم نگفتند. با اظهار نظر هایی روبرو می شدم مبنی بر اینکه برخی مدیران اقتصادی دولت می گفتند مگر خون نفت رنگی تر است؟ یعنی استدلال ها ، استدلال های کوچه و بازاری بود. من چند بار به آقای بهمنی گفتم که بدان اگر شما پول نفت را جا به جا کنید فردا ارز برای فروش ندارید. با نفت نمی توان شوخی کرد.
در بخش نخست گفت و گویی که با همدیگر داشتیم اشاره کردید که گزارشی در همین رابطه تهیه کرده بودید. رییس دولت گزارش هایی که تهیه کرده بودید را جدی گرفت؟ در دولت بهای لازم به اقدام هایی که به صورت کارشناسی صورت پذیرفته بود داده شد یا خیر؟
گزارشی من ارائه کردم که تحلیل کلی در رابطه با درآمد هزینه کشور بر اساس میدان های نفتی بود. به طور مثال مطرح شده بود اگر در برنامه پنجم 10 میلیارد دلار، 20 میلیارد دلار یا 30 میلیارد دلار در نفت سرمایه گذاری کنیم چه اتفاقی می افتد. نقاط مثبت و منفی هر کدام از این ارقام را بررسی کرده بودم. جمع بندی هم این بود که زیر 25 میلیارد دلار نباید سرمایه گذاری کرد.این گزارش را من سال 88 ارائه کردم و در پایان سال 89 دوباره این گزارش را در نشستی خصوصی به آقای رییس جمهوری مطرح کردم. شاید من 20 جلسه شخصا گذاشتم تا این گزارش را تهیه کنم. مدیران نفت هم نمی دانستند من با این اطلاعات چه می خواهم کنم. ابتدای سال 90 بود. زمانیکه آقای احمدی نژاد در خانه آن یازده روز را سپری کرد و سر کار حاضر نشد. من قرار ملاقاتی با حضرت آقا داشتم که از قبل تعیین شده بود.در آن جلسه ای که به دیدار مقام معظم رهبری رفتم همین گزارش را ارائه کردم و موضوع بودجه را هم توضیح دادم. در نهایت ایشان پس از اتمام ارائه گزارش از من پیشنهاد هایم را پرسیدند. من هم گفتم در وهله نخست بودجه نفت نسبت به سال قبل از آن کم تر نشود. جا دارد به این نکته اشاره کنم که اگر تمام پول نفت را هم بدهند، 7 تا 8 میلیارد دلار بیشتر برای توسعه ندارد و برای رسیدن تا 25 میلیارد دلار باید سرمایه جذب شود. بخشی از این جذب باید خارجی باشد که ما در تحریم بودیم.
مدتی برخی گمانه زنی ها در رابطه با حضور شما در کمیسون تلقیق مطرح شد. برای ارائه همین گزارش در کمیسیون تلفیق حضور داشتید؟
با اینکه ممنوع بود در نشست های کمیسیون تلفیق باشم امامن به طور مدام در نشست های کمیسیون تلفیق حضور داشتم. اعتقاد بر این بود که وزرا حق ندارند در نشست های کمیسیون تلفیق شرکت کند چرا که یکپارچگی بودجه از دست می رود. من وقتی مشاهده کردم منافع ملی به خطر می افتد دو تا سه جلسه در نشست کمیسیون تلفیق شرکت کردم و محکم صحبت کردم. من با آقای عزیزی، معاون برنامه ریزی و خزانه دار دولت در کمیسیون تلفیق بحث می کردم که برخی از نمایندگان می گفتند دولت برود و دعوایش را بیرون بکند. آنان به دنبال کسری بودجه بودند و من منافع اقتصادی کشور را دنبال می کردم. علت هم این است که نفت را نمی شناختند چرا که اگر در صنعت نفت به موقع نگهداشت صورت نگیرد کاهش تولید داریم. یا اینکه اگر به موقع در میدان های مشترک سرمایه گذاری نکنیم مانند پارس جنوبی از میدان های دیگر عقب می مانیم. این موضوع باید درک شود. ما نباید منافغ آتی را به مسایل امروزی بگذرانیم. این کار سیاسی می شود و اصولگرایی نیست. بر همین اساس من در نشست های کمیسیون تلفیق شرکت کردم که می توانید بروید و بپرسید. حتی معاون برنامه ریزی دولت تلفن را بر می داشتند و به آقای احمدی نژاد زنگ می زد و می گفت که آقای رییس جمهور، میرکاظمی بودجه را دارد به هم می ریزد. در همانجا بود که برخی به شوخی می گفتند آقای میرکاظمی شما باید از دولت بروند که من هم می گفتم اگر قرار باشد قطاری منافع ملی را در نظر نگیرد هم ان بهتر که من از آن پیاده شوم.
چرا در نشست تودیع و معارفه ای که دعوت شدید حضور نداشتید؟ تمایل نداشتید با رییس جمهوری روبرو شوید؟
من در رابطه با این موضوع بحث حقوقی داشتم. بعد از من آقای رییس جمهوری به عنوان سرپرست وزارت نفت محسوب شد و بعد هم آقای علی آبادی آمد. نمی شد معارفه را بین من و آقای علی آبادی گذاشت. چرا که مقطعی من وزارتخانه را به آقای رییس جمهور تحویل دادم و بعد آقای علی آبادی آمد. من نمی خواستم بی احترامی کنم و دلیل من فقط حقوقی بود.
می خواهم محور گفت و گو را به سمت اتفاق دیگری که در سال 90 به وقوع پیوست ببرم و در این راستا اشاره کنم به تحلیلی که در روزهای پایانی سال 90 به آشفتگی بازار سکه و ارز مطرح کرده بودید. به عنوان یکی از وزرای اقتصادی که در دولت حضور داشتید می خواهم از شما بپرسم که به نظر شما چه اتفاقی افتاد که سیاست های پولی کشور با مشکل مواجه شد؟
سال گذشته در اقتصاد کشور، اتفاقی افتاد که پایه پولی را به هم ریخت و موجبات افزایش پایه پولی و میزان نقدینگی در کشور شد. یکی از این عوامل، خالص دارایی خارجی بانک مرکزی بود که متعاقب آن، عرضه ارز حاصل از نفت در بازار و عدم جذب آن و برداشتن آن توسط بانک مرکزی و گذاشتن آن در حساب‌های دارایی خارجی و ورود معادل ریالی آن به بازار صورت گرفت. عامل دیگر بر هم خوردن این نظم، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است که ضرورت دارد به موازات اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها مدیریت شود؛ چون در غیر این صورت وضعیت دشواری رقم خواهد خورد. راه‌کارهایی که در این زمینه صورت گرفت، در برخی موارد سبب بحرانی شدن وضعیت نقدینگی هم شد.
در برخی موارد هم نقد هایی پیرامون این موضوع وجود دارد که تصمیم های نادرست، سیاست های پولی کشور را ضربه پذیر تر کرد. قبول دارید؟
در خصوص نرخ سود بانکی اقدام مفیدی اتفاق افتاد اما آن‌قدر تاخیر صورت گرفت که دیگر اثرگذاری خود را از دست داد.شاخص‌های اقتصادی که در پایان سال 89 منتشر شد، حکایت از آن داشت که یکی از بدهی‌های بزرگ بانک‌ها به بانک‌ مرکزی است.این ضرورت احساس می‌شود که چشم‌انداز همه فعالیت‌های اقتصادی بر محوریت صادرات بنا شود و لازم است که این نوع نگاه، در تولیدات کشور و حتی سرمایه‌گذاری‌های شبکه بانکی نیز مورد توجه قرار گیرد. تولید صادرات محور در همه حوزه‌ها باید مدنظر باشد.

3939

کد خبر 204982

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین