در تعریف بنیادین، گنجینهداری خصوصی به فرایند جمعآوری، نگهداری و گاه به نمایشگذاری اشیای تاریخی، هنری یا طبیعی توسط افراد غیررسمی اطلاق میشود؛ کسانی که نه در ساختارهای دولتی یا موزهای، بلکه در بستر علاقه شخصی و سرمایهگذاری فردی، حافظان بیادعای بخشهایی از میراثاند. گنجینهداران ممکن است آثار سفالین، نسخ خطی، سکه، ابزار باستانی یا تابلوهای هنری را گردآوری کنند؛ گاه با دقتی بیش از نهادهای رسمی و گاه با دانشی شگرف که حاصل سالها تحقیق و دلباختگی است.
در ایران، گنجینهداری خصوصی با پیچیدگیهای حقوقی و ضرورتهای شفافسازی همراه است. قانون حفاظت از میراث فرهنگی، مالکان آثار تاریخی را موظف به اعلام، ثبت و دریافت مجوزهای لازم میداند. یکی از مسائل مهم، ضرورت ثبت دقیق منشأ اشیاء، چگونگی ورود آنها به مجموعه، و ضبط مستندات مربوط به موقعیت، ویژگیها و تاریخچه اثر است. این شفافسازی نهتنها حافظ حقوق مالک، بلکه تضمینی برای صیانت علمی، قانونی و اخلاقی از اشیاء است؛ اشیایی که هر یک میتوانند حلقهای از زنجیره روایت تمدن ما باشند.
اهمیت گنجینهداران خصوصی در دنیای امروز، دیگر از حد یک علاقه شخصی فراتر رفته است. در برخی موارد، آنان دارندگانِ تنها نسخههای بازمانده از یک اثر، یا تنها نشانههای فرهنگی از اقوام و اقلیتهایی هستند که در سکوت زمان از صفحه تاریخ محو شدهاند. کلکسیونها گاه تبدیل به موزههای خانگی میشوند، گاه به پژوهشهای دانشگاهی خدمت میکنند، و گاه دست آخر، با رضایت صاحب اثر، به خزانه ملی میپیوندند. در بسیاری از کشورها، همچون فرانسه، آلمان یا ژاپن، قوانین دقیق برای ثبت، طبقهبندی و استفاده پژوهشی از مجموعههای خصوصی وجود دارد؛ الگویی که میتواند الهامبخش نوسازی و تکمیل ساختار حقوقی در ایران نیز باشد.
ما امروز بیش از همیشه نیازمند تعامل خلاقانه میان گنجینهداران و نهادهای متولی میراث هستیم. این تعامل، زمانی مؤثر خواهد بود که بر پایه اعتماد، شفافیت، مستندسازی و احترام متقابل بنا شود. بهجای تقابل، باید زمینهای فراهم شود برای تبدیل کلکسیونها به منابع پژوهشی زنده، برای تربیت گنجینهداران آگاه، و برای تشکیل بانکهای اطلاعاتی دقیق و در دسترس که موقعیت و مشخصات آثار را بهدرستی ثبت کند.
در جهانی که بهسرعت در حال دیجیتالیشدن است، بسیاری از گنجینهداران خصوصی امروز، با ثبت دقیق آثار، اسکن سهبعدی، و روایتهای مکتوب یا ویدئویی از مجموعههایشان، در حال ساختن «موزههایی بدون دیوار» هستند. روایتهایی پراکنده، اما زنده و دستاول از میراث بشری.
گنجینهداران خصوصی، اگر در مسیر درست و با حمایتهای حقوقی و آموزشی همراه شوند، نه رقیب که همراه نهادهای فرهنگیاند. آنان میتوانند حلقه واسط میان مردم و میراث باشند؛ سفیرانی که نه در قابها، که در دلها، گذشته را به امروز پیوند میزنند.
مدیر میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه*
46
نظر شما