به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از اطلاعات آنلاین، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ روز اولین قهرمانی ایران در فوتبال آسیا در یک بازی خاطرهانگیر در ورزشگاه امجدیه تهران است. تیم ملی فوتبال ایران، در چهارمین دوره جام ملتهای آسیا، در ورزشگاه باشکوه امجدیه (شهید شیرودی) میزبان این بازیها بود و با درخشش ستارههایش، بعد از پیروزی برابر اسرائیل در بازی سرنوشت، برای اولین بار جام قهرمانی را بالای سر برد.
هدایت تیم ملی ایران در این بازیها به عهده سرهنگ محمود بیاتی و ستارههای بزرگ و نامداری مثل عزیر اصلی، حسن حبیبی، محراب شاهرخی، مهدی لواسانی، پرویز قلیچخانی، علی جباری، فریدون معینی، هماین بهزادی، جلال طالبی، حسین کلانی و اصغر شرفی در آن بازی میکردند. فوتبال ایران که تازه در سطح اول قاره آسیا مطرح شده بود، کار سختی برای کسب این قهرمانی داشت و پیش از اینکه به بازی آخر با اسرائیل برسد، از سد تیمهای مدعی آن دوره فوتبال آسیا یعنی هنگکنگ، برمه، و تایوان (در آن زمان به عنوان جمهوری چین، نماینده رسمی کشور چین در مجامع بینالمللی) گذشته بود. بعد از این مسابقهها، کار قهرمانی، به بازی آخر با اسرائیل کشید. شرایط طوری بود که ایران با یک تساوی هم قهرمان میشد اما اسرائیل، فقط با برد میتوانست از عنوان خود دفاع کند.
شوت تاریخی قلیچخانی برای قهرمانی تاریخی
اسرائیل فشار زیادی روی دروازه ایران وارد کرد و در ابتدای نیمه دوم، گل برتری را زد. ایران بعد از این گل دهنفره شد اما تعویضهای تیم، ازجمله ورود همایون بهزادی به جای اصغر شرفی، ورق را برگرداند. در ادامه اسرائیل هم دهنفره شد تا اینکه همایون بهزادی، چهارمین گل خود را در این بازیها به ثمر رساند. ضربه او از روی خط برگشت داده شد و تنها بعد از دخالت کمکداور بازی، توپ گل اعلام شد. اعتراض شدید اسرائیلیها را در ادامه، شوت تاریخی پروز قلیچخانی خاموش کرد. در حالی که ایران با تساوی هم قهرمانی میشد، او گل دوم را بعد از دریبل زدن چند بازیکن حریف و با یک ضربه سرکش به ثمر رساند تا ایران اولین قهرمانی از هتتریک متوالی قهرمانیهایش را در آسیا شروع کند. شعف و شادی مردم از این برد چنان بود که تهران پیش از آن چنین چیزی به خود ندیده بود و آنطور که اطلاعات تیتر کرد، پایتخت تمام شب را «بیدار ماند و پیروزی قهرمانان ملی را جشن گرفت».
این بازی، نقطه عطفی در تاریخ فوتبال ایران به شمار میرود. شیرینی قهرمانی در خانه، در مقابل ۴۰ هزار هوادار مشتاق و ایستادن بر قله فوتبال آسیا، چنان به مردم ایران مزه کرد که فوتبال آرامآرام کشتی را کنار زد، و به ورزش اول ایران تبدیل شد و همچنان بیشترین علاقه و توجه را از ورزش دوستان ایرانی میگیرد.
بعد از این بازی بود که ستارههای تیم مدام به برنامههای رادیویی و تحریریه روزنامهها و مجلات دعوت میشدند و عکس آنها بین جوانان دست به دست میشد. حتی شایع شده بود که فروش توپ پلاستیکی بهشدت اوج گرفته است و همین نشانی از علاقه شدید مردم به فوتبال بود.
گزارش های متعددی از جشن عظیم مردمی در تهران و شهرستانها بعد از این قهرمانی منتشر شده است. بر این اساس، مردم بازیکنان تیم را روی دست از ورزشگاه خارج کردند و فضای عمومی چنان سرشار از شادی بود که رانندههایی که از امجدیه میگذشتند، هواداران را رایگان سوار خودروهایشان میکردند و به دیگر نقاط شهر میبردند.
سیاسیترین بازی جام ملتهای آسیا
شادی و شعف بیش از حد مردم به خاطر قهرمانی ایران، فقط دلایل فوتبالی نداشت و ابعاد سیاسی هم داشت. اسرائیل در آن ها سالها، درگیر جنگ همهجانبه با کشورهای عربی بود و احساسات ضداسرائیلی در ایران اوج گرفته بود. اصلا به خاطر حضور این تیم در ایران، برخی کشورهای عربی ازجمله کویت بازیهای مقدماتی جام ملتها را تحریم کرده بودند. همنچنین اینطور گفته میشد ایران به این خاطر میزبان این رقابتها شد که کشورهای عربی دیگر، اصلا حاضر نبودند از این تیم در کشورشان میزبانی کنند.
فضا حتی قبل از شروع بازی سرشار از شایعات و اتهامهای سیاسی بود. برای نمونه، گفته میشد حبیبالله القانیان، سرمایهدار سرشناس کلیمی تهران و مالک ساختمان پلاسکو، ۱۰ هزار بلیت خریده است تا به هواداران اسرائیل بدهد و آنها را به ورزشگاه بکشاند. البته برخی منابع از ۱۵۰۰ بلیت سخن گفتهاند. هرچند برخی این موضوع را یک شایعه میدانند. همین شایعه باعث شد توجهها به حضور در ورزشگاه جلب شود و بلیت بازی در بازار سیاه به قیمتهای بالا فروخته میشد. اما هوادارن متعصبی که میشود گفت انگیزههای سیاسی هم داشتهاند، راه آسانتری برای ورود به امجدیه پیدا کردند؛ محمدرضا تهرانی که در سالهای اخیر مسئول فرهنگی فدراسیون فوتبال بوده، گفته است که بعد از شنیدن شایعه خرید بلیت برای هواداران اسرائیل، به همراه برخی دیگر، قفل برخی دروازههای امجدیه را بریده و باعث هجوم مردم به ورزشگاه شده است.
اما چیزی که با قطعیت میتوان از آن سخن گفت، حضور هدفدار انواع طیفهای سیاسی ضداسرائیلی در ورزشگاه بوده است. معروفترین این افراد، مصطفی شعاعیان چریک مارکسیست سرشناس آن دوره بوده است. او به همراه همفکرانش برای انجام فعالیتهای ضداسرائیلی بین تماشاگران حضور داشت و گفته میشود قرار بوده بین نیمه فعالیتهایشان را انجام دهند؛ اما نگرانی از خراب شدن جو بازی و همراهی نکردن مردم به خاطر شکست احتمالی ایران، مانع کار آنها شد. از طیف مقابل، برخی چهرههای سیاسی ازجمله عزت شاهی، از خاطرات خود از این بازی گفتهاند.
بخشی از شادمانی افراطی هواداران ایرانی بعد از این قهرمانی را میتوان به رویدادهای منطقهای مرتبط دانست؛ کمتر از یک سال از جنگ ششروزه اسرائیل با اعراب گذشته بود و حس دشمنی عمیقی با اسرائیل در سراسر جهان اسلام وجود داشت. ایران هم مستثنی نبود و با وجود استقبال رسمی از اسرائیل، ماجرا بین مردم چیز دیگری بود. میتوان آن را از شعارها و رفتارهای مردم حس کرد. یک شعار بامزه، علیه موشه دایان وزیر دفاع اسرائیل بود که در جهان اسلام بهشدت منفور بود: «با اره بریدند سر موشه دایان را / عجب ختنه سورونی، عجب ختنه سورونی»!
در گزارشهای ساواک که بعدها منتشر شده، به احساسات ضداسرائیلی بین هواداران اشاره شده و گفته شده که ممکن است این احساسات، فراتر از اسرائیل، علیه شهروندان کلیمی هم تقویت شود.
این قهرمانی، نه فقط شروعی بر درخشش ورزشی ایران بود، که پایهگذار جریانهای ضداسرائیلی در ورزش ایران هم شد.
۲۵۹
نظر شما