آنانی که با شعار «یکپارچگی فرهنگی» به میدان آمدهاند چرا عملکردشان تبدیل به هرجومرج فرهنگی شده است؟ آیا «یکپارچگی فرهنگی» این است که هر اندیشه به ظاهر متفاوت و گاه متضاد، مخالف و معاند است و باید با آن برخورد سلبی شود؟ آیا راهکار مخالفت، رفتارهای پرتنش، حذف، سانسور و مسدود کردن است؟ آیا مفهوم و تحلیل «یکپارچگی فرهنگی» و «حفاظت از صیانت خانواده در آثار فرهنگی»که بزرگان و رهبران نسبت به آن تاکید دارند فقط توسط عدهای در یک سازمان، قابل قبول و قابل اجراست؟ آیا قوه قضاییه یا سیستمهای امنیتی میتواند مصادق و ملاک انحراف اندیشه و تفکر یک فیلم و سریال در این دنیای مدرن باشد؟ نمونه آن مسدود کردن سریال «سووشون» است!
کارگردان این سریال، کارگردان همان «شیار ۱۴۳» است که چهره مظلوم زن ایرانی شهیدداده را نشان داد که فریاد میکشد و همه کشور بهخصوص نیروهای وفادار به آرمانهای انقلاب، تحسین و تمجیدش کردهاند! تهیهکننده این سریال که خانوادگی از نیروهای متعهد به آرمانها هستند مگر زیباترین و تنهاترین فیلم («شبی که ماه کامل شد») را در افشاگری جریانهای انحرافی که بلای جان مسلمانان شدهاند نساخته است؟! و همچنان مورد وثوق است!؟ فرض را بر این بگذاریم که کارگردان از فضای قصه «سووشون» که بارها در این نظام مجوز انتشارگرفته و قصه مظلومیت زن ایرانی و مبارزه با استعمار را در طول تاریخ روایت میکند، بهرهبرداری شخصی کرده و عقاید خود را مطرح نموده است، چه اشکالی دارد؟ مگر یکشبه عقاید خانم آبیار که سالها درباره مظلومیت و شجاعت زن ایرانی نوشته و ساخته است، تغییرات اساسی و زیربنایی میکند؟ مگر امکان دارد با دیدن چند قسمت از یک سریال به پایان و مفهوم اصلی آن پی برد؟ در قسمتی از این سریال که کاملا ضداستعمار و در جهت تقویت روحیه زنان و مردان ایرانی برای مبارزه با ظالم است! به جمله ایرلندی خطاب به یوسف در برابر انگلیسیها دقت کنید؛ «کوتاه بیایی کلکت کنده است» و یا روایت زری از استعمار و فریب دختران ایرانی به بهانه ورود چرخ خیاطی که به شدت جذاب و کوبنده است!
در اخبار آمده و در بیانیه عوامل این تشنج و توبیخ «ساترا»، تلویحا آمده است که سریال به خاطر برخی صحنهها که دستور حذف آنها داده شده اما رعایت نشده، توقیف و پلتفرم مسدود شده است و فکر میکنم همه بحث برای این چند ثانیه خلاف عرف است و نه خلاف شرع!! که مثلا زنان با دستکش دست روی دست مردان میگذارند و یا زن و شوهر یعنی یوسف و زری در هنگام استراحت در اطاق خواب با چند کلمه، عشق و عاطفه خود را به هم ابراز میکنند!
عزیزان! بزرگواران! سالهاست این مباحث در ایران و در میان ارزشمداران دیندار و مذهبی پس از انقلاب که وارد عرصه تکنولوژی فیلمسازی شدهاند محل مناقشه و بحث است و طبیعی هم هست. چون در طول تاریخ اسلام بهجز یکصد سال اخیر و بهخصوص پس از انقلاب اسلامی، اصلا دنیای فیلم و سریالی نبوده که بخواهند درباره تاثیرگذاری آن نظریه بدهند و طبعا پیروانشان تبعیت کنند! به مدد روی کار آمدن جهموری اسلامی و گرایش انقلابیون به ساخت فیلم و سریال این مباحث شکل گرفت و چون فتوای شفافی ندیدند تا بر اثر آن نظریهها عمل کنند تنها با مثالها و مصداقها توانستند راه را بگشایند که الان در جهان مدرن، سینمای جمهوری اسلامی میدرخشد. نمونه آن، سریال «پائیز صحرا» است که در اوایل انقلاب ظاهرا سکانسهایی مشابه همین «سوووشون» داشت که امام خمینی(ره)، تلویحا خلاف شرع بودن آن را رد کرده و فرموده بودند: «بیننده خودش را اصلاح کند» و یا قصه اعتراض امام به خانم دباغ که چرا از زیر چادر به گورباچف رییس شوروی سابق دست نداد و یا بعدِ امام، که از رهبر انقلاب درباره فیلم «بازمانده» که سراسر بیحجابی بود نقل کردند که «آنقدر داستان تاثیرگذار و خوب بود که بیحجابی ندیدند!!» و یا از رهبر انقلاب نقل شده است که رمان «سووشون» را مطالعه کردهاند اما نظریه و فتوایی مخالف از ایشان نقل نشده و حتی چند بار مجوز تجدید چاپ گرفته است!
بنابراین ملاک مشخص قانونی و شرعی برای داوری و قضاوت محتوا و یا تصاویر شرعی و غیرشرعی در عصر امروز به شکلی که در سریال «سووشون» و امثالهم مطرح شده است وجود ندارد، ضمن اینکه شرایط زمان و مکان برای حکم شرعی در فقه پویا، ملاک است. فقه پویا با ارائه راهکارهای نوآورانه و متناسب با نیازهای زمان، میتواند نقش مهمی در جامعهسازی و تمدنسازی ایفا کند. در مواردی که شارع براساس موضوعات عرفی حکم را صادر میکند، به دلیل تغییرات در عرف به حسب زمان و مکان، احکام نیز در حال تغییر هستند. وقتی دانلود و تماشای فیلمهای روز جهان با هر شکل و شمایلی قابل دسترسی است و حتی صدا و سیما با حذف فقط برخی صحنههای ضروری این فیلمها را پخش میکند و یا حتی پلتفرمها با حذف جزیی صحنههای ضروری با زیرنویس اقدام به پخش آن میکنند و مردم هم با لذت و بدون انحراف فکری نگاه میکنند، تندروی و تنگنظری در این عرصه عدول از عقاید اصولی و زیربنایی است. خروج از برخی قوائد عرفی گذشته راهگشای مناسبی برای ثبات، دوام و همراهی و همدلی با مردم و هنرمندانی است ( که برخلاف نگاه غیرعرفی و گاه غیرشرعی فیلمهای جهان)، با شرایط و قوانین شرعی و عرفی داخل حاکمیت، خود را سازگار میکنند. در شرایط امروز که با اتفاقات جدید در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روبهرو هستیم که عامل تغییر ذائقه عرفی مردم میشود، مقاومت و سرسختی بیهوده کاری عبث و خلاف مصالحه است، اجازه بدهند با تغییر روشها، سیاستهای استراتژیک فرهنگی به گونهای دیگر وارد میدان بشود.
۵۹۵۹
نظر شما