به گزارش خبرآنلاین، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با این حال، واقعیتهای عینی در عرصه سیاست بینالملل نشان میدهند ما به عنوان ملتی که میخواهیم مستقل باشیم و به هیچیک از قدرتهای بینالمللی و بلوکهای شرقی و غربی باج ندهیم باید فارغ از موضعگیریهای کشورهای مختلف، به توانائیهای خود متکی باشیم.
حوادث پیاپی ۲۰ ماه گذشته در منطقه و جنایات کمنظیر رژیم صهیونیستی در این مدت که غیر از واکنشهای مردمی و خیزش ملتها برای محکوم کردن این رژیم به اقدام دیگری که جنبه بازدارندگی یا بازداشت و محاکمه و سرکوب سران این رژیم را دربرداشته باشد منجر نشد، این واقعیت تلخ را گوشزد کرد که جهان امروز تابع قانون جنگل است و فقط کسی میتواند سالم بماند که روی پای خودش بایستد و به توانائیهای خود تکیه کند.
در جریان شرارتهای رژیم صهیونیستی در غزه، لبنان، سوریه و ایران که ظرف زمانی ۲۰ ماه گذشته را پر از نسلکشی و انواع جنایات جنگی کرده است، هیچیک از قدرتهای مطرح جهانی حاضر نشدند با این رژیم برخورد کنند و یا حتی با استفاده از روابط دوستانه خود مانع ادامه جنایاتش شوند.
سوریه از اقمار روسیه بود و بطور طبیعی این انتظار وجود داشت که دولت کرملین مانع تجاوز صهیونیستها به این کشور شود و در زمانی که گروه تروریستی تحریرالشام درصدد براندازی دولت سوریه برآمد و به کمک آمریکا و اسرائیل توانست به هدف خود برسد، از دولت مستقر سوریه یا به عبارت روشن از مهره خود حمایت میکرد و مانع این واقعه میشد. روسیه نهتنها به وظیفه خود در چارچوب پیمانی که با سوریه داشت عمل نکرد، بلکه درست برخلاف تعهدات خود، راه را برای مثلث آمریکا، اسرائیل و تروریستهای تحریرالشام باز کرد و اکنون نیز با این هر سه نرد عشق میبازد!
در جنگی که اکنون رژیم صهیونیستی به ایران تحمیل کرده، روسیه هیچ تحرکی در جهت عمل به پیمان درازمدتی که اخیراً با ایران امضا کرده است نشان نداده و سران این کشور سخنی بیش از سایر کشورها در این زمینه نگفتهاند. میدانیم که هنوز مرکب پیمانی که روسیه با ایران امضا کرده خشک نشده و کسی نیز تردیدی در غیرقانونی بودن حمله رژیم صهیونیستی به ایران ندارد، با اینحال روسیه هیچ اقدامی در جهت حمایت از ایران در این جنگ نکرده است.
ولادیمیر پوتین تلاش زیادی برای دخالت در مذاکرات ایران و آمریکا به عمل آورد که با توجه به سوابق سران روسیه و شوروی سابق باید آن را نوعی اقدام برای خارج ساختن مذاکرات از مسیر صحیح تلقی کرد کمااینکه در برجام نیز تحرکات مشابهی داشت و درصدد مانعتراشی برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن آن بود.
چین نیز کارنامه مشابهی در این پرونده دارد و هرگز حاضر نشده با تخلفات آشکار رژیم صهیونیستی و انواع جنایاتش علیه بشریت و عملکرد وحشیانهاش در غزه برخورد کند. در تجاوز اسرائیل به خاک ایران نیز چین کاری بیش از محکومیت لفظی انجام نداده و پیمان درازمدت با ایران را نادیده گرفته و مثل همیشه منافع خود را بر پایبندی به تعهدات خود ترجیح داده است.
این، نشان میدهد قدرتهای شرقی هم مثل قدرتهای غربی، دچار آفت بدعهدی هستند و دولتهائی که بخواهند مستقل باشند در عین حال که میتوانند با این هر دو اردوگاه رابطه و تعامل داشته باشند، نباید به آنها تکیه کنند. مفهوم واقعی استقلال نیز همین را میگوید که هر دولتی باید برای بقاء خود، دو تکیهگاه داشته باشد یکی پشتوانه مردمی و دیگری قدرت دفاعی.
قدرت اطلاعاتی و امنیتی نیز باید بخش عمدهای از قدرت دفاعی تلقی شود. به عبارت روشنتر، قدرت دفاعی دارای دو بخش سختافزاری و نرمافزاری است. نیروهای مسلح ما با قدرتنمائی درخشان در جنگ تحمیل شده توسط رژیم صهیونیستی این واقعیت را به اثبات رساندهاند که در بخش سختافزاری به پیشرفتهای خوبی دست یافتهاند. اهمیت این پیشرفتها در اینست که قدرت سختافزاری ما نتیجه فکر و تلاش نیروهای داخلی است. درست است که ما به دلیل تحریمها از بسیاری امکانات محروم هستیم و بخشی از سلاحهای پیشرفته به ویژه جنگندههای مدرن دسترسی نداریم ولی در سایر بخشها از قدرت بسیار بالائی برخوردار هستیم. در کنار قدرت دفاعی سخت افزاری باید قدرت دفاعی نرم افزاری خود که شامل اطلاعات و امنیت نفوذناپذیر است را نیز به بالاترین درجه برسانیم. در ۲۰ ماه اخیر که به شکلهای مختلف درگیر نبرد با رژیم صهیونیستی هستیم و ازجمله در حمله وحشیانه صبحگاه جمعه ۲۳ خرداد، دشمن از ضعف موجود در بخش نرم افزاری قدرت دفاعی ما استفاده کرد و مرتکب آن جنایت ناجوانمردانه شد.
باید بپذیریم که برای غلبه بر دشمن به امور مهمی نیاز داریم که استقلال و تکیه بر اراده خود در رأس آنها قرار دارد. جایگاه پشتوانه مردمی نیز در همین ردیف است. قدرت دفاعی در مرحله بعد بسیار مهم است با این قید که بخش سختافزاری آن از قدرت نفوذناپذیر نرمافزاری برخوردار باشد. با داشتن این امتیازات، میتوانیم مطمئن باشیم در برابر هر قدرتی قطعاً پیروز خواهیم بود.
۲۳۳۰۲
نظر شما