یکی از چالش های اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه اخیر تنظیم و چگونگی برقراری روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی بوده است. داشتن دیدگاه متفاوت نسبت به امنیت منطقه و نیز حضور نیروهای مداخله گر خارجی از مولفه های تاثیرگذار در روابط دو کرانه شمالی و جنوبی خلیج فارس می باشد بطوریکه اختلافات ایران و اعراب از جمله اختلافات قومی و مذهبی باعث تسلط یافتن بیگانگان بر این منطقه و منابع و ذخایر عظیم نفت آن شده است و غرب برای ادامه یافتن تسلط خود بر غارت ثروت های منطقه ، ترویج بی هویتی و بی اعتمادی دروغین را گسترش می دهد.
تهاجم گسترده عراق به مرزهای ایران و تحمیل جنگ هشت ساله و نیز حمایت همه جانبه اعراب از رژیم بعثی صدام حسین برای شعله ور ساختن آتش جنگ از یک سو و فتنه انگیزی غرب برای تطویل بحران در منطقه از عوامل کشیدگی اوضاع به شمار می رفت ، پس از قبول قطعنامه 598 ، عراق در یک اقدام جنون آمیز مجدداً به خاک کویت لشکرکشی نمود و در واقع نشان داد به هیچ یک از اصول و مقررات بین المللی پایبند نیست ، ایران اسلامی با اتخاذ سیاست عملگرایانه ضمن محکومیت این تجاوز سعی نمود از تبعات یک جنگ منطقه ای که ردپای نیروهای خارجی در آن مشهود بود به دور باشد. ولی این اشتباه استراتژیک صدام حسین باعث شد که جغرافیای سیاسی خلیج فارس دچار دگردیسی عمیق گردد. بطوریکه غرب به سرکردگی امریکا پس از سرنگونی رژیم بعثی صدام با حضور نظامی در کشورهای حوزه خلیج فارس زمینه ساز انتقال آزادانه انرژی منطقه و نیز بروز اختلافات جدید گردید.
تحولات جدید سیاسی پس از بحران عراق مشکلات جدید امنیتی برای ایران به وجود آورد. حضور مستقیم نیروهای امریکایی و به تبع آن حضور تیم های جاسوسی رژیم صهیونیستی در منطقه حساسیت ایران را دو چندان ساخت. ایران اسلامی در راستای فعال سازی سیاست خارجی خود و کاستن از تبعات حضور نیروهای خارجی به ابتکاراتی دست زد ، حضور فعال ایران در مسائل عراق و کمک به ایجاد ثبات و دولت سازی و بهبود روابط با کشورهایی نظیر قطر و عربستان و تجدید پیمان استراتژیک با سوریه در این راستا قابل ارزیابی است. ایران در چارچوب پیشگیری از تشدید تهدیدهای امنیتی در روند تحولات منطقه ای و شکل گیری ائتلاف غیر دوستانه ، مذاکرات جدیدی را با کشورهای حوزه خلیج فارس برای برقراری ترتیبات جدید امنیت منطقه آغاز نمود. از نظر ایران امنیت منطقه باید به شکل پیوسته و دربرگیرنده تمام کشورهای منطقه و خارج از نفوذ بیگانگان شکل گیرد و حضور نیروهای مداخله گر خارجی عامل ناامنی و به ثمر نرسیدن تلاشها برای ایجاد صلح و ثبات است. چرا که مهندسی نظام جدید منطقه ای با مشارکت ایران ، منطقه را از هر گونه مداخله نیروهای نظامی خارجی بی نیاز می سازد. در این مسیر ایران اسلامی پیشنهاداتی رابه کشورهای منطقه برای کاستن ازتنشها وبرقراری امنیت مشاء ارایه داد بااین وجود وقوع بهار عربی وتداوم سرکوب قیام مردم دربحرین بر اختلافات افزود. دراین میان اثر پذیری کشورهای حوزه خلیج فارس از سیاست های میلتاریستی امریکا واسراییل که درقالب ایران هراسی صورت می گیرد در کشیدگی اوضاع سیاسی منطقه نقش بارزی داشته و دارد. حجم تبلیغات رسانه ای غرب علیه ایران بدلیل برنامه های صلح آمیز هسته ای و تثبیت اقتدار منطقه ای ان صورت می گیرد و بی شک در صورت تفاهم ایران وگروه1 +5 در مذاکراتی می توان نسبت به برقراری امنیت در منطقه خوشبین بود. از دیگر سو پس از گامهای اولیه در پذیرش طرح صلح 6ماده ای کوفی عنان از سوریه روزنه جدید برای کاهش منازعات جدید فراهم گشته است. بررسی روند تحولات اخیر و بحران های جهانی نشان می دهد که با احتمال افول قدرت امریکا و اروپا شاهد ظهور قدرت های آسیایی نظیر چین ، هند و ایران خواهیم بود. از آنجا که ایران اسلامی در حلقه پهناوری در مناطق مختلف آسیای مرکزی ، دریای خزر ، آسیای صغیر و خاورمیانه حضور دارد می تواند با گسترش سیاست عملگرایانه و تعامل گسترده در مسائل اقتصادی به عنوان کانون مبدا تبادل و انتقال انرژی میان کشورهای حوزه خلیج فارس به آسیا قلمداد گردد. بنابراین بهبود روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس از طریق گسترش همکاری های اقتصادی و امنیتی علاوه بر تامین نیازهای مشترک می تواند با کاستن از حضور سنگین نظامی غرب ، موازنه جدیدی را در منطقه به وجود آورد. با وصف فوق چنین پیداست که امنیت خلیج فارس حداقل در آینده ای نزدیک به تعامل میان ایران اسلامی و کشورهای منطقه گره خورده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
/27214
نظر شما