به گزارش خبرآنلاین، نشریه انگلیسی در مقالهای به تحلیل تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای حمله به ایران و سبک رهبری او در عرصه بینالمللی پرداخت.
به نوشته ایسنا و به گزارش روزنامه «گاردین»، اصل «غیرقابلپیشبینی بودن» نهتنها بخشی از شخصیت ترامپ، بلکه یک روش آگاهانه در حکمرانی اوست که بر تصمیمهای مهم سیاست خارجی، از جمله حمله اخیر به ایران، تأثیرگذار بوده است.
مقاله با نقل قولی از ترامپ آغاز میشود که درباره احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران گفته بود: «ممکن است انجامش بدهم، ممکن است ندهم. هیچکس نمیداند من چه خواهم کرد.» نویسنده این جمله را بهعنوان چکیدهای از دکترین ترامپ در سیاستورزی معرفی میکند؛ رویکردی که در عرصه داخلی و خارجی خود را به شکل تصمیمهای متغیر، تهدیدهای ناگهانی، و بیثباتی مداوم نشان میدهد.
این رفتار نهتنها ویژگی شخصی، بلکه یک تاکتیک مدیریتی ترامپ است: «مبهم نگه داشتن اطرافیان، تغییر ناگهانی چهرههای نزدیک، و نوسان بین مهربانی و تهدید.»
به اذعان گاردین، این شیوه شاید در میان حلقه اطرافیان ترامپ کارآمد باشد، اما در سیاست خارجی شکستخورده است؛ چراکه رهبران خارجی، برخلاف مقامات کاخ سفید، منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهند و وابسته به اراده فردی رئیسجمهور آمریکا نیستند. از همینرو، سردرگمی حاصل از رفتار ترامپ، نه به اطاعت، بلکه به بیاعتمادی منجر میشود.
گاردین در ادامه به نشست اخیر ناتو اشاره کرده و تنش میان ترامپ و رهبران اروپایی را توصیف میکند. ترامپ ناتو را باری بر دوش آمریکا میداند و تهدید او به خروج از این پیمان، همچنان سایهای سنگین بر روابط آمریکا با اروپا انداخته است. نماینده آمریکا در ناتو نیز تأکید میکند که نمیتوان پیشبینی کرد ترامپ در آینده چه خواهد کرد.
به گزارش رسانه انگلیسی، برخی سعی دارند این اقدام را بر مبنای محاسبات متعارف امنیتی و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای توجیه کنند، اما بهاعتقاد گاردین، اینها توجیهاتی بیاساس هستند. واقعیت آن است که ترامپ بهدلیل علاقه به کسب پیروزی سریع و حضور در یک عملیات «موفق»، وارد جنگ شد.
بر اساس این مقاله، «بنیامین نتانیاهو» با درک میل ترامپ به نمایش قدرت و محبوبیت رسانهای، او را بهسمت حمله سوق داد. روایت «موفقیتآمیز» رسانههای غربی از حمله اولیه رژیم صهیونیستی، به ترامپ فرصت داد که خود را شریک این «موفقیت» معرفی کرده و اعتبار آن را برای خود مصادره کند.
رسانه انگلیسی با اشاره به مفهوم «نظریه مرد دیوانه» در روابط بینالملل، گزارش داد که این نظریه شاید در ظاهر نتیجه بدهد، اما در عمل باعث میشود دیگر بازیگران جهانی به این نتیجه برسند که «دیوانگی» روش موفقی برای رسیدن به هدف است، امری که به گسترش بیثباتی منجر خواهد شد.
بر همین مبنا، گاردین گزارش میدهد که گرچه ممکن است حمله آمریکا برنامه هستهای ایران را برای مدتی عقب انداخته باشد، اما در عین حال، اصل مذاکره و همکاری چندجانبه برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای را بهشدت تضعیف کرده است.
به گزاش گاردین، ترامپ بهدنبال کسب پیروزیهای لحظهای و آسان است، نه تحلیل پیامدهای پیچیده. زمانی که این پیروزیها حاصل نشود، ترامپ دچار خشم و سردرگمی میشود. بهباور گاردین، تاوقتی ترامپ در قدرت باشد، این چرخه بیثباتی ادامه خواهد داشت و پیشبینیپذیری و ثبات، غیرممکن است.
310310
نظر شما