به گزارش خبرآنلاین به نقل از روزنامه ایران، در این مقاله آمده است: تحلیلگران میگویند تصمیم نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، برای متوقفکردن کارزار نظامی اسرائیل در ایران بر اساس توافق آتشبسی که با میانجیگری رئیسجمهوری دونالد ترامپ حاصل شد، ناشی از ترکیبی از ملاحظات عملیاتی، فشار ایالات متحده و ضعف سیاسی داخلی است، حتی در حالیکه مقامات اسرائیلی مدعیاند اهداف اصلی عملیات محقق شدهاند.
ملاحظات عملیاتی
با وجود ادعای مقامات اسرائیلی مبنی بر اینکه جنگ به اهداف اصلی خود دست یافته، تحلیلگران بر این باورند که ملاحظات عملیاتی انگیزه اول اسرائیل برای پایان دادن به جنگ بوده است. سیما شاین، پژوهشگر ارشد در «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» میگوید: «از همان آغاز به نظر میرسید که طراحان اسرائیلی یک کارزار نظامی برقآسا را تصور کرده بودند که بیش از دو هفته طول نکشد و تمرکز آن بر ضربهزدن به توانمندیهای هستهای و موشکی ایران باشد، نه یک جنگ فرسایشی بلندمدت.»
با این حال، آتشبس پس از ۱۲ روز درگیری حاصل شد؛ یعنی اندکی کمتر از زمانی که انتظار میرفت.
شاین میافزاید: «در این جنگ، رویکرد اسرائیل با آنچه در جنگهای غزه یا لبنان دیدهایم بسیار متفاوت بود. با وجود تحقق اغلب اهدافی که دولت تعیین کرده بود، نابودی کامل برنامه هستهای ایران ناممکن بهنظر میرسد.»
او تأکید میکند، این محدودیت از آغاز تنشها در تاریخ ۱۳ژوئن آشکار بود. یک منبع دیپلماتیک اسرائیلی به «المانیتور» گفته است که با متوقفشدن پیشروی در میدان، اسرائیل آتشبس را پذیرفت.
فشار ایالات متحده
با آن که اسرائیل قصد داشت عملیات را ظرف دوهفته به پایان برساند، اما تصمیم به آتشبس تحت فشار آشکار دولت رئیسجمهوری دونالد ترامپ اتخاذ شد. برای واشنگتن، حملات محدود ایالات متحده به تأسیسات هستهای در فردو، نطنز و اصفهان با هدف از کار انداختن سریع برنامه هستهای ایران و جلوگیری از گسترش تنش به یک جنگ منطقهای وسیعتر انجام شد. از این رو، مذاکره برای دستیابی به آتشبس، ضرورتی فوری برای مهار اوضاع بهشمار میرفت. ترامپ این حمله آمریکایی را موفق و محدود دانست؛ حملهای که به او اجازه داد یک دستاورد نظامی بهدست آورد بدون آنکه درگیر یک جنگ گسترده شود.
در چنین شرایطی، نتانیاهو چارهای جز پذیرش پیشنهاد آمریکا نداشت. ساعتهای پس از اعلام آتشبس، میزان تأثیرگذاری مستقیم ایالات متحده بر تصمیم اسرائیل را بهخوبی نشان داد.
سیاست داخلی
سومین عامل در تصمیم نتانیاهو برای پذیرش آتشبس، وضعیت متزلزل سیاسی داخلی او بود. گرچه او توانست از رأی عدم اعتماد که از سوی جریان راست افراطی مذهبی- عمدتاً بهدلیل موضوع خدمت اجباری برای حریدیها- مطرح شده بود جان سالم به در ببرد، اما همچنان با تنش سیاسی و نارضایتی گسترده مردمی روبهرو بود.
با وجود وضعیت متزلزل نتانیاهو در خلال بحران، جایگاه او پس از پایان جنگ بهبود یافت. با این حال، احتمال میرود این حمایت مردمی موقتی باشد. حملات ایران منجر به کشتهشدن ۲۸ اسرائیلی، زخمیشدن بین ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر، آوارگی هزاران تن و تعطیلی فضای هوایی شد که در نتیجه آن، حدود ۱۰۰ هزار اسرائیلی در خارج از کشور گرفتار شدند. اقتصاد نیز فلج شده و معلوم نیست این وضعیت تا چه زمانی قابل تحمل خواهد بود.
نیتسان هوروویتس، رئیس پیشین حزب «مرتس»، به «المانیتور» گفت: «اسرائیل دو سال است که در وضعیت جنگی در غزه بهسر میبرد و جامعه تحت فشار دائمی قرار دارد.»
او اشاره کرد حمایتهای مردمیای که در رسانهها بازتاب مییابد، ممکن است بازتابدهنده احساسات واقعی میلیونها اسرائیلی نباشد که دوازده روز را در پناهگاهها سپری کردند.
نتانیاهو احتمالاً به این نتیجه رسیده که پایان دادن به جنگ در این لحظه، در حالی که هنوز از حمایت مردمی قابلاتکایی برخوردار نشده، بهتر از ادامه جنگ و مواجهه با ریزش محبوبیت در آینده است. روزنامه «معاریو» گزارش داد که نتانیاهو به برگزاری انتخابات زودهنگام میاندیشد تا از تصویر خود بهعنوان «مرد امنیت» بهرهبرداری کرده و «دستاوردهای» اخیر را بهعنوان سرمایه سیاسی معرفی کند.
تداوم جنگ در غزه
پس از پذیرش آتشبس با ایران، رهبر اپوزیسیون، یائیر لاپید خواستار پایان جنگ در غزه نیز شد. او گفت: «زمان آن رسیده که به جنگ در آنجا هم پایان دهیم. بازگرداندن اسرا و پایاندادن به درگیری»؛ فشارها بر نتانیاهو برای رسیدن به یک توافق جامع رو به افزایش است. ترامپ همچنان فشار میآورد و قطر و مصر نیز نقش میانجی میان طرفین را ایفا میکنند.
23302
نظر شما