اظهارات اخیر مقامات آمریکایی درباره تمایل دونالد ترامپ برای عادیسازی روابط ایران با جهان، واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است.
این ادعا که ظاهراً حامل پیام صلح و همکاری است در نگاه اول ممکن است امیدوارکننده به نظر برسد اما با نگاهی دقیقتر تردیدها و نگرانیهایی جدی را به همراه دارد.
تاریخ روابط بینالملل پر است از نمونههایی که وعدههای بزرگ، پوششی برای اهداف پنهان و حتی عملیات فریب بودهاند. آیا این بار هم با سناریویی مشابه روبهرو هستیم؟
ایران با تجربه دههها تحریم، فشار و مذاکرات پرچالش، آموخته است که به وعدههای قدرتهای غربی با دیده تردید بنگرد. اظهارات آمریکا درباره «روابط عادی» در حالی مطرح میشود که سیاستهای پیشین این کشور، از خروج یکجانبه از برجام تا اعمال تحریمهای فلجکننده و در نهایت حمایت از حمله به ایران در هنگامه مذاکرات، نشاندهنده رویکردی خصمانه بوده است.
این تناقض، سؤالاتی را درباره نیت واقعی پشت این ادعاها ایجاد میکند. آیا این سخنان بخشی از یک استراتژی دیپلماتیک برای کاهش تنشهاست یا تلاشی برای منحرف کردن توجه از برنامههای دیگر؟
نگاهی به سوابق تاریخی نشان میدهد که وعدههای مشابه اغلب با اهدافی مانند تضعیف جایگاه منطقهای ایران یا ایجاد شکاف داخلی همراه بودهاند. از اینرو هوشیاری در برابر این اظهارات ضروری و بلکه حیاتی است. ایران باید با حفظ استقلال سیاسی و تقویت دیپلماسی فعال، هرگونه پیشنهاد را با دقت بررسی کند. تجربه نشان داده که اعتماد یکطرفه در برابر قدرتهایی با سابقه فریب، میتواند هزینههای سنگینی به دنبال داشته باشد.
در این برهه حساس، حفظ هوشیاری و تحلیل دقیق تحولات، تنها راه مقابله با سناریوهای احتمالی است که ممکن است زیر نقاب «دوستی» پنهان شده باشند.
نظر شما