۰ نفر
۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۸

«سازش اصولی» ننگ و تسلیم نیست

رضا رمضانی خورشیددوست
«سازش اصولی» ننگ و تسلیم نیست

تصمیم گیری سازشی، "سازش اصولی" را پدید آورد. "سازش اصولی" دیگر سازش های یله و رها، قائم به افراد، مبتنی بر سلایق گروه های نافذ یا علایق تصمیم گیران به دور مانده از تحولات (دینامیزم) زمینه و زمانه یا مصلحت جویی و منفعت خواهی سیاستمداران  مرعوب و مجذوب نیست. سازش اصولی بیش از این که سازش با دشمن باشد، سازش بین منافع ملی و ارزش ها، امکانات و تحولات مقدراست.

انسان و انسانیت در جهان، بی پناه است. هر روز هزاران نفر در غزه جان می بازند، آن هم کودکان گرسنه در صف گرفتن نان. نژادپرستی و نسل کشی بی پرده پوشی است. قبح کشتار آدمیزاده چنان ریخته است که دیگر حکومت ها از همان محکوم کردن خشک و خالی دریغ می‌کنند. حکومت کشور ما هم که در چهل و چند سال گذشته حامی فلسطین بوده است، هر روز کشتار غزه را می بیند و کاری از دست اش بر نمی آید. 

۱- حمایت گسترده مردمی در جهان و نیز در غرب هم دستش به جایی نمی‌رسد. البته این حمایت های جهانی، بسیار ارجمند است و بر حسب تجارب تاریخی، در درازمدت بازتاب های پیش بینی نشده دارد و از آن راه ها و چاره های بسیار برای مهار روند ضدانسانیت کنونی در جهان بیرون خواهد آمد و تحول خواهد آفرید. آرزو کنیم که اقدامات نسل های آینده، خود بازتابی خشن در برابر نسل کشی کنونی نباشد.  حمایت گسترده مردمی جهان نیز  در برابر کشتار تدریجی امروز دو میلیون مردم غزه، چندان اثری ندارد.

۲- همانگونه که صدراعظم آلمان گفت اسراییل کارهای کثیف شان را انجام می دهد. دیری است که جهان توانایی جلوگیری از کارهای کثیف سلطه گران و کارگزارانش را ندارد. پیش از این، کارهای کثیف بود، ولی حمایت و اظهار آن چنین بی شرم و بی پروا نبود. سلطه گران غرب، قمار روباز را شروع کردند. می توان با برون یابی رخدادهای مردمی در گذشته، پیش بینی کرد که انسانیت بر ضدانسان ها پیروز شوند. ممکن است برخی این پیش بینی را توهم بدانند، شکست پلیدی به دست نیکی، حتی اگر رخ ندهد، توهمی شیرین و برانگیزاننده برای دفاع از انسانیت است.   

۳- حکومت های نامسلط جهان عمدتا در برابر سلطه ی بی‌رحم رایج جهانی یا مرعوب اند و یا مجذوب، حامی آشکار ستم اند یا همدست پنهان ستمگر. زمانه ی انحطاط ارزش هاست،  بزرگواری حقیر شده است. در بازار مکاره دنیا، شرافت حکومت ها در ستیز با ستم نیست،  فقط در ناهمدستی با ستمگر است. چون اگر جز این کنند، در خطرند که ملک و ملت خویش بر باد دهند. نمی توان از حکومت های نامسلط منفعل انتظار حمایت از انسانیت داشت، می ترسند که جزیره ای متروک و مطرود در جهان شوند.

۴- سقوط رژیم بسیار قدرتمند شاه در 57 خیلی سریع بود و آسان می نمود. سرمستی پیروزی چنان بود که برخی می پنداشتند که می توان تخم انقلاب را به سرعت و آسانی در جهان پراکند و ثمره ی آن را نه خیلی دور دید و چید. انتظار انقلاب در حکومت های منطقه کمتر جای تردید داشت. این پندارها ناشی از برون یابی و تعمیم وضعیت مفروض ایران به منطقه و جهان بود. آن فرض ها معتبر نبود. آن پندارها شیرین بود، ولی شدنی نبود. آرمان ها خیال انگیزند، ولی معمولا شدنی نیستند.

۵- سلطه جهانی به تقسیم کاری در جهان عادت داشت و حفظ آن برایش ناموسی بود. بر اساس آن، جهان را به مسلط (هژمون)، توسعه یافته، در حال توسعه، توسعه نیافته یا اول، دوم، سوم و حاشیه تقسیم می کرد. اکثر انقلابیون ایران که از تجربه ی حکومتگری به دور بودند، بده بستان های جهانی را نیازموده بودند؛ جهان را بیشتر در ستیز با رژیم شاه، در تبعید، زندان یا مدرسه تجربه کرده بودند، تجارب خردمقیاس خودرا به کلان­ مقیاس منطقه و جهان تعمیم می دادند؛ تجربه ی خوردن سر به دیوار سخت تنگناهای جهانی نداشتند. تنگناهای جهان در جنگ ایران و عراق ظاهر شد.

در آن میان، صدام فداکاری و بسیج ملت انقلابی را دید و به خبط خود پی برد و از حمله به ایران پشیمان شد.  پس از فتح خرمشهر، میانجی ها آمدند و جبران زیان مطرح شد. باز پندار پیروزی سریع مانند انقلاب 57 و فتح خرمشهر و پندار پراکندن فرامرزی انقلاب، مانع پایان جنگ شد. در ان زمان "سازش" واژه ننگ آلودی بود و چیزی مترادف "تسلیم" بود. انگ سازشکار، تیر خلاص بر یک تصمیم گیر انقلابی بود و رقباء سیاسی را با آن می تاراندند.

۶- از شگفت روزگار این که مدل تصمیم گیری و برنامه ریزی سازشی (compromise programming) در همان زمان  در جهان علم و اندیشه قوام گرفت و دوام یافت. این مدل، دستاورد نزدیک به یک سده تلاش علمی، مهندسی، مدیریتی و فلسفی در میدان نظر و عمل بود. 

تصمیم گیری سازشی، تلفیق تلاش های آرمانگرایی، بهترین جویی و همگراکردن سرگشتگی تصمیم گیران در انتخاب جایگزینه ها در میدان عمل بوده است. مدل تصمیم گیری سازشی، مبتنی با عقلانیت، تعامل، امکانات، و گراییدن به آرمان است. پیش از این، بشریت نتوانسته بود که این همه موارد خواستنی در تصمیم گیری و اقدام را با هم منظور کند.

۷- تصمیم گیری سازشی، "سازش اصولی" را پدید آورد. "سازش اصولی" دیگر سازش های یله و رها، قائم به افراد، مبتنی بر سلایق گروه های نافذ یا علایق تصمیم گیران به دور مانده از تحولات (دینامیزم) زمینه و زمانه یا مصلحت جویی و منفعت خواهی سیاستمداران  مرعوب و مجذوب نیست. سازش اصولی بیش از این که سازش با دشمن باشد، سازش بین منافع ملی و ارزش ها، امکانات و تحولات مقدراست.

۸- برای آنان که از منظر اسلامی به تصمیم ها می نگرند، می توان گفت که سیره نبوی پر است از «سازش اصولی» با  اقوام، ادیان و دشمنان. سازش به مثابه ننگ، برخاسته از اسلام نیست، مگر انسان را بین سله و ذله بگذارند.

۹- سازش اصولی، اعتباری به مفهوم سازش داد. بر مبنای آن می توان دریافت که در همین جهان بی رحم، سازش اصولی روزنه ای برای رهایی از مخمصه زمانه است و ملازمه اولیه یا آن مذاکره مستقیم با طرف اصلی هوشمندانه و هشیارانه است. البته اگر آمریکا و سه گانه اروپا، به هیچ چیزی جز نابودی ایران تن در ندهد- که گمان نکنم بدین اندازه بخواهند یا بتوانند- مردم ایران بر سر دو راهی عزت و ذلت باید برگزینند. 

کلام اخر،
متأسفانه بی توجه به خردورزی جمعی یک شیوه ی زشت در عرصه ی سیاست کشور رواج دارد. می توان به جرأت گفت که بسیاری از سیاست ورزان کشور با مفهوم و مبانی تصمیم گیری سازشی ناآشنایند. امیدوارم با فوریت ویژه آشنا شوند.
با امید و آرزو بر این که درد و رنج جنگ و  سایه شوم آن از ایران و ایرانی برخاسته شود.

*رضا رمضانی خورشیددوست، انجمن علوم سیستم های ایران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر

منبع: کانال نویسنده

216216

کد خبر 2085695

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =