معجزه بحران؛ چگونه سختی‌ها ایرانیان را متحد می‌کند؟ /  آتشی زیر خاکستر که در بحران شعله‌ور می‌شود! / ایرانیان و سرمایه اجتماعی اضطراری و نهادینه شده

ایجاد سرمایه اجتماعی برخلاف برخی دیگر از سرمایه‌ها مانند سرمایه اقتصادی در بلند مدت شکل می‌گیرد، هرچند این سرمایه تدریجی ایجاد می‌شود و نه یک شبه و آنی اما تخریب آن می‌تواند با سرعت بسیاری صورت گیرد. همبستگی، انسجام اجتماعی و ملی و میهنی در ایران به دلیل تجاوز آشکار کشورهای خارجی به شدت افزایش پیدا کرده است اما آینده نشان خواهد داد که آیا سرمایه اجتماعی نهادی هم مثل سرمایه اجتماعی بین فردی و پیوندی بهبود پیدا کرده یا نه؟

 گروه اندیشه: دکتر اسدالله نقدی در سایت انجمن جامعه شناسی ایران با نگارش یادداشتی تاکید می کند که سرمایه اجتماعی در ایران، که بر پایه اعتماد، شفافیت، و مشارکت شکل می‌گیرد، در سال‌های اخیر فرسایش یافته است. با این حال، در شرایط بحرانی و اضطراری مانند جنگ و بلایای طبیعی (همچون تهاجم اخیر)، همبستگی و همدلی ملی به شدت افزایش می‌یابد که نویسنده آن را "سرمایه اجتماعی اضطراری" می‌نامد. نویسنده تأکید می‌کند که این نوع سرمایه اجتماعی موقت است و برای تبدیل آن به سرمایه اجتماعی پایدار نهادی (اعتماد بین مردم و دولت)، شفافیت، عملکرد مثبت دولت، و مشارکت مردم در بلندمدت ضروری است. این مطلب در زیر از نظرتان می گذرد: 

****

در طول سال‌های گذشته به دلایل گوناگونی کارشناسان اجتماعی مکرر از کاهش و فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران سخن گفتند.داده های پیمایش‌های ملی و معتبر مانند موج های مختلف ارزش‌ها و نگرش‌ها و پیمایش ملی اختصاصی سرمایه اجتماعی... نیز نشان از کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از انواع بحران‌ها و ناترازی‌ها و گسترش اسیب هاو مسایل و مصائب اجتماعی و کیفیت عملکرد نهادها.
سرمایه اجتماعی به عنوان دارایی جمعی نامرئی و حاصل ارتباطات اجتماعی مبتنی بر اعتماد و شفافیت و مشارکت بین افراد و بین شهروندان و دولت‌ها شکل می گیرد و سپس ممکن است روندهای مختلفی مانند افزایش یا فرسایش را طی کند.
این سرمایه انواع و سطوح مختلفی دارد سطح کلان میانی و خرد یکی از این تقسیم بندی‌هاست

همچنین سرمایه اجتماعی خاص گرایانه (اعتماد به خانواده و خویشان، دوستان و طایفه و قبیله و محله )و سرمایه اجتماعی عام معطوف به دیگری(اعتماد به هموطنان، غریبه‌ها و حتی مردمان سرزمین‌های دیگر)
برخی از متفکران هم در تقسیم بندی دیگری آنرا به درون‌گروهی (Bonding)، پل‌زننده (Bridging) و پیوندی (Linking). تقسیم می کنند

این سه نوع سرمایه در ارتباطی هم افزا و تعاملی می‌توانند به طرق مختلفی بر توسعه از سطح فردی تا اجتماعی و از یک شرکت تا یک کشور تأثیر بگذارند.

تغییرات سرمایه اجتماعی مثل بسیاری از پدیده‌های اجتماعی دیگر به تعبیر "التون میو" واجد دو صفت مهم است:
۱.دارای پیچیدگی و دشواری بسیار هستند چون چند لایه و دارای ضخامت ابعاد و محتوا می باشند
۲. بسیار زمانبر هستند و در طی زمان نسبتاً طولانی شکل می‌گیرند

من در طول ده سال گذشته بارها نوشتم مردم ایران در شرایط عادی و زندگی معمولی و روزمره مردمی اهل منفعت طلبی و منافع شخصی هستند ملاحظات اجتماعی بسیار بالایی ندارند چیزی که در گفتار عامه به "زرنگی" در روابط اجتماعی مثلا جا زدن در صف و عدم رعایت حق تقدم ها در صف تاکسی و رانندگی و نانوایی و ... یا تلاش برای آشناتراشی و پارتی‌بازی در مناسبات اداری ،قوم و خویش بازی و خویشاوند نوازی همه نمودهای از خاص گرای ایرانی و اولویت دادن به همشهری و خود یا خودی ها در شرایط عادی است

اما همین مردم در "شرایط خاص"مثل انقلاب ،جنگ و زلزله... بسیار عام گرا هستند؛ با گذشت، اهل همدلی، محبت و انسجام هستند و مثال های این همبستگی از شماره بیرون است. تجربه کمک‌های مردم در دوران انقلاب، جنگ تحمیلی اول،زلزله بم و رودبار و سرپل و جنگ تحمیلی دوم و اخیر پیش چشم همه ماست.من این سرمای ه اجتماعی حاصل از شرایط خاص بروز بلایا و آلام و دردهای جمعی و تجاوز و هجوم بیگانه و یا مخاطرات طبیعی مانند زلزله را "سرمایه اجتماعی اضطراری" نامگذاری کردم بخصوص اگر موضوع تجاوز بیگانه ،جنگ و هجوم در میان باشد بسان قاعده فوق الذکر تجاوز اخیر هم موجب انسجام وهمبستگی ملی ایرانیان شد و کدورت ها موقتا به محاق رفت.

در روزهای سخت اخیر قطعاً سرمایه اجتماعی بین فردی و در سطوح میانی افزایش پیدا کرد.اعلام آمادگی مردم در شمال کشور ،بلوچستان و مناطق غیر درگیر و امن تر برای میزبانی از مسافران به صورت رایگان یا تخفیف فروشگاه شخصی و زنجیری ای غیر دولتی و مشاوره حقوقی و روانشناسی و مددکاری مجانی تنها مشتی از خرمن و خروار همدلی ایرانی در روز مباداست. نگارنده خود در ایام تجاوز بیگانگان فراوان شاهد بودم که بسیاری از بستگان در روستاها و شهرهای کوچک در همین ایام به اقوام دور و نزدیک خود زنگ می‌زدند احوال آنها را جویا می‌شدند و آنها را به منازل خود در روستاها (که دور از صحنه درگیری و کلانشهرها ) دعوت می‌کردند که مدتی دور از تنش و جنگ باشند و البته که این‌ها نمودها و نمونه‌هایی از سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی است

یا صله رحم و ارتباطات خانواده ها و حمایت های عاطفی و مادی آنها از هم نمود های بهبود سرمایه اجتماعی است. مگر سرمایه اجتماعی چیزی جز اعتماد، حضور در شبکه‌ها،هنجارهای مشترک و مشارکت و همدلی و همیاری است؟!
با این حال همدلی و همبستگی اجتماعی و انسجام ملی الزاماً مصادف با سرمایه اجتماعی نیستند هرچند با آن همبستگی و همپوشانی قابل توجهی داشته باشد اما همین همپوشانی و همبستگی هم باید به شرایط عادی و اضطراری تقسیم بشود اما آنچه در این بین مهم تر است" سرمایه اجتماعی نهادی" است.یعنی توانایی و ظرفیت یک جامعه برای همکاری، اعتماد و انسجام به نهادها و سازمان‌ها و بطور خلاصه نهاد دولت یعنی اعتماد متقابل میان دولت و نهادهای دولتی و شهروندان.

ایجاد سرمایه اجتماعی برخلاف برخی دیگر از سرمایه‌ها مانند سرمایه اقتصادی در بلند مدت شکل می‌گیرد، هرچند این سرمایه تدریجی ایجاد می‌شود و نه یک شبه و آنی اما تخریب آن می‌تواند با سرعت بسیاری صورت گیرد. همبستگی، انسجام اجتماعی و ملی و میهنی در ایران به دلیل تجاوز آشکار کشورهای خارجی به شدت افزایش پیدا کرده است اما آینده نشان خواهد داد که آیا سرمایه اجتماعی نهادی هم مثل سرمایه اجتماعی بین فردی و پیوندی بهبود پیدا کرده یا نه؟طبیعی است مردم در شرایط اضطرار، حمله و تجاوز به دولت‌های خود بیشتر از شرایط عادی اعتماد می کنند و کاستی ها و عدم رضایت ها موقتا به دلیل شرایط ویژه و مخاطره به تعلیق در می آید. این دولت هست که بتواند آن را با شفافیت و عملکرد مثبت و مشارکت مردم پاسداری و حتی ارتقا دهد. 

مردم ایران در این جنگ نیز مانند جنگ هشت ساله و تجاوز بعثی ها بسیار اهل همراهی، مدارا و گذشت از گله‌ها و کمبودها و ناکارآمدی‌ها ظاهر شدند و پای کار ایران آمدند. منصفانه باید گفت دولت هم به ویژه در مدیریت جو روانی جامعه و تامین کالا ها و خدمات اساسی و عمومی علیرغم برخی کاستی ها عملکرد قابل قبولی داشت بخصوص که نوعی غافلگیری اولیه هم بود.تامین نان و افزایش سهمیه و زمان فعالیت نانوایی ها و تامین مایحتاج استان های پر مسافر، مدیریت بنزین و گوشت و...فرجه برای وام‌ها عدم قرائت کنتور آب و برق و گاز و نیز رایگان کردن تلفن ثابت و.... نمونه های از تلاش دولت برای دمیدن آرامش نسبی به جامعه بود.

این اقدامات دولت با هر انگیزه و نیتی انجام شده باشد درست و موثر بود و اجازه نداد هراس اجتماعی به هرج و مرج اجتماعی کمک کند. اما اکنون نه جای مصادره به مطلوب کردن این سرمایه اجتماعی اضطراری شکل گرفته حاصل از جنگ تحمیلی و تجاوز اخیر و نگاه ابزاری به آن است و نه انکار و نادیده گرفتن آن کاری منطقی و مقرون به صرفه اجتماعی. اما باید توجه و دقت کرد که این سرمایه اجتماعی سرمایه اجتماعی خلق الساعه و حاصل شرایط خاص است و قابل تعمیم به شرایط عام و عادی نیست مگر آنکه به ویژه دولت با شرایط و مکانیزم هایی انرا استمرار، تقویت و تعمیم آن را از طریق بازاندیشی در رویه‌ها و فراهم کردن مشارکت رده ها، سلیقه‌ها و ذائقه‌های اجتماعی در سیاستگذاری‌های اجتماعی و فرهنگی در بلند مدت فراهم کند. تغییری بسیار سخت است اما شدنی و نیاز به زمان دارد .

از بعد تنوع اقشار اجتماعی هم در شرایط جنگ و مخاطره هم بیشترین فشارها و هم بیشترین گذشت و فداکاری و تقدیم جان ها از محرومترین اقشار جامعه تقدیم می شود و انتظار می رود در فردای آرامش و صلح پایدار این اقشار بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند و پاسخ اعتماد و انسجام و همراهی آنها داده شود.برای پاسداری از این سرمایه اجتماعی اضطراری و فراهم کردن شرایط تبدیل آن به سرمایه اجتماعی نهادی با دوام، نباید انتظار تغییرات گسترده در کوتاه مدت را داشت و نه آن را به فراموشی سپرد و با رویکرد از این ستون به آن ستون فرج است یا عبور چهار پای دولت از پل تجاوز خارجی تعبیر کرد.

البته یک قانون ساده جامعه شناسی هم وجود دارد و در مورد همه جوامع از جمله جامعه ایران صادق است؛ فشار بیرونی و خارجی بویژه از نوع تجاوز آشکار اخیر به ایران عزیز ما باعث انسجام درونی می‌شود به شرط‌ها و شروط ها.
سرمایه اجتماعی وقتی قوی و بالاست مثل ساروج و سیمان برای اتصال مواد و مصالح جامعه به یکدیگر است مصالح به مثابه سنگ و آجر در معماری و بناها و اینجا افراد، آدم‌ها و نهادها سرمایه اجتماعی بیش از آن که ساختنی باشد شکل گرفتنی است.زمان بر،چند لایه و با دشواری و پیچیدگی های فراوان.

منبع: سایت انجمن جامعه شناسی ایران

216216

کد خبر 2085966

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار