به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، شهید سید حسن نصرالله در سلسله سخنرانیهای محرم ۱۴۳۸ تلاش میکند تا با معیارهای عقلانی و تاریخی به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه در نبرد نابرابر میان حسین بن علی و یزید بن معاویه، حسین (ع) پیروز میدان شد.
بنابر روایت دانشجو، حال اگر بخواهیم واقعه عاشورا را از این نظرگاه بررسی کنیم میبینیم که یزید در نهایت نتوانست به اهدافش برسد. پس از شهادت امام حسین (ع)، مشروعیت حکومت یزید بهشدت زیر سؤال رفت. قتل فرزند پیامبر و اسارت خاندانش، لکه ننگی بود که چهره واقعی حکومت را برای مردم آشکار کرد و موجی از نارضایتی و خشم در میان مسلمانان به راه انداخت. این خشم به زودی به قیامها و انقلابهایی علیه حکومت بنیامیه انجامید؛ قیامهایی که از توابین و مختار ثقفی آغاز شد و بعدها تا زید بن علی و حتی انقلاب عباسیان ادامه یافت. عباسیان نیز برای برانگیختن مردم، از شعار «خونخواهی حسین» بهره بردند.
حتی مواجه مردم شام که برای سالها تحت تبلیغ بنی امیه بودند و تنها قرائت امویان از اسلام را میشناختند با کاروان اسرا و خاندان عترت پیامبر باعث شد با شخصیت حقیقی یزید آشنا شوند و بدین ترتیب پس از این واقعه یزید مشروعیتش را در میان شامیان نیز از دست داد.
پیروزی تاریخی حسین (ع): از بقای اسلام اصیل تا بیداری ملتها
نتایج تقابل میان امام حسین (ع) و یزید بر پایه محاسبات عادی و دنیوی در نگاه شهید مقاومت این است که تلاش یزید برای از بین بردن اساس اسلام که در اهل بیت پیامبر تجلی یافته بود به نتیجه نرسید. اسلامی که او میخواست ریشهاش را بخشکاند، نه تنها باقی ماند، بلکه از مدینه و مکه فراتر رفت و به رشد و گسترش خود ادامه داد، تا جایی که امروز بیش از یکمیلیارد و چهارصد میلیون نفر به آن باور دارند. در واقع به باور شهید سید حسن نصرالله، اعتبار و موجودیت همه مذاهب اسلامی امروز، از شیعه تا سنی و دیگر فرق، به فداکاری امام حسین (ع) در کربلا بازمیگردد. سید میگوید اگر ایستادگی و خون پاک سیدالشهدا نبود، شاید چیزی از اسلام برای پیروان امروز آن باقی نمیماند. در آن زمان هنوز تقسیمبندیهای مذهبی به شکلی امروز وجود نداشت، اما تهدید مشترکی که اسلام را هدف گرفته بود، به گونهای بود که اگر حسین بن علی (ع) جانفشانی نمیکرد، اساس دین همه گروهها به خطر میافتاد.
از همین رو، بسیاری از عالمان، جمله پیامبر اسلام (ص) را که فرمود «حسین از من است و من از حسینم» به این معنا میدانند که تداوم اسلام، مدیون ایستادگی حسین (ع) است. نتیجه مهم دیگر این تقابل، ماندگاری نام پیامبر اسلام (ص) و خاندان او بود. یکی از هدفهای اصلی یزید، پاککردن یاد پیامبر و اهل بیتش از ذهنها بود. اما آنچه در واقع رخ داد، کاملاً برعکس خواسته او بود: امروز در سراسر جهان، نام محمد (ص) و خاندانش زنده است، در حالی که از یزید جز لکهای سیاه در تاریخ چیزی باقی نمانده است.
زمانی که حضرت زینب (س) در مجلس یزید سخن گفت، همین نکته را برای او روشن کرد: اینکه نه تنها در حذف دین موفق نشده، بلکه در خاموشکردن نام اهل بیت نیز ناکام مانده است. چنانکه در برابر او گفت: «تو وحی و پیام دین پیامبر را نخواهی کشت» و «یاد ما را از میان نخواهی برد.»
با آنکه یزید موفق شد انتقام خود را از اهل بیت، مردم مدینه و مکه بگیرد و فجایع بزرگی را رقم بزند، اما این اقدامات پیامدهایی داشت که در نهایت به تقویت راه و آرمان امام حسین (ع) منجر شد. در نتیجه آنچه ماندگار شد نه دستاوردهای حکومت یزید که خون پاک حسین (ع) بود که تبدیل به پرچم بیداری برای ملتهای ستمدیده شد. از انقلاب اسلامی ایران گرفته تا مقاومت در برابر اشغال صهیونیستی در لبنان و مبارزه با گروههای تکفیری مانند داعش. کربلا هنوز به انسان معاصر و ملتهای استعمارزده را روح میبخشد.
وقتی امام زینالعابدین علیهالسلام پس از عاشورا به مدینه بازگشت، ابراهیم بن طلحه بن عبیدالله، از او پرسید: «چه کسی در این نبرد پیروز شد؟»
امام پاسخ داد: «هنگامی که وقت نماز رسید، اذان و اقامه که گفتی؛ خواهی دانست چه کسی پیروز شد.»
نظر شما