محمد صادق جنان صفت

رأس، میانه و بدنه دولت فعلی- همانند دولت‌های پیشین- می‌اندیشد که بخش خصوصی ایران توانایی، دانایی، مسئوولیت‌پذیری و کارآمدی لوازم برای اداره جامعه و کسب‌وکار شهروندان را ندارد. این اندیشه راه را برای توزیع قدرت میان نهاد دولت و نهاد بخش خصوصی ناهموار کرده است. به این معنی که دولت اصرار دارد هم‌چنان همه قدرت مؤثر بر رفتار و تصمیم‌های کلان در کسب‌وکار را باید در چنگ داشته باشد و بخش خصوصی ایران همانند دهه‌ها و سده‌های سپری شده تحت قیمومیت دولت باشد. از سوی دیگر، بخش خصوصی ایران که شاهد و ناظر ناکارآمدی دولت‌های قبلی در اداره بهینه کسب‌وکار خویش و جامعه بوده و هست، می‌خواهد از حالت جنینی خارج شده و براساس قانون و مقررات، از حاشیه بیرون و در متن تصمیم‌گیری‌ها قرار گیرد.

این خواسته منطقی و عقلانی بخش خصوصی که برخاسته از تجربه جامعه بشری است راه خود را از میان سنگلاخ‌ها باز کرد و برای نخستین‌بار، دولت موظف شد قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار را به رغم عدم تمایل، اجرا کند. اجرای قانون مصوب مجلس و موادی از قانون برنامه پنجم توسعه اما در محل به زمین سفت و سخت دولت رسیده و به صورت نسبی زمین‌گیر شده است. پرسش این است که بخش خصوصی برای عبور از این مرحله و راه تنگ شده چه می‌تواند کند؟ اصل نخست برای اقدام به عبور از این روزهای دشوار، البته تعامل و تفاهم با نهادهای حکومتی به ویژه نهاد دولت است. بخش خصوصی ایران و رهبران تشکل‌های نیرومندی که در متن کار قرار دارند.

نباید پرچم تسلیم، یأس و سرخوردگی به دست گیرند و با خشم و اندوه و شتاب‌زدگی عمل کنند، راه متقاعد و مجاب کردن دولت را با حرف زدن و گفت‌وگو کردن ادامه دهند. خشم و سرخوردگی نباید بر مدارا و آرامش غلبه کند. پس از این کار اما در حوزه عمل باید راه‌های دیگر اثرگذاری و با هدف عبور از این روزها را نیز در دستور کار قرار داد. یکی از راه‌های مؤثر، گفت‌وگو با برخی شهروندان است. شهروندان ایرانی تا امروز هرگز مخاطب بخش خصوصی نبوده‌اند و نوعی گسست تاریخی این اجازه را از فعالان صنعتی و اقتصادی سلب کرده که با شهروندان حرف بزنند. بخش خصوصی ایران اما امروز در وضعیتی است که می‌تواند و باید با شهروندان حرف زده و کدورت‌های تاریخی انباشت شده را رقیق و تلطیف کند. فرمان به نفع بخش خصوصی حرکت می‌کند و دوران تماشاگر بودن مسیری شده است.

بخش خصوصی ایران اگر به اهداف، کارآمدی، توانایی و دل‌سوزی خود ایمان دارد ولی خواهد از دنباله روی محض دولت رها شود، دیگر نمی‌تواند تماشاگر باشد. دادن اختیارات تام و تمام به دولت برای اینکه واسطه میان بخش خصوصی و شهروندان با شریک اشتباه بزرگ بوده که تکرار آن توجیه عقلی و منطقی ندارد. دولت‌ها به ویژه دولت‌هایی که احساس اقتدار در آن‌ها نیرومندتر است، واسطه مناسبی برای آشتی دادن شهروندان با صاحبان سرمایه و اندیشه نبوده و نخواهند بود. زمانه دیگر شده است و بخش خصوصی باید از تماشاگری به بازیگری تبدیل شود. این خواسته اما کار آسانی نیست و تجربه کافی برای حرف زدن با شهروندان از سوی بخش خصوصی وجود ندارد. علاوه براین، ابزارها و امکانات نیرومند، کار سازوکار آید نیز برای عبور از مرحله گسست باید شناسایی و از همه آن‌ها به ویژه رسانه‌های مؤثر، قرار گیرد در مسیر یاد شده استفاده شود.

3939

کد خبر 209080

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین