خبرآنلاین - زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت جیمی کارتر و نظریه پرداز سیاست خارجی آمریکا ،کارهای مهمی در این عرصه انجام داد و یکی از مهمترین اقدامات وی این بود که برای نخبگان امریکا ثابت کرد شوروی،دشمن اصلی آمریکاست و باید حول مقابله با این دشمن،متحد شوند.
هنر برژینسکی در دوره جنگ سرد و اوج رقابتهای آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، این بود که در میان افکار عمومی کشورش، اتحاد و انسجامی مشترک علیه شوروی پدید آورد و گرایش برخی نخبگان،بخصوص جوانان را به دیدگاههای باصطلاح عدالتخواهانه سوسیالیسم مهار کرد.
آمریکاییها تا زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی، دانستند که دشمن «توهم» نیست و باید برای تامین منافع وطن خود برای حفظ موجودیت آمریکا با دشمن مقابله کنند. در نتیجه،شناخت دشمن موجب اتحاد و انسجام ملی شد.
در دوره جنگ تحمیلی ۱۲روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران نیز یکی از عوامل اصلی انسجام ملی، دشمنشناسی مردم و یکپارچگی نخبگان از سلایق مختلف برای محکومیت و مقابله با دشمن بود.
البته قبل از جنگ ۱۲ روزه نیز اکثر مردم و نخبگان به دلیل سابقه طولانی خصومت های آمریکا علیه ایران،این کشور را دشمن اصلی کشور می دانستند اما افرادی هم بودند که با ابراز تردید، معرفی آمریکا به عنوان دشمن را باور نداشتند.
چند روز قبل جملاتی از گفتگوی آقای محمد قوچانی روزنامه نگار و چهره رسانهای معروف را با روزنامه ایران دیدم و تیتر این گفتگو «هرگز تا اینقدر به غرب بدبین نبودم»، نظرم را جلب کرد. ایشان در این مصاحبه می گوید: «من هیچ وقت آدم غربستیزی نبودم اما وقتی در زدن ایران، وقاحت برخی از این دولتهای غربی را دیدیم، به غرب بدبین شدم. وقتی بیاعتباری حقوق بینالملل را دیدم، وقتی بیاعتباری سازمان ملل را دیدم با همسرم بحث میکردیم پس این حقوق بشر کجاست؟! به زندان اوین حمله و فکر میکنید با این کار پیام سیاسی میدهید؟! این کار نماد آزادی نیست.»
این دیدگاه یک روشنفکر ایرانی به خوبی نمایش درک مشترک قاطبه مردم ایران از دشمن را نشان می دهد. برای لایههای مختلف اجتماعی،گروهها و طیفهایی با سلایق مختلف نیز ثابت شده است که دشمن، واقعیت و عینیت دارد و نه به دنبال ممانعت برای ساخت بمب اتمی بلکه به دنبال نفی موجودیت ایران و براندازی نظام حاکم بر آن است.
در دوره ۱۲ روزه جنگ اخیر برای مردم ثابت شد که همه ما سرنشینان یک کشتی هستیم و اگر دشمن در هدف خود برای صدمه به این کشتی موفق شود تمام سرنشینان آن غرق خواهند شد.
در یک تعریف پذیرفته شده، دشمن کسی است که براندازی جمهوری اسلامی ایران را در دستورکار داشته و با ترفندهای شوم خود به دنبال ضربه زدن به استقلال و اقتدار کشور و «تسلیم پذیر کردن» مردم است.
بارزترین نشانه دشمنی هم این است که به کشور تجاوز شود و آمریکا با تحریک اسرائیل برای حمله به ایران و متعاقبا تجاوز خود به ایران،برای ملت ایران وجود دشمن را «باور پذیر» کرد.
اقدام آمریکا یکی از عوامل اتحاد ملی شد و امروز برای مردم ایران دشمنی آمریکا، یک واقعیت غیرقابل انکار است. رهبر معظم انقلاب که با هدایت های ایشان توانستیم به سلامت از شرایط سختی که امریکا و اسرائیل برایملت پدید آورده بودند، عبور کنیم،در بیانیه گام دوم، آمریکا و دیگر مستکبران را در زمره دشمنان مردم ایران دانسته و آنان را به عنوان قدرتهائی که به دنبال پایمال کردن منافع حیاتی و استقلال کشورها هستند، معرفی کرده و مرزبندی با دشمن را همردیف استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی می دانند.
«اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیههایی میکنم. این سرفصلها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.»
تردیدی نیست که اگر در جنگ ۱۲ روزه انسجام ملی ایجاد نمی شد،خسارت ها و آسیب های بیشتری را باید تحمل می کردیم.با این باور،می توان گفت که امروز وظیفه نخبگان کشور و صاحبان منبر و تریبون این است که انسجام شکلگرفته در درون کشور را حول محور واقعیپنداشتنِ دشمن حفظ کنند.
توصیه حکیمانه رهبر معظم انقلاب به مداح حسینیه مبنی بر «ایران بخوان» نیز این فرصت را برای نخبگان فراهم آورده تا با تمسک به دو هویت اسلامی و ملی در مقابل دوقطبی سازی «ایرانیت با اسلامیت»،این مقوله را با موضوع شناخت دشمن ادغام کرده و بر این مولفه که دشمن به دنبال نابودی دیانت و ملیت ایرانیان است،تاکید ورزند. امید است نقش آفرینی نخبگان و نظریه پردازان در مقوله شناخت و معرفی دشمن و مصادیق خصومت، انسجام و یکپارچگی ملی را نهادینه ساخته و دشمن را از تکرار شرارت برحذر دارد.
۴۲
نظر شما