به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پس از شهادت حضرت امام حسین علیهالسلام و یارانش در کربلا بدست سپاهیان یزید بن معاویه، انزجار و تنفر فزایندهای نسبت به یزید در جامعه اسلامی پدید آمد و روز به روز وی را بیاعتبارتر میکرد.
بنابر روایت حوزه، بعد از واقعه عاشورا دومین کار پلید یزید بن معاویه، حمله به مدفن النبی و مدینه منوره بود که واقعه حره را به راه انداخت و با جنایتی که در ذی حجه سال ۶۳ قمری در مدینه انجام داد آبرویی برای بنی امیه در بلاد اسلامی باقی نگذاشت.
وی به این کار هم بسنده نکرد و در ۲۷ محرم سال ۶۴ هجری آخرین اقدام منحوس و ابرهه وار خود را آغاز کرد و به کعبه معظمه در مکه حمله کرد و با این کارنامه ننگین، کمتر از دو ماه بعد به درک واصل شد.
ناگفته نماند که به دلیل بالا گرفتن جنگ قدرت، بین عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان، مکه توسط لشکریان حجاج بن یوسف ثقفی دوباره محاصره و کعبه دچار آسیب و ویرانی شد و به دنبال آن، بازسازیها و تغییراتی در ساختمان کعبه انجام گرفت که برخی مورخین از نقش امام سجاد علیهالسّلام در این بازسازی خبر دادهاند.
سنگ باران و آتش زدن کعبه
جنگ مکه مکرمه، آخرین اقدام یزید در زندگی ننگینش بود، و پس از این اقدام، خداوند مهلت زیادی برای زندگی به این ظالم نداد و به هلاکت رسید.پس از آن که «عمرو بن سعید أشدق» و «عبید الله بن زیاد»، دستور یزید بن معاویه مبنی بر حمله به مکه را نپذیرفتند، یزید به مسلم بن عقبه، دستور حمله را صادر کرد؛ مسلم بن عقبه با لشکر شام به قصد قتلعام اهل مدینه و سرکوب قیام آنان حرکت کرد و ۲۸ ذیحجه با حمله به مدینه، ظلمهای بسیار و قتلعامهای فجیعی انجام داد و پس از آن به دستور یزید برای دفعِ قیام عبدالله بن زبیر به سوی مکه حرکت کرد.
ابن اثیر، ماجرا را این گونه تشریح میکند: پس از آن که کار مسلم از کشتار مردم مدینه و غارتشان به اتمام رسید، با همراهانش برای نابودی ابن زبیر به سوی مکه حرکت کردند، پس از آن که به منطقه «مشلل» رسیدند، مرگ او را امان نداد و جانش را گرفت. بعد از مرگ او، حصین بن نمیر لشکریان را حرکت داد تا به مکه رسیدند. مردم مکه مقاومت کردند و از باقیمانده محرم و تمام صفر و سه روز از ربیع الاوّل را با هم جنگیدند که در نهایت در سوم ربیع الاول با منجنیق به خانه خدا حمله کرده و آن را به آتش کشیدند و بدین وسیله ابن زبیر را محاصره نمودند.
ابن قتیبه نیز در کتاب امامت و سیاست می گوید: «حصین بن نمیر» حرکت کرد تا به مکه رسید و گروهی را فرستاد تا بخش مسفله (محله پایین) مکه را تصرّف کردند که منجنیق هایشان را در آن جا نصب کردند و به لشکریانش دستور داد که هر روز تعداد هزار سنگ بزرگ و صخره به سمت مسجد الحرام پرتاب کنند.
لشکر شام در بالای کوههای مکه که مشرف بر خانهها و مسجدالحرام بود، اجتماع کردند و با منجنیق، پیوسته سنگ و نفت بر مکه و مسجد میافکندند، و پارچههایی از پنبه و کتان به نفت آلوده میساختند و بر خانه خدا میانداختند و آنها را آتش میزدند تا آنکه کعبه معظّمه سوخت و بنای آن منهدم گشت و دیوارهای آن فرو ریخت و شاخهای گوسفندی که به جهت فدای اسماعیل آمده بود و بر سقف آویخته بودند، هم سوخت.
مرگ یزید و پایان محاصره مکه
درباره مرگ یزید روایتهای متعددی از مورخین نقل شده است:
۱.در برخی کتب آمده است: «یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد. یزید به اصحابش گفت خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم؛ کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد. یزید گفت اگر بدانی که من کیستم بیشتر مرا احترام میکنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی (ع) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا. اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت تا بر سر یزید بزند اما شمشیر به سر اسب خورد. اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید. آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا اینکه به اسب او رسیدند و فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.»
۲. از شیخ صدوق درباره چگونگی مرگ یزید بن معاویه آمده که: «یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند، در حالیکه بدن او تغییر کرده مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.»
۳.در نقل دیگری آمده است: «سبب مرگ یزید، اصابت پارهسنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود که همین امر باعث شد مدّتی مریض شود، بعد مُرد.»
۴. برخی نیز گفتهاند که وی به وسیله «سلمی» دخـتـر «حجر بن عدی کندی» و با همکاری «عبدالرحمان» برادرزاده حجر، مسموم شده و به مجازات رسیده است.
وقتی خبر مرگ یزید به مکه رسید، حصین بن نمیر دست از جنگ برداشت و با لشکر خویش به جانب شام روانه شد.
منابع:
تاریخ الکامل ابن اثیر
وقایع الایام مرحوم شیخ عباس قمی
دانشنامه اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
نظر شما