نیلوفر مولایی: چند روزی است که دولتمردان کشور، از رئیس جمهور گرفته تا اعضای کابینه او از ایرانیان خارج از کشور دعوت می کنند تا به وطن خودشان بازگردند. چنانچه مسعود پزشکیان، با حضور در جمع معاونان و مدیران وزارت امورخارجه، از ترسیم یک چارچوبی برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور روایت کرد و گفت: «چارچوب هایی درست کردیم و آنان می ترسند به کشور بازگردند باید با قوه قضاییه و وزارت اطلاعات صحبت کنیم تا آنهایی که دلشان برای ایران و کشور ایران لک می زند، بازگردند.»
در همین راستا، عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا، در گفت و گویی با خبرگزاری خبرآنلاین، درباره بازگشت ایرانیان خارج از کشور بیان کرد: «دعوت جناب آقای پزشکیان از ایرانیان خارج کشور برای بازگشت به داخل کشور، در صورتی امکانپذیر است که مسائل آنها به طور موردی بررسی شده و پیوندهایشان تقویت شود. اگر موانعی وجود دارد، باید این موانع رفع شود.»
وی همچنین با اشاره به اظهارات رئیس دولت چهاردهم و اعلام آمادگی او برای گفت و گو با اپوزیسیون خاطرنشان کرد: «من بعید میدانم بتوانیم با افرادی که وابستگی سیاسی و مالی پیدا کردهاند و در واقع در خدمت دشمنان ایران قرار گرفتهاند، به نتیجه برسیم. بهویژه کسانی که در مسیر تجزیهطلبی ایران حرکت میکنند؛ بسیاری از آنها اهداف دشمنان را در تجزیهطلبی دنبال میکنند. قطعاً با این افراد به نتیجهای نخواهیم رسید.»
در ادامه، مشروح گفت و گوی عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا را در خبرگزاری خبرآنلاین می خوانید؛
*****************
* ارزیابی و تحلیل شما درباره اظهارات آقای پزشکیان درباره بازگشت ایرانیان خارج از کشور چیست؟ ما در دولتهای گذشته هم شاهد چنین شعارها و گفتارهایی بودیم. به نظر شما این بار چه تفاوتی با دورههای گذشته دارد؟
اولین مسئله مهم، ایجاد و تقویت پیوندها بین ایرانیان داخل و خارج کشور است. الزاماً همه ایرانیان نباید به داخل کشور بازگردند؛ حتی اگر در خارج از کشور باشند اما در مسیر مصالح ملی حرکت کنند، هدف تامین شده است. چه در داخل و چه در خارج، همه میتوانند در مسیر افزایش سرمایهگذاری در داخل کشور گام بردارند و دانش خود را به داخل منعکس کنند. این موضوع میتواند جایگاه ایران را ارتقا دهد. اگر امکان حضور خود آنها در داخل کشور فراهم باشد، بسیار خوب است؛ اما بسیاری از ایرانیانی که در خارج از کشور بودهاند، هم دانش و هم سرمایه را به داخل کشور منتقل کردهاند؛ یعنی در بخشهای دانشگاهی، انتقال دانش و سرمایه تأثیرگذار بودهاند.
فکر میکنم آنچه مد نظر است، حل مسائل است. برای بسیاری از ایرانیان خارج کشور، این موضوع مبهم است که آیا میتوانند آزادانه تردد داشته باشند یا خیر. این مسائل باید به صورت موردی بررسی و حل شود. بنابراین، دعوت جناب آقای پزشکیان از ایرانیان خارج کشور برای بازگشت به داخل کشور، در صورتی امکانپذیر است که مسائل آنها به طور موردی بررسی شده و پیوندهایشان تقویت شود. اگر موانعی وجود دارد، باید این موانع رفع شود.
ایرانیان خارج از کشور دارایی این کشور هستند
بیشتر ایرانیان خارج از کشور هیچ مانعی برای تردد ندارند. برخی میخواهند در داخل کشور در دانشگاه کار کنند که باید موانع آنها رفع شود. برخی دیگر تمایل دارند در ایران سرمایهگذاری کنند که موانع این موضوع نیز باید برطرف شود. برخی مایلند کتابخانههای شخصی خود را به داخل کشور منتقل کنند و برخی دیگر دوست دارند در صورت فوت، در ایران دفن شوند. هر کدام از این آرزوها و خواستههای افراد خارج از کشور باید به صورت موردی بررسی شود، چرا که یک حکم کلی نمیتواند مسئله را حل کند.
رویکردی که دولت آقای پزشکیان در پیش گرفته، بسیار خوب است و مانند دولتهای گذشته میخواهد از داراییهای ملت ایران استقبال کند. میدانیم که ایرانیان خارج از کشور دارایی این کشور هستند، همانطور که ایرانیان داخل کشور نیز دارایی ایراناند. بنابراین، صرفاً دعوت به بازگشت کار ارزشمندی است اما کافی نیست و تکمیلکننده مسیر به شمار نمیرود. بلکه باید جایی دلسوزانه مسائل را پیگیری کند.
امیدوارم شورای ایرانیان خارج کشور دوباره در ایران تقویت شود
من خودم در دوران مدیریت کیهان هوایی، بسیاری از مشکلات افرادی که مایل به بازگشت به ایران بودند را با پیگیریهای موردی از دستگاههای ذیربط حل کردم. مثلاً برخی مشکلات مربوط به ترجمه مدارک بود که با همکاری وزارت علوم حل میشد. بعضی افراد فکر میکردند پرونده قضایی دارند که با پیگیری از طریق قوه قضاییه مشخص میشد چنین مسئلهای وجود ندارد و میتوانند آزادانه رفتوآمد کنند. بنابراین، من در مدیریت کیهان و در دوران دولتهای آقای هاشمی و آقای خاتمی بسیاری از مسائل ایرانیان خارج کشور را به صورت موردی پیگیری میکردم.
امیدوارم شورای ایرانیان خارج کشور دوباره در ایران تقویت شود و مسائل را به شکل موردی بررسی کند تا پیوندها مستحکمتر شود. همانطور که گفتم، بحث فقط بازگشت ایرانیان به داخل نیست که بهترین نتیجه را رقم بزند، بلکه ممکن است بهترین نتیجه زمانی حاصل شود که آنها جایگاه خود را حفظ کنند و حاصل تلاشهایشان را در ایران منعکس سازند. گاهی سرمایههای مادی، علمی یا پژوهشی آنها، به مراتب سودمندتر از بازگشت فیزیکیشان به وطن است و این موضوع بنا به تشخیص خودشان است. اصل موضوع این است که پیوندها تقویت شود و رفتوآمدها اتفاق بیفتد تا آنها قوتها و کاستیهای داخل کشور را ببینند و در جهت تقویت نقاط قوت و رفع کاستیها گام بردارند.
میتوان با کسانی که در خارج تصویر نادرستی که از ایران داشتند، وارد مذاکره شد
* اخیراً آقای رئیسجمهور در دیداری با جبهه اصلاحات اعلام کردند که آمادگی گفتوگو با اپوزیسیون را دارند. این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا به معنای آشتی با مخالفان و منتقدان است؟
در خارج از کشور، دستهبندیها متفاوت است. برخی افراد در خارج دچار وابستگیهایی شدهاند. نمیدانم و نمیتوانم دقیقاً اظهار نظر کنم که آیا میتوان این وابستگیها را از آنها جدا کرد یا خیر. برخی در حال حاضر وابستگیهای سیاسی دارند؛ همانطور که قبلاً برخی وابستگی به صدام داشتند و با صدام و صهیونیستهای نژادپرست ارتباط برقرار کردهاند. در مورد این که آیا میتوان با آنها به نتیجهای رسید، تردید دارم. اما در عین حال معتقدم میتوان با کسانی که در خارج به دلیل تصویر نادرستی که از ایران داشتند، انتخابهایی کردند، وارد مذاکره شد و آن انتخابها را تصحیح کرد.
من بعید میدانم بتوانیم با افرادی که وابستگی سیاسی و مالی پیدا کردهاند و در واقع در خدمت دشمنان ایران قرار گرفتهاند، به نتیجه برسیم. بهویژه کسانی که در مسیر تجزیهطلبی ایران حرکت میکنند؛ بسیاری از آنها اهداف دشمنان را در تجزیهطلبی دنبال میکنند. قطعاً با این افراد به نتیجهای نخواهیم رسید.
ممکن است جوانی در خارج از کشور به دنیا آمده باشد و دادههای او مبتنی بر اطلاعاتی باشد که از رسانههای معاند با ایران دریافت کرده است. اگر با چنین افرادی وارد مذاکره شویم، کار مفید خواهد بود و نتیجه خواهد داد؛ یعنی کسانی که حتی بر اساس دادههای نادرست علیه ایران موضع گرفتهاند، میتوان آنها را به واقعیتهای امروز ایران نزدیک کرد و از فضای اشتباه خارج ساخت. دولت آقای پزشکیان میتواند در این زمینه سرمایهگذاری کند.
نمیپسندم که ایرانیان خارج از کشور را در یک دسته و با یک مختصات ببینیم
اما جریاناتی که امروز خود را به دشمنان ما وصل کردهاند و رسماً از دشمنان ایران برای نابودی منابع کشور دعوت کردهاند، آلودگیشان به حدی است که قابل ترمیم نیست. این افراد ذاتاً از دشمنان ما هستند و مشابه کسانیاند که در زمان جنگ تحمیلی در خدمت صدام قرار گرفتند و خیانتهای جدی علیه ملت خودشان مرتکب شدند. این افراد روزبهروز فاصله بیشتری با ملت ایران میگیرند. هرچند ایرانی هستند، اما جزئی از پیادهنظام دشمن شدهاند؛ مانند گروههای منافقینی که در دوران صدام پیادهنظام او بودند و پول میگرفتند و علیه ایران، برادران کرد و شیعه عراقی عملیات انجام میدادند. شرایط آنها روز به روز آلودهتر میشود و مذاکره با این افراد ممکن نیست.
وقتی درباره ایرانیان خارج از کشور صحبت میکنیم، آنها دستههای مختلفی دارند. در بحث اپوزیسیون نیز دستهبندیهای متفاوتی وجود دارد، از جمله اپوزیسیون سیاسی یا نظامی. باید هر کدام از این دستهها به طور دقیق تعریف و سیاست ما درباره هر گروه کاملاً مشخص شود. به نظر من، بهتر است ابتدا از کلیگویی اجتناب کنیم؛ وقتی میگوییم میخواهیم با اپوزیسیون مذاکره کنیم، به برخی از آنها شأنیت میدهیم، در حالی که مشخص نیست منظور ما از اپوزیسیون دقیقاً چیست.
اگر دستهبندی انجام شود و ایرانیانی که مشکلات جدی ندارند در اولویت قرار گیرند و مسائل آنها حل شود، سپس گام بعدی برداشته شده و به حل مشکلات دسته دیگری که با ایران زاویه کمتری دارند یا آلودگی کمتری دارند، پرداخته شود، بهتر خواهد بود. بنابراین، من چندان نمیپسندم که ایرانیان خارج از کشور را در یک دسته و با یک مختصات ببینیم، زیرا آنها مختصات واحدی ندارند و بسیار با یکدیگر متفاوتاند.
جامعه همیشه نیازمند اصلاح است
* بعد از برقراری آتشبس، تحلیلگران زیادی بیان کردند که باید به سمت اصلاحات حرکت کنیم و از سوی دولت بارها شنیدیم که این اصلاحات زمانبر است. سوال این است که آیا جامعه همچنان میپذیرد با صبر به سمت اصلاحات حرکت کند یا نیاز به سرعت بیشتری داریم؟
جامعه همیشه نیازمند اصلاح است و هیچ زمانی از اصلاح بینیاز نبوده است. ما همواره اصلاحات را در جریان دیدهایم و هرگز فضای سیاسی کشور منجمد یا دچار انسداد نبوده است. پس از انقلاب، همواره در حال کنش و واکنش بودهایم؛ مثلاً تلاش شده تا همه جایگاهها پاسخگو شوند و چرخش قدرت میان جریانات مختلف سیاسی که به مصالح ملت ایران پایبندند، امکانپذیر باشد. این موضوع نشاندهنده رو به جلو بودن فضای سیاسی است.
نمونهای از این چرخش قدرت، ریاست جمهوری آقای پزشکیان است که در چارچوب همین روند ممکن شده است. همچنین، شورای نگهبان نسبت به گذشته در عملکرد خود پاسخگوتر شده است، هرچند که جایگاه بسیار رفیعی در قانون اساسی دارد. این تغییرات نشان میدهد که فضای سیاسی کشور به تدریج رو به جلو حرکت میکند؛ بهعنوان مثال، وقتی درباره یک نامزد نظر داده میشود، این نظر قابل چالش و بررسی است. بنابراین، در این زمینه نیز اصلاحاتی را شاهد هستیم.
29215
نظر شما