از فرماندهی سپاه تا مسئولیت ستاد سیدمحمد خاتمی

شاید بتوان گفت مرحوم دوزدوزانی را می‌توان راس شاخه تفکر چپ سنتی در میان اصلاح‌طلبان نامید که در نقطه مقابل او؛ عباس عبدی قرار داشت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، کتاب «شوق ایمان» روایتی مستند از زندگی و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی عباس دوزدوزانی، نخستین فرمانده سپاه پاسداران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت شهید محمدعلی رجایی است. این اثر با استفاده از مصاحبه‌ها و اسناد تاریخی، به بررسی نقش دوزدوزانی در تحولات مهم پس از انقلاب، تاسیس سپاه، شکل‌گیری وزارت ارشاد، و حضورش در مجلس شورای اسلامی می‌پردازد و تصویری جامع از تعهد، تدبیر و شجاعت او ارائه می‌دهد.

با زهرا حاجی‌محمدی خبرنگار و نویسنده «شوق ایمان» درباره زندگی و مبارزه‌های عباس دوزدوزانی، یکی از شخصیت‌های کلیدی و کمتر شناخته‌شده انقلاب اسلامی گفت‌وگو کردیم؛ چهره‌ای که در پشت ‌صحنه بسیاری از تحولات مهم پس از پیروزی انقلاب، نقشی تعیین‌کننده داشت.

برای پرسش نخست لطفا بگویید عباس دوزدوزانی که بود؟

دوزدوزانی نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال‌های آغازین شکل‌گیری این نهاد بود. او همچنین سابقه حضور در سه دوره مجلس شورای اسلامی و نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت شهید رجایی را در کارنامه دارد. کتاب، مسیر زندگی او را از سال‌های پیش از انقلاب، دوران مبارزه، و مسئولیت‌های سنگین پس از پیروزی تا سال‌های بعد به شکلی روایت‌محور به تصویر می‌کشد.

در ابتدا درباره زندگی و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی عباس دوزدوزانی بگویید؟

مرحوم دوزدوزانی یکی از چهره‌های سرشناس ابتدای انقلاب است که از او به عنوان اولین فرمانده سپاه پاسداران نام برده می‌شود. اگرچه برخی از جواد منصوری و برخی از ابوشریف معروف به عباس آقازمانی به عنوان اولین فرمانده سپاه یاد می‌کنند اما مرور خاطرات مرحوم دوزدوزانی حکایت آن دارد که او برای مدتی ولو نه چندان بلندمدت، قطعا فرماندهی سپاه پاسداران را برعهده داشته است. البته او بازیگر دو نقش مهم دیگر در بدو انقلاب نیز بوده است: یکی وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت شهید رجایی و دیگری نمایندگی مجلس در دو دوره؛ یک بار از تهران و بار دیگر از تبریز. مدتی هم ریاست شورای شهر تهران را برعهده داشت.

اما بستری که مرحوم دوزدوزانی را به فعالیت‌های سیاسی و انقلابی کشاند از دوران تحصیل و استخدامش در آموزش و پرورش فراهم شد. او به‌تدریج به اعتصابات و تظاهرات معلمان علیه رژیم پهلوی پیوست و در ادامه به عضویت حزب ملل اسلامی درآمد و پس از مدتی فعالیت در این حزب، دستگیر و حدود یک سال زندانی شد.

درباره زندگی این شخصیت سیاسی و نظامی انقلاب باید گفت که آن‌چه زندگی مرحوم عباس دوزدوزانی را با برخی شخصیت‌های ابتدای تاریخ انقلاب متفاوت می‌کند، تغییر نگرشی بود که حدودا از دهه ۷۰ در خط فکری سیاسی او به وجود آمد و او را به جریان اصلاحات وصل کرد تا آن‌جا که مسئولیت ستاد سیدمحمد خاتمی و بعدها مشاورت او را قبول کرد و به عضویت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان هم درآمد. شاید بتوان گفت مرحوم دوزدوزانی را می‌توان راس شاخه تفکر چپ سنتی در میان اصلاح‌طلبان نامید که در نقطه مقابل او عباس عبدی قرار داشت. مرحوم دوزدوزانی سرانجام با شکاف‌هایی که میان او و دوستان انقلابی او به دلیل تغییر نگرش‌های سیاسی به وجود آمده بود،‌ در سال ۹۷ درگذشت.

کتاب «شوق ایمان» در قالب خاطرات شفاهی، گفت‌وگو و اسناد تاریخی تدوین شده و سعی دارد هم بُعد شخصی و خانوادگی و هم نقش‌های کلان سیاسی-امنیتی دوزدوزانی را ترسیم کند. در این اثر شیوه تنظیم مصاحبه‌ها به چه روشی است؟ و تجربه زیسته این چهره‌ تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران چگونه به خواننده منتقل شده است؟

این اثر براساس گفت‌وگوهایی که واحد تاریخ شفاهی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری در سال ۷۸ در منزل مرحوم دوزدوزانی انجام داده بود، شکل گرفته است. مطالعه خاطرات این شخصیت سیاسی ما را با بخشی از اتفاقاتی که در قبل و همزمان با انقلاب در تهران و تبریز در بخشی از جامعه‌ سنتی و مذهبی ایران در جریان بوده است، آشنا می‌کند.

مرحوم دوزدوزانی که به اتفاق خانواده از تبریز به تهران مهاجرت می‌کند، در تهران با تعدادی از فعالان انقلابی مرتبط شده و در مبارزه علیه رژیم شاه با آن‌ها همگام می‌شود. به‌ویژه ماجراهایی که ما در بخش زندان به روایت این انقلابیِ تازه‌نفس با آن‌ها مواجه می‌شویم، تصویری از گروه‌ها، افراد و تیم‌های سیاسی فعال در صدر انقلاب به دست می‌دهد که هریک با اندیشه‌های متفاوت چگونه وارد بستر مبارزات انقلابی شده و برخی نیز چگونه در ادامه مسیر از انحراف در امان نمی‌مانند.

مرحوم دوزدوزانی تقریبا روایتی ساده و یکدست از دوره‌های مختلف زندگی خود، بخشی مربوط به کودکی و بخشی نوجوانی - جوانی و سپس دوران مسئولیت خود ارائه می‌دهد و به نظر می‌رسد با تسلط خوبی که بر حافظه‌ خود دارد، می‌تواند حوادث و ماجراها را از اعماق دالان‌های ذهنی خود بیرون کشیده و تقریبا با ذکر برخی جزئیات زمانی، مکانی و جغرافیایی، آن‌ها را برای مخاطب بیان کند.

طبیعتی است که پس از گردآوری مجموعه مصاحبه‌های صورت‌گرفته با مرحوم دوزدوزانی، این گفت‌وگوها پیاده‌سازی و سپس مطالعه و تدوین آن‌ها آغاز شد. در مسیر تدوین اثر، ابتدا تلاش کردم تصویری فانتزی و داستان‌واره از سرگذشت این شخصیت سیاسی ارائه دهم اما در ادامه متوجه شدم این شیوه برای گنجاندن خاطرات وی؛ زمینه‌ مناسب نوشتاری فراهم نمی‌کند چراکه خاطرات او باید با دقت در تاریخ و زوایای مکانی و جغرافیایی و نقشی که شخصیت‌های نام برده شده در خاطرات مرحوم ایفا می‌کنند، مستند شود و بیان داستان‌واره؛ قطعا بخش‌هایی را حذف، کمرنگ یا موجبات برزگ‌نمایی آن‌ها را فراهم می‌سازد، لذا از این انتخاب منصرف شدم و تنها تدوین خاطرات را به گونه‌ای که خط روایی آن به عنوان راوی اول شخص حفظ شود، پیش گرفتم.

از نقش اسناد در گردآوری کتاب بگویید که چقدر از اسناد تاریخی برای نگارش کتاب استفاده کرده‌اید؟

آن‌چه در تدوین خاطرات مورد استناد بوده است صرفا گفت‌وگوهای پیاده‌شده از مرحوم دوزدوزانی است، و مراجعه به اسناد دیگر صرفا در بخش‌های پاورقی و اعلام صورت گرفته است که عموما شامل کتاب‌ها، مجلات و مقالات موجود در حوزه تاریخ انقلاب است.

از فرماندهی سپاه تا مسئولیت ستاد سیدمحمد خاتمی

علت ضعف مراکز سندپژوهی و تاریخ‌نگاری ما چیست؟

مراکز سندپژوهی و تاریخ‌نگاری با پسوند معاصر؛ مهم‌ترین بخش‌های مراکز هستند و باید اسناد و گزارش‌های مرتبط با تاریخ را در مقطع زمانی معاصر گردآوری کنند و آثار حاصل از آن را در اختیار نسل‌های بعد قرار دهند. این وظیفه از نگاه بنده؛ یکی از خطیرترین وظایف حاکمیتی است چراکه تاریخ؛ مسیر یک ملت را ثبت و ضبط می‌کند و اگر این ثبت و ضبط با دقت، وسواس و شفافیت صورت نگیرد، آیندگانِ سرگردان، ما را به دروغ‌گویی و اهمال در ثبت اسناد کشورمان متهم خواهند کرد.

البته همین‌جا باید یادآور شوم که متاسفانه فرایند مستندسازی در کشور دست‌کم در بخش تاریخ شفاهی با آسیب‌های زیادی مواجه است؛ از یکسو صحت‌سنجی اسناد و گزارش‌های تاریخی به‌ویژه در تاریخ شفاهی با عدم شفافیت مواجه است. تجربه دخل و تصرف در گزارش‌های تاریخ شفاهی، حذف‌ها، اضافات، ویرایش‌های مصلحتی و دخالت سلیقه‌ها چه از ناحیه‌ افرادی باشد که خاطرات آن‌ها ثبت و ضبط می‌شود، یا خانواده‌های آن‌ها، یا مسئولان مراکز سندپژوهی و تاریخ‌نگاری، همه و همه یک خروجی دارد: غیرقابل اعتماد بودن تاریخ‌نویسی معاصر.

به این ابهام بیفزایید تعدد مراکز تاریخ‌نویسی که برخی متعلق به حاکمیت، بخشی دولتی، بخشی متعلق به نهادهای علمی کشور و بعضا بخش خصوصی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاص هستند. در این صورت آیا گزارش‌هایی که از تنوع این نهادهای تاریخ‌نویسی بیرون می‌آید، قابل اعتماد است؟ کدام مرکز بر چه بخش‌هایی از گزارش‌های تاریخی تاکید کرده و اصالت در حوزه تاریخ‌نویسی را به کدام بخش منتسب می‌داند؟ این سوالات را اضافه کنید به این موضوع مهم که فعالیت‌های تاریخ‌نویسی در کشور گاه مناسبتی دنبال می‌شوند یعنی اقتضایی و گاه براساس برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و سیاست‌های ازپیش مطالعه شده است.

ناگفته پیداست که حوزه اسنادی کشور با خلأهایی در حوزه‌های تاریخ‌نگاری در موضوعات علوم سیاسی و روابط بین‌الملل هنوز و پس از سال‌ها کار و پژوهش در بخش‌های مختلف روبه‌رو است؛ اما بخشی از متقاضیان و مخاطبان پاسخ‌گویی به این خلأها، مردم هستند و بخشی متخصصان. طبعا مراکز سندپژوهی به فراخور وظایفی که برای خود تعریف کرده و نیز مخاطبانی که پاسخ به نیاز آن‌ها را سرلوحه‌ کاری خود قرار داده‌اند، باید خلأهای موجود در این بخش‌ها را پرکرده و در سایه گرفتاری‌های اداری و بروکراتیکی که عموما بر تمامی فعالیت‌های کشور سایه افکنده، هم در حوزه‌ مناسبتی به‌درستی عمل کرده و به‌موقع وارد میدان عمل شوند و هم در سیاست‌ریزی‌های بلندمدت؛ انجام فعالیت‌های ریشه‌دار و اصیل را فراروی پژوهشگران خود قرار دهند.

به نام کتاب هم اشاره کنیم. چرا نام کتابت‌ان را «شوق ایمان» گذاشته‌اید؟ و دلیل انتخاب این نام چه بود؟

انتخاب نام کتاب توسط دوستان در واحد تاریخ شفاهی حوزه هنری صورت گرفته و بنده نقشی در آن نداشته‌ام.

۲۵۹

کد خبر 2095484

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =