خبرآنلاین - جواد مرشدی: در بحبوبه جنگ ۱۲ روزه پاکستان در کنار روسیه، چین و الجزایر از درخواست جمهوری اسلامی برای برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت حمایت کرد.دو رو بعد نیز(۳۰خرداد) عاصم افتخار احمد، نماینده پاکستان در سازمان ملل، در نشست فوقالعاده شورای امنیت خواستار پایان جنگ میان اسرائیل و جمهوری اسلامی شد.
او تاکید کرد حمله اسرائیل به ایران نقض آشکار اصول منشور سازمان ملل است و شورای امنیت باید طرف متخاصم را پاسخگو کند.
ششم تیر اندکی پس از آتشبس نیز مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده و نخستوزیر پاکستان در یک تماس تلفنی درباره ضرورت تلاش مشترک برای رسیدن به «صلحی پایدار» میان اسرائیل و جمهوریاسلامی گفتوگو کردند.
در مجموع اینکه پاکستان با آمریکا رایزنیهای گستردهای در رابطه با درگیریهای اسرائیل و جمهوریاسلامی و همچنین برنامه هستهای تهران داشته است.
حالا شهباز شریف نخست وزیر پاکستان که پنجم خرداد به تهران سفر کرده بود و در نشست خبری مشترک با پزشکیان، ایران را «خانه دوم» خود خوانده بود از پزشکیان دعوت رسمی برای سفر به این کشور دعوت کرد. در پی این دعوت پزشکیان نیز ابتدای هفته جاری راهی اسلام اباد شد و اولین سفر رسمی خود به این کشور را انجام داد.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی و شماری از وزرای ارشد و مقامهای عالیرتبه نیز در این سفر پزشکیان را همراهی کردند.
امضای ۱۲ سند همکاری در حوزههای مختلف، نشاندهنده عزم جدی برای گسترش همکاریها در زمینههای تجارت، انرژی، فناوری اطلاعات، حملونقل و گردشگری است. همچنین وعده افزایش حجم تجارت دو کشور تا ۱۰ میلیارد دلار، بازتابی از اراده مشترک برای استفاده بهینه از ظرفیتهای اقتصادی است که تاکنون به طور کامل شکوفا نشده بود.
همچنین یکی از مهمترین محورهای همکاری ایران و پاکستان، تقویت امنیت مرزی و مقابله با تهدیدهای مشترک است. توافقات جدید برای بهبود کنترل گذرگاههای مرزی، از جمله میرجاوه–تفتان، و تبادل اطلاعات امنیتی، سطح هماهنگی بین دو طرف را افزایش میدهد. این اقدامات زمینهساز کاهش فعالیتهای تروریستی و قاچاق مواد مخدر و کالاهای غیرقانونی خواهد بود که به نفع ثبات منطقه و رفاه مردم است.
توسعه پروژههای انرژی مشترک نیز یکی از زمینه های همکاری مشترک است.
خبرگزاری «خبرآنلاین» در گفتگو با نوذر شفیعی، کارشناس شبه قاره به بررسی اهداف و دستاوردهای این سفر پرداخته است.
*** آیا هدفگذاری تجارت ۱۰ میلیارد دلاری میان ایران و پاکستان رویایی است یا قابل تحقق خواهد بود؟
این هدف به دو عامل بستگی دارد: نخست، دیدگاه رهبران دو کشور، و دوم، ظرفیتهای اقتصادی ایران و پاکستان. اگر صرفاً به اراده سیاسی رهبران متکی باشیم، میتوان بخشی از تجارت با سایر کشورها را به سمت یکدیگر سوق داد. برای مثال، ایران بهجای واردات گندم یا مواد غذایی از کشورهای دیگر، میتواند این نیاز را از پاکستان تأمین کند؛ در این صورت، رسیدن به رقم ۱۰ میلیارد دلار در تجارت دوجانبه قابل تصور خواهد بود.
با این حال، ظرفیتهای اقتصادی واقعی کشورها نیز تعیینکنندهاند. بهطور کلی، مزیتهای نسبی دو کشور در سه حوزه قابلتوجه است: کشاورزی، انرژی و صنایع نظامی. در صورتی که این سه حوزه بهدرستی همافزا شوند، امکان تحقق تجارت ۱۰ میلیارد دلاری وجود دارد. بهعنوان نمونه، اگر پروژه خط لوله گاز ایران به پاکستان عملیاتی شود، این هدف کاملاً در دسترس خواهد بود. همچنین، همکاریهای تسلیحاتی و نظامی نیز میتواند به تقویت این حجم از تجارت کمک کند.
در نهایت، این هدف مشروط به اراده سیاسی و رفع موانع موجود است. برای مثال، اگر موانع انتقال گاز از ایران به پاکستان باقی بماند، بخش مهمی از این همکاری تحقق نمییابد. یا اگر پاکستان به دلایل سیاسی، در حوزه تسلیحات نتواند با ایران همکاری کند، این حوزه نیز از سبد تجاری خارج خواهد شد. در نتیجه، اگرچه این هدف بزرگ است، اما با توجه به شرایط و اراده موجود، تحقق آن دور از ذهن نیست.
*** آیا ایران میتواند از روابط با پاکستان برای دستیابی به فناوریهای نظامی چین استفاده کند؟
بله، در دنیای جهانیشده امروز، انتقال فناوریهای نظامی از طریق کشورهای ثالث بهراحتی امکانپذیر است. پاکستان نیز بخشی از زنجیره تأمین تسلیحات چین بهشمار میرود و در حوزههایی نظیر هوافضا و سایبری، از توان فنی بالایی برخوردار است؛ بخشی از این توانمندی در چارچوب همکاری با چین توسعه یافته است. حتی در درگیریهای اخیر میان پاکستان و هند، این ظرفیتها به نمایش گذاشته شد و کارآمدی خود را اثبات کرد.
با توجه به مواضع سیاسی اخیر، از جمله اعلام حمایت پاکستان از ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، زمینه برای همکاریهای نظامی وجود دارد. با این حال، ممکن است پاکستان ترجیح دهد این همکاریها را علنی نکند. با این وجود، چین تمایل دارد که فناوریهای نظامیاش از طریق پاکستان در اختیار ایران قرار گیرد، بنابراین امکان چنین انتقالاتی کاملاً وجود دارد.
*** موضع ایران و پاکستان در مورد وضعیت افغانستان تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک است؟
میتوان گفت که یک سوءتفاهم جدی میان وجود دارد. این سوءتفاهم از آنجا ناشی میشود که هر دو کشور مشکلات خاص خود را در ارتباط با افغانستان دارند، اما این مشکلات ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند.
برای مثال، پاکستان با افغانستان درباره مهاجران، خط دیوراند و منابع آبی مانند رودخانه کابل دچار چالش است. در مقابل، مسئله اصلی ایران در ارتباط با افغانستان، اختلاف بر سر سهم آب رود هیرمند است. بنابراین، این دو کشور باید درک کنند که چالشهایشان با افغانستان، مستقل از یکدیگر و غیرقابل تلاقی است.
در صورت درک صحیح از این واقعیت، نهتنها ایران و پاکستان در افغانستان با یکدیگر رقابت نخواهند کرد، بلکه میتوانند در جهت ایجاد ثبات در افغانستان همکاری مؤثر داشته باشند. ثبات در افغانستان به نفع هر دو کشور است. در همین راستا، پیشنهاد تشکیل یک مکانیزم سهجانبه میان ایران، پاکستان و افغانستان برای شناسایی و حل چالشها میتواند راهگشا باشد.
*** با توجه به تلاشهای اسرائیل و برخی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای ایجاد آشوب و ناامنی در مرزهای ایران و پاکستان، این موضوع تا چه اندازه میتواند روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار دهد؟ آیا زمینه همکاری در حل این مسأله وجود دارد؟
کشورهای متخاصم مانند آمریکا و اسرائیل، همواره در پی بهرهبرداری از ناامنیها برای ضربه زدن به رقبای منطقهای خود هستند. در این میان، ناامنیهای مرزی، بهویژه در منطقه بلوچستان، یک چالش مشترک برای ایران و پاکستان محسوب میشود و میتواند به ابزار سوءاستفاده بازیگران خارجی تبدیل شود.
در این بین دو تدبیر مهم باید مدنظر قرار گیرد،اول درک تهدید مشترک: تنشهای مرزی و فعالیت گروههای تجزیهطلب چه در ایران و چه در پاکستان، در نهایت به تضعیف تمامیت ارضی هر دو کشور منجر خواهد شد. بنابراین، مقابله با این تهدیدها باید بهصورت هماهنگ و مبتنی بر منافع بلندمدت صورت گیرد، نه بر اساس منافع زودگذر یا رقابتمحور.
دوم ،شناسایی بازیگران مخرب: اسرائیل در پی تضعیف کشورهای اسلامی بهطور کلی است. از فلسطین و لبنان گرفته تا سوریه، عراق، ایران و پاکستان. در منطقه بلوچستان، اسرائیل ممکن است همان اهدافی را دنبال کند که هند در راستای بیثباتسازی پاکستان پی میگیرد. این ناامنیها بهطور غیرمستقیم ایران را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
بهترین راهحل برای تهران و اسلامآباد، کنار گذاشتن رقابت و حرکت بهسوی همکاری است. همکاری دوجانبه در مدیریت مرزها و مقابله با تهدیدات مشترک، یک دستاورد برد-برد برای هر دو کشور خواهد بود و در مقابل، راهبردهای هند و رژیم صهیونیستی را به شکست خواهد کشاند.
۲۱۲/۴۲
نظر شما