به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نه صدای کوبیدن چکشها بر آهن مانده، نه جار زدن پارچهفروشها، نه بوی چای تازهدم حجرهها. معاملهگران سرای عالی بر سکوی سنگیشان نشستهاند و برق امید در نگاهشان خاموش شده. حاجی، آن که عمری نبض معاملات کشور را در دست داشت، حالا با دستانی در جیب و نگاهی به زمین، از «دست به سیاه و سفید نزدن» میگوید. پول در گردش نیست، سفتههای واخواستی روی هم تلنبار شده، و فرشفروشان حتی چراغ مغازه را کم نور کردهاند. رکود چونان سایهای سنگین از میدان تا پاساژ و از بازار تهران تا کارخانهها گسترده است؛ سایهای که نهتنها خرید و فروش که اعتماد، سرمایهگذاری و حتی امید فردا را هم در خود بلعیده است. آنچه در پی میخوانید روایت میدانی خبرنگاران کیهان در ۲۴ مرداد ۱۳۵۷ است از صدای خاموش بازاریان در تابستانی است که بازار ایران از نفس افتاد.
حاجی این روزها دل و دماغ درست و حسابی ندارد میگوید: «دست به سیاه و سفید نمیتوان زد.» اغلب دست به جیب نمیبرد «منظورش حسابها و اعتبارهای میلیونی است.» نه میخرند که صادر کنند و نه میخرند که وارد کنند. میگوید: «خیلیها ترجیح میدهند پولشان را فعلا دستنخورده نگهدارند.»
حاجی بساز و بفروش است، حاجی حجره دارد، حاجی ماشین وارد میکند، حاجی دستی در صادرات دارد، حاجی پارچه متر میکند، حاجی توی کار فرش هم دست دارد، حاجی نبض بازار است. اصلا حاجی خود بازار ایران است. زیر سایه رکود معاملات به فکر فرو رفته، صبر و انتظار خسته شده، خیلی دلش میخواهد بداند این رکود چه وقت درهم میشکند، چه وقت معاملات رونق میگیرد؟
خیلی نگران است، میترسد سایه رکود از سر بازار ایران حالا حالاها رد نشود. راستی اگر رد نشود؟ این ترس چند ماهی است گوشه دلش خانه کرده و حالا چند هفتهایست به آن فکر میکند. نمیداند چرا معاملات مثل سالهای گذشته رونق ندارد. حدسهایی میزند اما خودش هم زیاد باور ندارد. از فعل و انفعالات اقتصادی زیاد سر در نمیآورد. از حوادث برای پیدا کردن دلیل رکود بازار ایران یاری میگیرد.
میگوید: «رکود معاملات به ماه رمضان و دلایلی از این دست ارتباط چندان مستقیم ندارد. وضع با قبل از ماه رمضان چندان فرقی نکرده، رکود بازار ایران عمرش از یک سال هم بیشتر است. دست خیلی از سرشناسها از ماهها قبل از رمضان به معامله نمیرود. قیمتها ثابت نیست، مدام بالا و پایین میرود.»
جنس کم است، مشتری ایمان به بازار و جنسی که میخرد ندارد. خریداران عمده دست و پایشان را جمع کردهاند، بین واردات و اجناسی که در داخل تولید میشوند موازنهای بر قرار نیست و... بازار داغ شایعات و... بر همه اینها دامن میزند.
از شایعات گفتیم که تاثیر روی بازار معاملات گذاشته است. لازم نیست حتما این شایعات سیاسی باشد. محمدعلی دولو کارخانه پلاستیکسازی دارد. درباره رکود و کمپولی در بازار میگوید: «شایعات درباره گران شدن اجناس باعث انجام نشدن معاملات شده است. البته از رکود معمول ماه رمضان هم نباید غافل شد. خریداران شهرستانی معمولا در ماه رمضان به تهران نمیآیند زیرا روزهشاه باطل میشود.»
همین کارخانهدار وابستگی بازار ایران را به پولهای جهانی اینچنین تعریف میکند: «عامل دیگر رکود بازار بستگی آن به ارزش دلار و ین ژاپن و مارک آلمان است که مدام در حال بالا و پایین رفتن هستند. این را همه میدانند که وقتی ارزش دلار پایین میآید ارز سایر کشورهای وابسته به دلار هم سقوط میکند و معاملات راکد میشود. این مسئله درباره معاملات کلی است اما مستقیما روی معاملات جزئی اثر میگذارد.»
از سیاست بانکها هم گفت، اینکه «وقتی گردش پول در بازار کم است، بانک مرکزی به بانکها دستور میدهد جلوی اعتبارها گرفته شود. معمولا سندی که در بانک خوابانده میشود بسته به اعتبار صاحب سند از ۴۰ تا ۸۰ درصد بانک پول میدهد ولی در این قبیل موارد مقدار کمتری میدهند.»
همین کارخانهدار برایمان از وضع موجود بازار گفت. از رکود و سکوت آن. میگفت: «معاملات نقدی فقط روی اجناسی انجام میشود که احتیاج فوری به پول دارد. مانند آهن. در غیر این صورت معاملات پول برنمیگردانند. واخواستی سندها خیلی زیاد شده است.» همین حرفها را به نوعی دیگر از دهان بقیه دستاندرکاران تجارت میتوانید بشنوید. منتهی هرکس با توجه به حرفهاش صحبت میکند و مسائل را از دیدگاه خودش میبیند.
پول در گردش نیست
در سرای عالی بازار تهران یکی از پارچهفروشهای عمده میگفت: «همهساله در ماه رمضان بازار کساد است ولی رکود فعلی معاملات در ایران چند عامل دیگر هم دارد: ممنوع بودن ورود جنس خارجی، متنوع نبودن جنس و پایین بودن کیفیت جنسهای ایرانی ازجمله این عوامل است که برخی از آنها بازمیگردد به رابطههایی که در کارخانههای ایران بین کارگردان و کارفرمایان وجود دارد و احتمالا مقرراتی که بین آنها حاکم است. درمجموع همه این دلایل پول در گردش نیست و درنتیجه معاملات رونق سالهای گذشته را به هیچ ترتیب ندارد. بانکها هم در این قبیل موارد اگر بخواهند اعتبار اضافی بدهند سند میگیرند.»
یکی دیگر از پارچهفروشها علت کمپولی در بازار را مالیاتهای سنگین، مخارج سنگین و عوارض سنگین عنوان کرد و ضمن تایید رکود یکساله بازار معاملات تابستان و ماه رمضان را هم به عنوان عوامل تشدیدکننده این رکود ذکر کرد.
این پارچهفروش مسئله دیگری را هم مطرح کرد که قابل توجه است. میگفت: «خارج شدن پول توسط صرافها که منجر به بالا رفتن نرخ بهره شده از دلایل دیگر این رکود است.» میگفت: «عدهای از تجار مانند آدمی که مارگزیده باشد و از ریسمان سفید و سیاه بترسد در ماههای اخیر از ترس ورشکسته شدن جنس نسیه نمیدهند. میترسند گرفتار همان سرنوشتی شوند که بقیه شدهاند. تاجر، کمتر پول نقد دارد و به همین دلیل معاملهای صورت نمیگیرد.» به طور کلی بیاعتمادی مردم را نسبت به سرمایهگذاری، یکی از دلایل رکود بازار میدانست.
بازار فرشفروشها یکی از کسادترین بازارهاست. گاه ماهها میگذرد و معاملهای صورت نمیگیرد. فرشفروشها حالا حتی در مصرف برق مغازهشان هم صرفهجویی میکنند، چون کاسبیشان دخل و خرج نمیکند. عبدالرحمن پاک و احمد طوسی دو تن از تجار فرش میگفتند: «از عید به این طرف بازار خیلی کساد است. فرشهای کهنه صادراتی بهکلی خریدار ندارد. فرش نو هم به علت گرانی بیش از حد فروش نمیرود. حتی خیلی از خریداران خانگی فرش هم حالا از کمپولی، فروشنده شدهاند!»
افزایش مزد کارگران بافنده که به قول تجار تا ۶۰۰ تومان در روز هم میرسد یکی دیگر از دلایل گرانی فرش و درنتیجه کسادی بازار آن است.
یک فرشفروش میگفت: «صرافها در حال حاضر فقط به کسانی که اعتبار دارند پول میدهند، ولی آنها هم دست از معامله کشیدهاند.» احمد طوسی میگفت که «امسال حتی خریداران خارجی و توریستهایی که در بازدید از ایران هرکدام چندین تخته فرش میخریدند، به خاطر گرانی از خرید فرش خودداری کردند.»
یک فرشفروش دیگر هم استدلال میکرد که «وقتی بازار راکد میشود بانکها هم سر کیسه اعتبار را سفت میکنند و بسیاری از سفتهها را قبول نمیکنند و این عامل، خود به رکود بازار کمک میکند.»
علل رکود بازار
دلایل را از زبان بازاریها و کسانی که دستشان توی کار است آوردیم. رکود بازار را همه قبول دارند و کسی آن را انکار نمیکند. منتها هرکس از دید خودش آن را تحلیل میکند. موتمنی دبیر اتاق بازرگانی در این مورد میگوید: «از دیدگاه صنعت و بازرگانی باید گفت که تقاضا برای خرید مثل سابق نیست، بازار قابلیت جذب تولیدات کارخانهها را از دست داده و اجناس به مدت زیاد بیمشتری میماند. حتی همین الان هم با وجود این همه کالا که در انبارها خوابیده، مشتری نیست. علتش را هم بیشتر باید در کمپولی مردم جستوجو کرد که یکی از دلیلهای آن مبارزه با تورم است که پولی بیحساب را در کنترل گرفته است. اما در این مورد که چه باید کرد یا چه میتوان کرد، باید بگویم که اتاق بازرگانی طرحهای متعددی چون طرح تنخواهگردان کارخانهها را به دولت ارائه داده است که براساس آن بانکها در ازای موجودی کالا تسهیلات بانکی در اختیار صاحب آن میگذارند. اما این طرح بیش از ۶ ماه است که معوق مانده و به تصویب نرسیده است. کارخانهدارها هم که از ماهها پیش انتظار تصویب چنین طرحی را میکشند اکنون نگران وضع خود هستند و بیم آن میرود که در صورت عدم تصویب آن، رکود و کسادی بیشتری بر بازار حاکم شود.»
موتمنی درباره نحوه اعتبار بانکها میگوید: «بانکها اعتبارات بازرگانی خود را محدودتر کردهاند و در مورد خرید سفته دقت بیشتری به خرج میدهند چراکه مقدار واخواستیها بهشدت افزایش یافته و بانکها را نگران ساخته است.» وی تاثیر اقتصاد جهانی را نیز در بازار انکار نمیکند و معتقد است که آرام شدن اقتصاد جهانی بر بازار معاملات در کشور ما هم اثر گذاشته است. اما تاثیر کاهش ارزش دلار به اعتقاد وی روی کسادی بازار بسیار ناچیز است و اصلا به حساب نمیآید، چون واردات ما تماما با دلار قیمتگذاری نمیشود.
سفتههای واخواستی
اما دکتر بهمن کیانی، اقتصاددان، معتقد است که رکود بازار از یکی دو سال پیش شروع شده و رکود فصلی فقط آن را تشدید کرده است. «نشانههای بارز این کسادی را هم از قبل میشد پیدا کرد، زیرا مثلا آمار سفتههای واخواستی و مقایسه سالهای ۳۶ و ۳۵ [۱۳۵۷-۱۳۵۸] نشان میدهد که در سال ۳۶ [۱۳۵۶] میزان واخواستیها ۶۸ درصد نسبت به سال ۳۵ [۱۳۵۵] افزایش یافته است؛ بنابراین پول در بازار گردشی ندارد.»
به اعتقاد دکتر کیانی ریشههای رکود بازار را در درجه اول باید در رکود ساختمانسازی که حساسترین بخش در اقتصاد ایران است جستوجو کرد زیرا به دنبال آن رکود در صنایع ساختمانی و دیگر صنایع نیز بروز میکند. به علاوه بخش خصوصی هم تحت تاثیر مقررات خاص و اقدامات دولت جرأت سرمایهگذاری را از دست داده است. به همین دلیل بانک مرکزی ظرف ۲ سال اخیر حد نصاب اعتباری بانکها را محدود کرد و چون ضریب اطمینان برگشت پول کم شده، عملا اعتبار زیادی به بازاریان داده نمیشود. بانک مرکزی نرخ بهره را نیز از خردادماه امسال بالا برده و حتی بانکهای تخصصی هم از دادن اعتبار خودداری میکنند. گذشته از اینها به دلیل ورشکستگی عدهای از تجار صاحبنام و افزایش این خطر برای دیگران، بیشتر معاملات نقدی صورت میگیرد و تولیدکنندگان، واردکنندگان و تجار عمده از دادن نسیه و قسطی خودداری میکنند. در معاملات مدتدار، اگر بازاریها سندی را به بانک ببرند در حال حاضر نقد نمیشود.
۲۵۹
نظر شما