۱ نفر
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۹
فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی» در قصه‌های سینما

درنگی در ریشه‌های روایت « پدر» در قصه‌های سینمای اجتماعی ایران در دو دهه‌ی گذشته و نگاهی به تصویر «پدر» در 16 اثر سینمایی.

دچار ربودگی زمان و ذهن شده بودم، در خلسه‌ای سه ساعته از تماشای فیلم «پیرپسر»، پرسش‌هایی مرا واداشت تا درباره‌ی فیلم‌های پیشینی که با موضوع «پدر» دیده‌ام، مکثی کنم.
درنگی کردم در دور نمای پدر و نقش او همان «بی‌ پدری» و «پدر - سوختگی» در قصه‌هایی که فیلم‌های سینمای ایران برایم روایت کرده‌اند. نمایی از تصویر هر «پدر» را نیز در شرح کوتاهی از نقش او آورده‌ام. چنان که تیپ‌شناسی آنها به خوبی گویای تصور هنرمند سینمای ما از پدر است.  
همانا از واژه‌ی «پدر- سوختگی»، کاربرد گسترده‌ی آن را در ذهن ندارم و به بهانه‌ی سوختن و سوزاندان«پدر» در داستان‌های سینمایی، بهره‌ای قهرآلود گرفته‌ام.

درباره‌ی قصه‌های ضد پدر

بیشترین قصه‌های سینمای اجتماعی ایران در دو دهه‌ی گذشته، «ضد پدر» بوده‌اند و زشت ترین تصاویر و رفتارها را از «پدر» به نمایش گذاشته‌اند. چرا؟

سینمای ایران در ۲۰ سال گذشته، راویتگر «خانواده‌ی هسته‌ای(Nuclear family) ساختاری سالم و متشکل از پدر، مادر و فرزندان» نبوده است. تصویری که قصه‌های سینمایی از «پدر» در جامعه ایران ترسیم کرده است با واقعیت فراگیر نقش «پدر» در خانواده و جامعه ایرانی، همخوانی ندارد. چرا؟ 

گرچه همین فیلم‌های ناسازگار با واقعیت فراگیر، آثاری بوده‌اند تاثیرگذار و گویی کشش و چشایی (ذائقه) بسیاری از ما را نیز با خود همراه کرده‌اند. چرا؟

پرسش‌های کلیشه‌ای فراگیر

نخست باید به چند پرسش درباره‌ی ضمیر پنهان خواننده‌ی این نوشته، پاسخ گویم:

آیا سینما باید آسیب‌های اجتماعی را به تصویر بکشد؟ بی‌تردید

آیا هنرمند باید آزادانه، فهم و دریافتش را از جامعه بازگوید؟ به ناگزیر

آیا سازوکار سانسور ارشادی، باید پیش راه تولید هنرمند را بگیرند؟ هرگز

پاسخ این پرسش‌ها، سال‌هاست که روشن است و نیازی نیست، ذهنیت نوشته کنونی را از این نگاه‌ها بنگرید. گرچه ذهن بی‌شماری از اهالی فرهنگ و هنر با همین کلیشه های فراگیر، هرگونه نقد فیلم های ضد خانواده را همراهی با سانسور و ضدیت با آزادی می‌انگارند.

ریشه‌های روایت بی‌پدری

روایت «بی‌پدری» و نمایش «پدر- سوختگی» در قصه‌های پرده نقره‌ای جامعه ایرانی که برآمده از ذهن فیلمساز است، ریشه در کدام عوامل تاثیرگذار «ادبی، روانشناسی، اجتماعی و سیاسی» دارد؟
به نظرم چند محور زیر می‌تواند، علل این سوختن و ضدیت با پدر در ذهن هنرمند ما باشد. این «ذهن ضد پدر»، برساخته از این چند عامل است:

اول: روایت کودکی هنرمند و محیطش
داستان‌هایی که برآمده و تاثیرگرفته از سیطره‌ی پدرهای پرآسیب در دوران کودکی و نوجوانی هنرمند یا اطرافیان یا محیط جامعه بر ذهن هنرمند هستند.

دوم: نتیجه‌ی گذار از جامعه‌ی پدرسالار
داستان‌ها، نتیجه‌ی نوعی نقد و شیوه‌ای برای شورش علیه ساختارهای جامعه‌شناسی پدرسالاری در جامعه‌ی ایران‌اند.

سوم: نتیجه‌ی مطالعات ترجمه‌ی آثار خارجی
قصه‌های هنرمندان ایرانی، سخت از رمان‌ها و نمایشنامه‌های روسی – اروپایی – آمریکایی اثر می‌گیرند که برساخته‌ی جوامع پس از جنگ‌های جهانی هستند.  

چهارم: نمادسازی از قدرت سیاسی
هنرمند در تلاش برای نمادسازی پنهانی از قدرت سیاسی فراتر ایستاده است و روایتگر نمادینی از مدیریت سیاسی فراگیر در جامعه ایران. تصویری که در ذهن هنرمند از مدیریت سیاسی کشور ساخته شده، به شکل نمادینی در قصه‌هایش نمودار می‌شوند.

باری، این ضدیت با «پدر» و نمایش «بی‌پدری»، نتیجه‌ی برخی یا همه این‌ها در ذهن هنرمند ماست.

نگاهی به نمایش «پدر» در ۱۶ اثر سینمایی

اگر هر ساله از گونه‌ی فیلم های کمدی بگذریم که در آن نقش «پدر»، مضحکه و مسخره‌ای بیش نیست، می‌ماند چند فیلم اجتماعی که هر ساله در خور توجه همگانی و نقد نخبگانی قرار می‌گیرند.
اینک برآن شدم تا در این جستار، نقش پدر را در فیلم‌های مهم سالیان گذشته‌ی سینمای اجتماعی‌مان بنگریم و تصویری از پدر را در آنها تماشا کنیم:

 خرداد ۱۴۰۴- پیرپسر
 پدر، نقش پیرمردی‌ست مستبد، خشونت‌طلب، هرزه، عرق‌خور، زن‌باره و... که دختر جوانی را به عنوان مستاجر به خانه‌اش می‌آورد و بالاخره برای غلبه‌ی جنسی بر این دختر جوان با پسرش رقابت می‌کند. پدری که زن قبلی‌اش را کشته و در حیاط خانه دفن کرده است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

فروردین ۱۴۰۴- رها
محور فیلم، پدری‌ست بدبخت، از لحاظ روحی ضعیف و از نظر اقتصادی فروپاشیده که توان اداره‌ی زندگی‌اش را از دست داده و نتیجه‌ی تلاش‌هایش در نهایت، موجب مرگ دختر خودش و دختر دیگری می‌شود. 

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

اسفند ۱۴۰۳ – کاناپه
محور اصلی فیلم، پدری را در قامت مردی ذلیل و بیچاره به تصویر می‌کشد که در اقدامی عجیب، برای روز خواستگاری دخترش، کاناپه‌ای را از آشغال‌های کنار خیابان پیدا می‌کند و به خانه می‌برد. پدری که تحت فشار رفتارهای احمقانه‌اش، دچار مرگ می‌شود.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

تیر۱۴۰۳ – بی‌بدن
ماجرای قتل دختری‌ست به نام ارغوان، که روابط مخفی با پسری داشته  که در آن پدر ارغوان، مرتب مورد حمله و سرزنش قرار می‌گیرد و متهم اصلی تربیت فرزندان، پدر است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

1402 – مصلحت
فیلم مصلحت، اول با نام «پدری» پروانه‌ی ساخت گرفت. ماجرای پدری‌ست در لباس روحانیت که انقلاب کرده و حاصل عملکرد او این شده که هم جوان انقلابی خودش و هم جوان خانواده‌ی سلطنت‌طلب را به مرگ کشانده است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۴۰۱ – برادران لیلا
پدر خانواده، پیرمردی تریاکی که پس از فوت بزرگ فامیل، تلاش می‌کند به هر قیمتی جانشین او شود. پدر با وجود فقر خانواده و بی‌پولی فرزندان، پول‌هایش را پنهان کرده و خرج قدرت‌طلبی و شهرت‌طلبی خود می‌کند. از جمله رفتارهایی که از این پدر به تصویر کشیده شده، ادرار او در سینک ظرف شویی خانه است.
پدر پیوسته مورد توهین و تخریب فرزندانش قرار می‌گیرد و در صحنه‌ای نیز دخترش توی گوش پدر می‌زند و به او فحاشی می‌کند.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۴۰۱ – دو زیست
ویرانی زندگی جوانی با دو دوست و پدرش در گاراژ متروکه‌ای را به تصویر می‌کشد که قرار است دختر جوانی برای چند روزی در خانه‌شان پناه گیرد. پدر در نمایی سخیف و بی‌مبالات طراحی شده که ورود دختری جوان، موجب برآمدن میل جنسی‌ و تغییر در رفتارش می‌شود.
سخن فیلم به روایت پدر و پسران پیر، این است که نباید اخلاق را جدی گرفت، بلکه زندگی جای زیرآبی رفتن است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۴۰۰- آتابای
روایت پسری سالخورده با پدرپیرش در روستای پیرکندی شهرستان خوی. پدری که دخترش را در قبال باغی به مردی سن بالا شوهرداده و دختر نیز خودسوزی کرده و مرده است. ماجرای پدر و پسری متعلق به دو نسل متفاوت که هر یک، دیگری را دیوانه می‌پندارند و خود را سالم و برحق. این تنش را به مرور در قالب خشونت بیش از حد آتابای نسبت به پدرش می‌بینیم. تا جایی که آتابای، پدرش را کتک می‌زند. 
علت رفتار خشن پسر، سرخوردگی‌ها، تحقیرها و کمبودهای او در کودکی است که پدر او را کتک می‌زده است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۹- نبودن
روایت پسری به نام روزبه که دنبال گذشته‌ی پدرش است که او را دیگر قهرمانِ زندگی‌اش نمی‌داند و دچار اشتباهات‌ متعددی می‌داند. پدری که درگیر آلزایمر است، درست نمی‌شنود و درست به ‌یاد نمی‌آورد. خود روزبه هم در قامت پدر از ایجاد ارتباط درست با همسر و فرزندش ناتوان است.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

 ۱۳۹۷- مغزهای کوچک زنگ‌زده
نقش محوری خانواده‌ای با پدری معتاد که فرزندانش در حاشیه‌ای از شهر دچار خشونت‌های ضد جامعه و تولید و توزیع مواد مخدر هستند.پدری که با خشونت و بی‌توجهی، تأثیر منفی بر زندگی فرزندانش گذاشته است. دیالوگ اصلی فیلم این است: « چوپان حکم پدر گوسفندها رو داره. آدم بدون پدر هیچی نیست. اون چوپانه ما همه گوسفنداشیم٬ اون به ما میگه کی بریم. کجا بریم چیکار کنیم. کی بشینیم. کی پاشیم. کی بمیریم...»

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۴ – ابد و یک روز
روایت یک خانوده‌ی بی‌پدر است که پدرشان معتاد بوده و مرده و  فرزندان به دنبال فروش و عرضه‌ی مواد مخدر هستند. خانواده‌ای که در قبال دریافت پول، دختر را مجبور به  ازدواج با یک افغانی می‌کنند.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۳ - پرویز
پرویز، پیر پسری است تنها و مسخ شده که از گذشته‌ی او هیچ اطلاعی نداریم و فقط می‌دانیم پرویز با پدرش در یک مجتمع مسکونی شهری زندگی می‌کند. پدری که وضع مالی بدی ندارد ولی مهربان و دوست‌داشتنی نیست و دچار زندگی بی‌هدف، تکراری و ملال‌آور و بی‌احساس است و پی در پی از پسرش ایراد می‌گیرد.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۳- خانه‌ی پدری
فیلمی که پدر به دلائل ناموسی، خواهان مرگ دختر جوانش است. پدر برای این کار از پسر کوچکش می خواهد تا قبری را در زیرزمین خانه حفر کند تا دختر را در آن دفن کنند. دختر به دور از چشم مادر و خواهرانش به دست پدر کشته می شود و در آن‌جا دفن می شود.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۲- چند متر مکعب عشق
ماجرای پدر و دختری افغانی‌ست که در یک کارگاه مشغول کار و زندگی هستند. پسری ایرانی، عاشق دختر می‌شود. مخالفت‌ها و سختگیری‌های پدر لجوج و بی‌عقل، موجب فرار جوان‌ها می‌شود. در نهایت دختر و پسر در کانتینری پنهان می‌شوند که این کانتینر پرس می‌شود و می‌میرند.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۱ - من مادر هستم
تصویری از خانواده‌ای‌ست که پدری به نام نادر، به عنوان وکیل دادگستری دچار اعتیاد به مصرف مشروبات الکلی است. این اعتیاد، کل زندگی پدر را گرفته. چنان‌که از همسرش جدا زندگی می‌کند.
سعید مرد متاهلی که دوست صمیمی پدر( نادر) است و به خانه‌ی او رفت و آمد دارد، به دختر 19 ساله‌ی نادر، تجاوز می‌کند. دختری که به او تجاوز شده، دوست پدرش را می‌کشد و در نهایت این دختر هم اعدام می‌شود.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

۱۳۹۰ - زندگی خصوصی
روایت پدری‌ست انقلابی و تندرو که مخالف بی‌حجابی بوده و بعدها تغییر فکر و رویه می‌دهد. او در یک مهمانی، با زن جوانی ارتباط می‌گیرد و بعد او را صیغه می‌کند. زن جوان از او حامله می‌شود و مرد متاهل که زن و فرزندش را دوست دارد، مسئولیت بچه‌ی تازه را نمی‌پذیرد و در نهایت دختر جوان را می‌کشد.

فیلم پیرپسر، «بی‌ پدری» و «پدر سوختگی»

حکایت همچنان همین ست...

این‌ها تنها برخی از فیلم‌های مشهور و پربیننده‌ی سینمای ایران بودند که در حدود سال‌های 1390 تا 1404 ساخته و اکران شدند. شمار فیلم‌های ضد خانواده با داستان‌هایی ضد پدر و حتی ضد مادر، بیش از این‌هاست. اگرچه نقش پدر در قصه‌های سریال‌های تولیدشده نیز روایتی دیگر دارد... و حکایت همچنان همین است.

کد خبر 2102873

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین