به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدمهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور، در گفت و گویی به بیان نکاتی درباره خروج محمدجواد ظریف از دولت، مسئله وفاق ملی و انتقادات به اظهارات مسعود پزشکیان، قیمت دلار و احتمال شروع جنگ و .. پرداخته است. در ادامه بخش هایی از این گفت و گو را به نقل از ایسنا بخوانید؛
* مسئله وفاق مسئله جدیدی در کشور ما نیست. شاید یکی از کلیدیترین نکاتی که بنیانگذار انقلاب اسلامی در سالهای اول انقلاب تاکید داشتند، بحث وحدت کلمه بود یعنی مردم در اشکال مختلف و در طبقات مختلف حول مفاهیم کلیدی، وحدت و اتحاد داشته باشند. ابتدای انقلاب ارکان نظری برای جامعه مشخص شد مثلا مسئله استقلال که توجه به اقتضای زمان هم بود چون کشور در عصر پهلوی و قبل از آن شاید در دوران قاجار به شکل نیمه مستعمره اداره شده بود و مسئله استقلال برای آحاد مختلف مردم، طبقات مختلف و کسانی که بهرههای قابل اعتنایی از آگاهی عمومی داشتند، یک مسئله خیلی جدی بود.
* آقای پزشکیان این مشکل را به عنوان یک مساله جدی کشف و به عنوان شعار انتخاباتی انتخاب کرد و هم در طول یک سال اداره دولت، خیلی به این مسئله پایبند بود. رئیس جمهور در استفاده از ظرفیتهای سیاسی و اداری کشور سعی کرد وارد دوگانه غلط چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا نشود و در سطح عمومیترش هم این حس را در جامعه منعکس کند که ما از برچسب زدن، از دو دسته کردن جامعه، از چند دسته کردن و رجحانهایی بیخودی بخشیدن به یک طبقه و یک گروه عبور کردیم یا تصمیم به عبور گرفتیم.
* کلاً اگر نگاهمان به دولت، به مسئولیت و به حکومت، نگاه به شرکت سهامی باشد، این اصلاً موضوع دیگری است. ممکن است من نوعی بگویم من برای موفقیت یک جریان سیاسی تلاش کردم. شعار این جریان سیاسی هم وفاق ملی بوده است و حالا اگر از من در مسئولیتی در دولت استفاده نمیشود یعنی که وفاق ملی محقق نشده است. این واقعا نقد به جایی نیست. ممکن است ما به شایسته گزینی و شایسته سالاری نقد داشته و بگوییم این موارد محقق نشده است.
* نمیشود بگوییم چون از برخی افراد استفاده نشده است، پس وفاق محقق نشده است. مفهوم وفاق این است که از همه جریانهای سیاسی استفاده بشود حتی جریانی که با ما موافق نبوده، حتی جریانی که در ایام انتخابات رقیب ما بوده و حتی جریانی که در انتخابات حضور پیدا نکرده است. ما وقتی توانستیم به شعار وفاق جامعه عمل بپوشانیم که همه مردم را در سرنوشت خودشان سهیم کنیم. همه مردم را در تصمیمگیریها سهیم کنیم. همه مردم در ایفای اداره کشور نقش دهیم.
* دولت آقای ظریف را تا آخرین لحظه کنار نگذاشت. آقای دکتر ظریف استعفا داد ولی این استعفا نه تمایل دولت بود و نه تمایل حتی خود آقای ظریف. چون آقای دکتر ظریف یکی از نزدیکترین افراد به شخص آقای رئیس جمهور، به دولت و به تفکر دولت چهاردهم بوده است و هست. الان وی یک ذخیره نظری برای دولت چهاردهم است. وی هم در انتخابات تاثیرگذار بود و هم در مدتی که حضور مستقیم در دولت داشت، تاثیرگذار بود. الان هم به عنوان یک فردی با ذخایر ارزشمند، با تجربه خیلی درخشان و شخصیت خیلی ارزشمند مطرح است.
* با این حال یک قانونی وجود دارد که به نظر دولت و حتی تقریباً مطمئن هستم به نظر خود آقای دکتر پزشکیان قانون غلطی است. این قانون ادامه همکاری آقای ظریف را با دولت ناممکن میکرد یعنی آقای دکتر پزشکیان برای عدم همکاری دولت با آقای ظریف تصمیم نگرفت و دکتر ظریف هم تمایلی به قطع همکاری با دولت نداشت ولی آن قانون شاید باید اصلاح میشد یا باید اصلاح بشود ولی خب اصلاح این قانون، فرایند خودش را دارد.
* بالاخره مجلس و دولت دو قوه مستقل هستند و حالا علاوه بر اینکه استقلال دارند یک زمانی جنس یا شکل آنها به گونهای است که خیلی هم به هم نزدیک هستند و زمانی فاصلهای وجود دارد. در این مورد خاص فاصله و اختلاف سلیقه بیشتر حس میشد. دولت نمیتوانست قانون وضع کند. دولت تا حد ممکن و تا جایی که زمان و شرایط اجازه میداد، ایستادگی و مقاومت کرد. آقای دکتر پزشکیان حتی رسماً نه از آقای ظریف خواست که استعفا دهد و نه حتی استعفا را پذیرفت. الان هم ارتباط رئیس جمهور با آقای ظریف قطع نیست.
* آقای ظریف یک ذخیره برای دولت چهاردهم است البته یک مسئلهای که باید به آن توجه شود این است که ما نقشآفرینی افراد را نباید منحصر به حضورشان در پستها و مسئولیتها کنیم یعنی یک مسئلهای در فرهنگ عمومی ما بد شکل گرفته که گمان میکنیم افراد تا مسئولیت مستقیم دارند یعنی نقشآفرین هستند و یعنی به آنها اعتنا و ارج نهاده شده و به محض اینکه مسئولیت مستقیم نداشته باشند، یعنی دیگر نمیتوانند تاثیرگذاری داشته باشند که یک غلط رایجی است.
*{ در پاسخ به انتقال مشورت های آقای ظریف به دولت و آقای رئیس جمهور}: بله، حتما منتقل می شود.
*آقای جلیلی رقیب انتخاباتی آقای دکتر پزشکیان بودند و شاید هم دورترین نگاه از نظر مدل اداره کشور با آقای پزشکیان دارند ولی من با اطلاع میگویم که آقای دکتر پزشکیان اوایلی که رئیس جمهور شده بودند در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام به آقای جلیلی گفته بود که من حاضرم یک بخشی از کشور، نه فقط یک یا دو استان بلکه اختیار کامل بخشی از کشور از شمال، شرق، جنوب یا غرب را به شما واگذار کنم و اختیارات را به شما تفویض کنم تا شما این حرف هایی را که میزنید، در عمل اجرا کنید. دخالتی هم نمیکنم، بلکه به عنوان دولت مرکزی کمک هم میکنم، اختیار هم میدهم و شما مثلا شرق کشور را به سلیقهای که دارید اداره کنید، اتفاقا خوب هم اداره کنید و دور بعد هم به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوید.
* من میخواهم منتهای نگاه آقای پزشکیان را بگویم. آقای دکتر پزشکیان شهوت قدرت مطلقا ندارد. شاید نقدهایی که درباره رفتارش و نحوه رعایت پروتکلها ناشی از همین نگاه رئیس جمهور باشد. مقوله قدرت برای آقای پزشکیان اصالت و جذابیت نداشته و به قدرت به چشم یک مسئولیت، نقش آفرینی، خدمت و تاثیرگذاری نگاه میکند. ناظر به همین نگاه به قدرت، او همه را بازی میدهد.
* گاهی تندیهایی بین رقبا و طرفداران آقای جلیلی و آقای پزشکیان پیش میآید و بهم میتازند، ولی آقای پزشکیان در میانه این بازیها نیست. البته به سلیقهای هم که فکر می کند به حال کشور مضر است، نقش تعیین کننده نمیدهد؛ یعنی اگر احساس کند سلیقهای مضر بوده و به کشور و مردم آسیب زده و باعث ایجاد اختلاف، تفرقه و از بین بردن انسجام اجتماعی می شود آن را در دولت نقش نمی دهد.
*{ با اشاره به پاسخ آقای جلیلی به پیشنهاد رئیس جمهور}: هیچ، گویا نپذیرفته است. شاید شوخی گرفته و فکر نمیکرده این پیشنهاد جدی باشد ولی رئیسجمهور کاملا جدی بود. رئیسجمهور بیان کرده که آمادگی تفویض اختیار دارد تا آقای جلیلی استاندار یک استان بزرگ کشور شده و با تفویض اختیار آن استان را اداره کند.
* رئیسجمهور اهل شکایت بابت توهین به خودش در رسانهها نیست. این موضوع در دولت ابلاغ شده است. در دولت تصمیم گرفتیم که اگر کسی حتی تندی کرد، با آرامش پاسخ داده شود. اما مسئله شئون حقوقی و جایگاه حقوقی مسئله دیگری است و بالاخره یک چیزی هم وجود دارد تحت عنوان جرایم عمومی و مدعی العموم و طبیعتاً اگر فردی با مسئولیت واضح و روشنی توهین، فحاشی و اهانتی به یک مقام رسمی در کشور کند، قانون شرایطی را وضع کرده و وظیفه دستگاه قضایی و مدعی العموم است که به این مساله رسیدگی کند.
* البته بحث رسیدگی به کفایت سیاسی رئیس جمهور حق مجلس است و توهین تلقی نمیشود. ممکن است نمایندهای تشخیصی داشته باشد و حدود قانونی هم برایش تعریف شده باشد، ولی اگر به آن حدود قانونی خودش اضافاتی را نچسباند، دروغ نگوید، توهین و اهانت نکند و افترا نزند، اشکال ندارد. بالاخره استیضاح حق مجلس برای وزرا است. تصمیم گیری راجع به کفایت رئیس جمهور حق مجلس است.
* ما در سطح جامعه با اعداد ما سر و کار داریم. دنیای اعداد خیلی دنیای خشکی بوده و تفسیر بردار نیست وقتی مثلاً در یک حوزه انتخابیه ۱۰ میلیون نفری، کسی با ۲۰۰ هزار نفر رای نماینده شود، وزنش مشخص است. در یک حوزه انتخابیه یک میلیون نفری، فردی با ۲۰ هزار رای نماینده شود، وزنش مشخص است یعنی نیازی نیست که ما بگوییم این افراد قوی هستند یا ضعیف. عرض کردم عرصه عدد خیلی عرصه خشکی است و فقط کافی است نگاه کنیم که این افراد در چه شرایطی و با چه رایی انتخاب شده اند تا بعد بالاخره جمعبندی برسیم که چقدر جریان قوی هستند.
*{ درباره فیلترینگ}: رئیس جمهور نسبت به وعده هایی که داده است خیلی خیلی مقید و پایبند هستند. از روز اول در خیلی از جلساتی که حداقل من حضور داشتم ایشان مکرر نسبت به رفع این مسئله یا اصلاح این وضعیت تذکر داده اند، البته فرایند تصمیم گیری راجع به این مسئله تک وجهی نیست و نمی شود با دستور شخص آقای رئیس جمهور حل شود، بلکه در یک شکلی از یک فرایند تصمیم گیری می شود. راجع به این موضوعات اتفاقاتی هم افتاد یعنی ما رفع مثلاً یکی دو تا سکو را داشتیم.
* مسئله جنگ هم برآیندش منفی نبود، یعنی یک عده از موافقین فیلترینگ را قویتر کرد برای اینکه فیلترینگ باید ادامه پیدا کند و بالعکس مخالفین فیلترینگ در دولت را هم ثابت قدمتر کرد و اتفاقاً فکر میکنم برآیندش حتی یک ذره به نفع رفع فیلترینگ بود و این را هم مطلعم که یک دستور جدی داده شده و یک کمیته و کارگروهی در حال بررسی است که هم ملاحظات منطقی کسانی که قائل به فیلترینگاند شنیده و رفع بشود و هم اینکه که خواسته و مطالبه مردم که دسترسی آسانتر به این درگاههای پر کاربرد است، محقق شود.
* {درباره فرآیند تصمیم گیری برای رفع فیلترینگ}: یک بخشی از آن طولانی شده است. من گمان میکنم وفاق ملی یک محصول دیر بازده است و زمان میبرد تا میوههاش به ثمر بنشیند. دوره کاشت طولانی است، ولی به مرحله برداشت که برسد، شاهد دستاوردها خواهیم بود. فکر میکنم این مسیر در ادامه سرعت بهتری پیدا بکند. سرچشمه که درست بشود یعنی وقتی اختلافات که گاهاً ناشی از سوتفاهم ها یا بین الاذهانی است، رفع شود در مسیری قرار می گیریم که یک به یک موانع را به نفع مردم برداریم.
* من میپذیرم اینکه شاید زودتر باید این اتفاق میافتاد یعنی انتظار مردم این بود که زودتر این اتفاق بیفتد، ولی این وعده انجام میشود و در مسیر انجام است.
* {انتقاد از پزشکیان برای هزینه کردن از رهبری}: بله، جلسات به شکل مرتب و هفتگی جلسات ادامه دارد. حتی در ایام جنگ هم همان قاعده جلسات هفتگی با مقام معظم رهبری برقرار بود. هماهنگی آقای رئیس جمهور هم با رهبری یک هماهنگی کاملاً واقعی است و نشئت گرفته از باور قلبی آقای رئیس جمهور است. ایشان در جلسه اخیر با مدیران رسانه ها اشاره کرد که به این موضوع اعتقاد دارم یعنی عقیده شخصی من است و هم اینکه از نظر علمی به این مسئله پایبندم که وقتی یک راسی برای هر مجموعه، تشکیلات و ساختاری، تعریف می شود، باید با آن راس هماهنگی وجود داشته باشد.
* من نمی فهمم چه اشکالی دارد که رئیس جمهور میگوید من با مقام معظم رهبری هماهنگ هستم. زمانی میتوانست اشکال داشته باشه که خلاف واقع باشد، زمانی میتوانست ایراد وارد باشد که ایشان این حرف را بزند و در عمل کار دیگری بکند. به عنوان کسی که در یک سال گذشته از نزدیک در ارتباط با رئیس جمهور بودم، میدانم ایشان آنچه که حس بکند ملاحظه مقام رهبری است، حتما و حتما با همه وجود و با تمام ضرایف به آن پایبند است. خب کسی که به ملاحظات رهبر انقلاب پایبند است چرا نباید این را بگوید؟
* در همه مسائل کلیدی نه فقط مذاکرات. البته در تصمیمات جز نه بناست و نه می توانید (در هماهنگی کامل باشید) اما در راهبردهای اصلی هماهنگی وجود دارد. حتی اگر جایی در همان تصمیمهای جزئی، تذکری از ناحیه رهبری مقام معظم رهبری باشد، رئیس جمهور به شکل مطلق پایبند است. در مورد شخص آقای رئیس جمهور یک همراهی، هماهنگی و تابعیت محض نسبت به ملاحظات، راهبردها و دیدگاه های مقام معظم رهبری وجود دارد و چرا نباید رئیس جمهور این مساله را بگوید؟ این چه هزینه کردنی از رهبری است؟
* عدهای شاید نفع خودشان را از این میبردند که مثلاً یک دوگانگی با رهبری ایجاد کنند یا به فضای حاکمیت دوگانه ریاستجمهوری و رهبری دامن بزنند. شاید از این زاویه برخی نقد کنند که رئیس جمهور دائم میگوید رهبری، پس مردم چه می شوند؟ رئیسجمهور هیچ افتراقی و تفاوتی بین مردم و رهبری نمیبیند و در عین اینکه در عمل و در عقیده به رهبری پایبند است، این مساله را با شجاعت و شهامت اظهار هم میکند و تا الان هیچ نسبت ناروایی هم به رهبری نداده و هیچ جایی هم نبوده که از رهبری برای سلیقه خودش خرج کند.
*{ درباره تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی و احتمال مذاکره با آمریکا}: تصمیم مذاکره یک اصل و قاعده کلی است که پس از فرایندی در دولت چهاردهم اعلام شد که ما مذاکره میکنیم. این مذاکره به شکل غیرمستقیم با آمریکا با حفظ همه اصول کشور و با پایبندی بر همه مواضع حق خودمان بود. باید در نظر داشت که ملاحظات شورای عالی امنیت ملی به عنوان یک مرجع تصمیمگیر در حوزه کلان مسائل امنیتی، سیاسی و راهبردی همیشه مدنظر قرار میگیرد ولی رئیس همان شورای عالی امنیت ملی هم رئیس جمهور است و مصوبات آن شورا هم زمانی اصالت پیدا میکند و جنبه کاربردی و عملی دارد که به تایید رهبری برسد. در همه تصمیمات کلان کشور، همه این مراحل طی شد.
* {درباره فرآیند مذاکره بعد از جنگ 12 روزه}: در فرایند بررسی است. شکل و محتوای مذاکره در حال بررسی است. ما قبل از جنگ هم اصل مذاکره را پذیرفته بودیم که البته آن تصمیم، حتماً تصمیم صرفاً دولت و رئیس جمهور نبود. همه آن مراحل که به آن اشاره کردم، طی شده بود. الان هم اگر ما مذاکره بکنیم حتماً همان مراحل طی شده است، اگر مذاکره نکنیم هم حتماً همان مراحل طی شده است. تایید یا نفی مذاکره نه صرفاً تصمیم دولت بوده و نه فشاری از ناحیه دولت در این زمینه وجود دارد.
* در مقطعی پیش از ایام مذاکره، نظر آقای رئیس جمهور انجام مذاکره بود ولی مقام معظم رهبری موافق مذاکره نبودند. آقای رئیس جمهور اظهار کرد که نظر مقام معظم رهبری اولی است حتی اگر خلاف نظر من باشد.
* در ادامه طی مدت زمانی، شرایط تغییر کرد و تصمیم برای مذاکره هم تغییر کرد و رئیس جمهور هم تبعیت و دولت هم مذاکرات را اجرا کرد. الان هم همان اتفاق در مورد مذاکرات میافتد.
* من به هیاهوها، جنجالها و شلوغ کاریهای رسانهای افرادی بیرون از مصادر اصلی اجرایی تصمیم گیری نظام کار ندارم. هماهنگی که امروز در نظام وجود دارد بین قوا و بین قوا و مقام معظم رهبری یک هماهنگی کم نظیری است. این یک اتفاق بزرگ برای کشور و یکی از رموز موفقیت کشور و نظام در گذراندن تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی و امریکا بود. همین وحدت نظر، اتفاق نظر و اعتمادی که بین سران کشور وجود دارد، این بحران را کنار زد.
* فکر میکنم سفر آقای رئیس جمهور اول مهرماه به سازمان ملل انجام می شود. از امروز حدود ۴۰ روز فاصله داریم. دور تحولات هم در کشور و هم در حوزه دیپلماسی خیلی تند است بنابراین هر پاسخ بدهم نادقیق است. اگر در شرایط فعلی و در وضعیت الان باشد، نه امروز این امکان مهیا نیست ولی ۴۰ روز دیگر ممکن است ما از الان(نسبت به چنین مذاکراتی) دورتر باشیم یا ممکن است اتفاقاتی بیفتد و نزدیکتر باشیم یعنی ما در یک عالم عدم قطعیتی به سر میبریم و اینجا نمیشود حکم قاطعی داد که حتماً ملاقاتی صورت می گیرد و حتما جلسه ای برگزار می شود.
* اروپاییها به یک چیزی متوسل می شوند که از نظر قانونی حق ندارند. یعنی اروپاییها بعد از خروج امریکا از برجام، عملاً برجام رو ملغی کردند یعنی دیگر به هیچ بندی از برجام پایبند نبودند. خب وقتی به برجام پایبند نبودند، نمیتوانند به مکانیسم ماشه که در همان چارچوب تعریف شده است، متوسل بشوند. اساسا این کار اروپایی ها از نظر حقوقی اشکال دارد. مکانیزم ماشه بیشتر یک فضای روانی است که میخواهند به کشور تحمیل کنند. در حوزه اقتصاد بیشتر از آنچه که تا الان به کشور تحمیل کردند و بیشتر از آنچه که تحریم وضع شده است، قرار نیست اتفاقی بیفتد.
* البته میتوانند اقدامات نامشروعی از جمله تحریمها، تهدید نظامی و جنگ را با استفاده غیرحقوقی از مکانیزم ماشه، جنبه مشروعیت بدهند و چیزی فراتر قرار نیست به کشور تحمیل بشود.
* {درباره دیدار با مقامات اروپایی}: برنامههای سفر نیویورک در دست تدوین بوده ولی منعی برای انجام این دیدارها وجود ندارد.
* {درباره احتمال شروع مجدد جنگ}: من شاید در مصداق با شما موافق نباشم. چرا فکر میکنید دولت موفق نبوده یا چه باید میکرده که انجام نداده است؟ ما با چه معیار و شاخصی عملکرد دولت را ارزیابی میکنیم؟ بالاخره ما هم درگیر جنگ شدیم و هم شرایط پیشاجنگ، شبیه جنگ بود چون تحریم حداکثری و تهدید حداکثری وجود داشت و هم الان که حدود مثلاً ۵۰ روز از توقف جنگ گذشته، هنوز هم شرایط خیلی با ثبات نبوده و دائم در معرض تهدید هستیم که این تهدید، درونی نیست یعنی تهدید بیرونی است و این تلاطم به کشور تحمیل میشود و اتفاقاً با وجود اصرار دشمن به تزریق این تلاطم، ما در اداره امور جاری کشور کمتر دچار مشکل شدیم.
* درست است که اقتصاد کشور آسیب دیده و دچار رکود است. جامعه یک مقدار دچار بهت و عدم ثبات است ولی نباید انتظار معجزه از دولت داشت. بالاخره در این شرایط کشور اداره شده و اقلام اساسی در اختیار مردم بوده است. ما با تورم وحشتناک غیر قابل تجربهای هنوز مواجه نشدیم و نخواهیم شد انشاءالله. نرخ پول و ارز در شرایط قبل جنگ با شرایط حین جنگ فرقی نکرده و حتی یک مقدار شرایط آرامتر و متعادلتر هم شد.
* در طول دوره ۱۲ روزه که ما در بطن جنگ بودیم، امور جاری کشور اداره شد. به خوبی هم اداره شد، یعنی غیر خسارتهایی که به برخی مناطق کشور وارد میشد، زندگی در کشور جریان داشت و کمبود غذا و سوخت نداشتیم.
* دولت تمام تلاشش را در این زمینه میکند. آقای رئیس جمهور در جلسه اخیر با مدیران رسانهها به موضوع مذاکره اشاره کردند که البته بخشی از آن صحبتها تقطیع و خیلی پررنگ شد. رئیسجمهور اظهار کردند که بالاخره ما گفتگو هم باید بکنیم. گفتوگو کردن از همین جهت که این فشار و تلاطم و این ناآرامی خیلی دارد به جامعه تحمیل میشود و منشاء بیرونی هم دارد. شما ببینید دائم بازیهای رسانهای شکل میگیرد و به تهدیدها دائم دامن زده می شود. خب ما هم هنوز از جنگ ۱۲ روزه خیلی دور هم نیستیم. جنایتی که رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد انجام داد خیلی غیر مترقبه بود. ما در دل مذاکره بودیم. کمتر کسی فکر میکرد در حین مذاکره این اتفاق رخ دهد. این غیر قابل پیشبینی بودن شرایط، زمینه ای ایجاد میکند تا نگرانی در جامعه وجود داشته باشد.
* در این شرایط دولت تمام تلاش خود را به کار بسته و خواهد بست که تا حد امکان سایه جنگ از کشور دور باشد. گرچه تمام تجهیزات ممکن را به کار خواهد بست و در اختیار خواهد گرفت و در صورت لزوم با تمام توان از کشور دفاع کند. دولت همچنین تمام پیشبینیها را کرده که زمام اداره امور جاری در بدترین و سخت ترین شرایط از دستش خارج نشود. دولت این دو مورد را در در دستور کار خودش قرار داده و البته خب بالاخره یک بخشی از تزریق آرامش به جامعه هم کار رسانههاست. رسانهها هم باید کمک کنند تا اطمینان بخشی به مردم تا حد ممکن انجام شود.
* قیمت ارز ۱.۵ برابر شده است. ببینید ما یک مرحله مهار و کنترل وضعیت فعلی داریم که هم ممکن است همراه با هزینه باشد. من معتقدم مثلاً دولت برای اینکه نرخ حاملهای انرژی را در همین وضعیت فعلی نگه دارد خیلی فشار سنگینی را متحمل شده است، ولی همان بحث پیوست اجتماعی تصمیمات توجه داشته تا کاری را نکند که به جامعه فشاری تحمیل شود که آمادگی و انتظارش را ندارد. دولت فشار سنگین را تحمل کرده ولی آن اصلاح انجام نگرفت. از سویی تورم در کشور ۴۰ درصد بوده، الانم حدود ۴۰ درصد است. ارز در دولتهای قبلی زمانی که به دلایلی مشابه دلیل فعلی یعنی تشدید تحریمها، تهدید نظامی و جنگ، ارز جهشهای ۳۰۰ درصدی و ۴۰۰ درصدی داشته است. فقط خروج آمریکا از برجام دلار را از ۴ هزار تومان به ۱۳ هزار تومان رساند یعنی بیشتر از ۳ برابر. در دولت شهید رئیسی دلار از ۱۴ هزار تومان تا ۷۰ هزار تومان رسید یعنی حدود ۵ برابر. در دولت آقای پزشکیان دلار با ۶۰ هزار تومان تحویل دولت شد که قیمت تا ۱۰۷ هزار تومان تجربه شد اما قیمت بازار حدود ۹۰ هزار تومان رسید.
*{ با اشاره به اظهارات اخیر رئیس جمهور}: البته من بخشی از این انتقادات را نشأت گرفته از این میدانم که در هر شرایطی قرار است که نقد انجام شود. در حالیکه همان نکتهای هم که اشاره فرمودید و مسئلهای که در صحبتهای اخیر آقای رئیس جمهور بود، قبل و بعد داشت و بخش تقطیع شده صحبت ها بود. ایشان دقیقا قبل از آن جمله می گویند که ما اصلا اهل تسلیم نیستیم و در ذات ما تسلیم شدن وجود ندارد. این جمله دقیقا قبل از همان جمله ای است که مورد نقد واقع شده است. بعد رئیس جمهور از مخاطبان سوال میکند که شمایی که میگویید مذاکره نکنیم، بگویید چیکار بکنیم؟ فقط بجنگیم؟ حالا یک بخشی از صحبت های رئیس جمهور را گزیده جویی یا گزیده گزینی میکنند. همیشه هم این مساله وجود داشته و شاید دنبال این بودند که بالاخره یک گافی را شکار کنند.
*{ انتقادات به دیدار پزشکیان و الهام علی اف}: یک بخشی از این ها شیطنتهای رسانهای است که در یکی از اجلاسها انجام شد. آقای رئیس جمهور ملاقاتی با آقای اردوغان داشت و خیلی جنجال شد که رئیسجمهور در برابر اردوغان دست روی سینه خود گذاشته است، ولی دو تا عکس دیگر هم بود که حرکت و زبان بدن آقای اردوغان دقیقا عکس آن لحظه ملاقات او با آقای پزشکیان بود و سرش را در مقابل رئیس جمهور ایران خم کرده بود. این ها لحظه هایی است که رسانه ها شکار می کنند.
* آقای دکتر پزشکیان بسیار آدم اکتیو و هم خیلی آدم متواضعی است. این افراد ربات نیستند که برای آنها بشود برنامه تعریف کرد. رئیسجمهور اکت طبیعی خودش را دارد و ممکن است در یک لحظه، زبان بدنش در مواجه با فلان مسئول مقابل خودش یک برداشت و تفسیری بشود در حالی که در ثانیه بعدش عکس این رخ بدهد که مصداقش همان مورد آقای اردوغان بود که اتفاقاً خیلی اهل پروتکل است.
* از این شیطنتها شما خیلی زیاد میتوانید پیدا بکنید که در ملاقاتها، فلان رئیس، صندلی فلان رئیس را میکِشد. این مسائل در ملاقات های مختلف از جمله آقای اردوغان با آقای پوتین، پوتین با ترامپ و دیگران دیده می شود مثلا یکی صندلی دیگری را میکشد یا منتظرش نگه میدارد.
* عرض کردم این ها خیلی لحظههای آنی است اما اصالتاً این یک ویژگی شخصیتی آقای پزشکیان است که خیلی اهل پروتکل نیست البته وقتی پای آبروی کشور در میان بوده، ایشان خیلی همراهی زیادی داشته و به پروتکل ها تن داده و آنها را پذیرفته است.
* اشکالی که به آقای پزشکیان وارد کردند این است که وقتی رئیس جمهور آذربایجان وارد شد، ایشان به احترامش پا شده است. اگر فیلمهایی که از ملاقات آقای علیاف و پزشکیان منتشر شد را نگاه کنید، متوجه می شوید که احترامی که علیاف در جلسات به آقای پزشکیان گذاشت خیلی زیاد بود.
* آقای دکتر پزشکیان یک ترمی را وارد این جنس مناسبات کرده که من احساس میکنم به تدریج از ناحیه این رؤسای کشورهایی که با ایشان مراوده داشته است، پذیرفته می شود که تابع آن ترم خشک تشریفات متداول نیست. اشکالی هم ندارد، رئیسجمهور که زمینه وهن یا ضعف کشور را ایجاد نکرده است، بلکه در ملاقات های خارجی با صمیمیت برخورد کرده و مقابل هم صمیمیت طرف مقابل را دیده است. رئیسجمهور به آقای اردوغان احترام کرده بود و لحظه بعد، اردوغان دو برابر احترام کرد که ما آن لحظهها را شکار و منتشر کردیم. ما بعد از اینکه شیطنتی از ناحیه رسانه ترکی صورت گرفت، عکس های احترام اردوغان به آقای پزشکیان را منتشر کردیم.
* میخواهم بگویم این ملاقات ها یک تبادلات انسانی است که البته خب یک چارچوب متعارف هم دارد و آنجایی که خیلی نظم پذیر، تعریف شده و لایتغیر است، ایشان خیلی همراه شده است و یک جاهایی هم بالاخره انعطاف می توان داشت.
29215
نظر شما