خبرآنلان - جواد مرشدی:پس از تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، سه شنبه گذشته قطر مهمترین حامی مالی و کلیدی حماس آماج حمله اسرائیل شد، آن هم در شرایطی که نمایندگان حماس قرار بود در جلسهای در دوحه طرح آمریکا برای آتشبس غزه را بررسی کنند.
این حمله در حالی صورت گرفت که خیلی ازکشورهای عربی وحتی عربستان به لحاظ همکاری های نظامی و ایدئولوژیکی با امریکا تصور آن را هم نمی کردند.
از سوی دیگر ظاهرا طرح «پیمان ابراهیم» ترامپ نیز کارآیی خود را از دست داده و حالا باید دید ایالات متحده چه راهکاری برای خنثی کردن فشارهای ناشی ازاین تحرکات اتخاذ و تاثیر این تهدیدات در روابط خود با این کشورها را چگونه مدیریت خواهد کرد.
این روزها هم زمزمه هایی از حمله این رژیم به ترکیه شنیده می شود، گویی نتانیاهو برای استیلای خود این رژیم را قادر به هرتحرکی برخلاف قوانین بینالمللی می داند.
خبرگزاری «خبرآنلاین» در گفتگو با حشمت الله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، به آثار و تبعات حمله اسرائیل به قطر و تهدیدات پیرامونی تحرکات احتمالی این رژیم پرداخته است.
*** آثارو تبعات حمله اسرائیل به قطربرروابط دیگر کشورهای عربی با اسرائیل و شرایط کلی منطقه چه خواهد بود؟
اثرات و تبعات حمله اسرائیل به قطر را باید از چند زاویه بررسی کرد. نخستین موضوع، واکنشهای دنیای عرب است. برای اولین بار پس از امضای قرارداد کمپ دیوید، یعنی بعد از بیش از ۴۵ سال، مشاهده میکنیم که مصر به عنوان پیشگام جنگهای اعراب با اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۸ میلادی، رسماً اعلام کرده است که ۲۰ هزار نیروی نظامی را برای شکلگیری ناتوی عربی مأمور میکند. این اقدام نشان میدهد که جهان عرب به شدت از جانب اسرائیل احساس خطر میکند.
نکته دوم این است که برای نخستین بار، ادبیات نظامی و امنیتی بر مواضع مقامات ترکیه و اسرائیل علیه یکدیگر شکل گرفته است. در همین حال، جولانی، رئیسجمهور موقت سوریه، موضعی اتخاذ کرده که نشان میدهد موضع شخصی او نیست. او پس از چند ماه از سقوط بشار اسد، آشکارا از خیانت روسیه به اسد سخن گفت. این موضع در واقع نمایانگر هشدار آمریکا به کشورهای عربی است تا به سمت روسیه متمایل نشوند، چرا که روسیه شریک قابل اتکایی نیست.
به نظر من، این تحلیل درست است. روسیه همواره بازیگران مختلف را به چشم یک کارت در بازی بزرگ خود دیده است. در همین چارچوب، جولانی به نوعی بازتابدهنده موضع واشنگتن بود که نباید به شرق اعتماد کرد. در عین حال، نتانیاهو عملاً در حال اجرای طرح «نیل تا فرات» در آسمان است. او گرچه نمیتواند این طرح را روی زمین اجرایی کند، اما با گسترش حملات هوایی و عملیاتهای اطلاعاتی در منطقه، به دنبال تحقق آن در آسمان است.
*** در این صورت این سوال پیش می آید که این اتفاق ممکن است در شرایط کنونی چه ربطی به منافع ایران داشته باشد؟
با وجود گسترش تهدید اسرائیل، کشورهای عربی واکنش سردی نسبت به مواضع ایران نشان دادهاند. نمونه بارز آن زمانی بود که آقای لاریجانی پیشنهاد تشکیل اتاق عملیات مشترک علیه اسرائیل را مطرح کرد، اما هیچ مقام عربی از این موضع استقبال نکرد. حتی حمایتهای لفظی ایران نیز چندان جدی گرفته نشد.
دلیل این عدم استقبال را در چه می دانید؟
دلیل این امر آن است که به خاطر افراطگراییهای دو طرف و ایدئولوژیک شدن روابط ایران و اعراب در چند دهه اخیر، زمینه همکاری مشترک میان ایران و جهان عرب، حتی در برابر دشمن مشترکی مانند اسرائیل، هنوز فراهم نشده است.
شما به روسیه اشاره داشت ،برخی معتقدند که اساسا اگر جنگ مجددی بین ایران و اسرائیل رخ دهد چین و روسیه شاید در پی ایجاد یک توازن باشند ولی هیچ حمایتی نخواهند کرد. ایا چنین نگاهی درست است؟
این نگاه چندان هم بیپایه نیست. چین در راهبرد امنیت ملی خود هیچ چالش نظامی با غرب تعریف نکرده است. تنها موضوعی که برایش خط قرمز محسوب میشود تایوان است. چینیها تا سال ۲۰۴۵ صرفاً به روابط اقتصادی با غرب فکر میکنند، چرا که معتقدند پس از آن، قدرت اقتصادیشان به حدی میرسد که در حوزه نظامی نیز آسیبپذیر نباشند.
اما روسیه سیاست متفاوتی دارد. از زمان پتر کبیر تاکنون، روسیه همواره جهان را در قبال مرزهای خود به عنوان «کارت بازی» دیده است. به همین دلیل، کشورهای عربی هیچگاه روی مسکو به عنوان یک شریک راهبردی حساب باز نمیکنند. متأسفانه در ایران جریانی به دنبال «سفیدشویی» سیاستهای روسیه است. این جریان حتی تا جایی پیش رفته که در رسانه ملی سعی میکند اثبات کند بازگشت قطعنامهها بهتر از احیای برجام است. این نگاه خطرناک، پرونده ایران را دوباره زیر دست روسیه در شورای امنیت قرار میدهد؛ در حالی که تحولات جدید منطقه میتواند فرصتی برای ایران باشد تا بنبستهای خود را رفع کند، نه اینکه خود را دوباره گرفتار بازیهای روسیه نماید.
*** خیلی ازکشورهای عربی حتی عربستان به لحاظ همکاری های نظامی و ایدئولوژیکی که با امریکا داشتند تصور می کردند که این حمله اتفاق نخواهد اقتاد. الان نقش امریکا در این بین چیست، آیا امریکا میتواند این فشارهای ناشی از حملات اسرائیل را به نحوی خنثی کند؟ضمن اینکه در نظر داشته باشیم ترامپ در پی «پیمان ابراهیم» بود واکنون کشورهایی که متحد آمریکا بودند دارند مورد تهدید و حمله قرار می گیرند .سوال اساسی این است که تاثیر این تهیدات در روابط این کشور ها با آمریکا چه خواهد بود؟
کشورهای عربی تصور نمیکردند که اسرائیل به کشوری مثل قطر حمله کند؛ زیرا همکاریهای نظامی و امنیتی آنها با آمریکا را نوعی ضمانت امنیتی میدانستند. اما این حمله نشان داد که آمریکا نمیتواند همه تهدیدات اسرائیل را خنثی کند. پیمان ابراهیم، که در زمان ترامپ مطرح شد، عملاً شکست خورده است. یک روز پس از حمله به قطر، نتانیاهو صراحتاً اعلام کرد که دولت مستقل فلسطین هرگز تشکیل نخواهد شد و اسرائیل به تهدیدات امنیتی در کل منطقه پاسخ نظامی خواهد داد.
این سخن در واقع تیر خلاص بر پیمان ابراهیم بود، زیرا اساس این پیمان ایجاد یک چتر امنیتی بین کشورهای عرب متحد آمریکا و اسرائیل بود. حالا که خود اسرائیل این چتر را تهدید میکند، پیمان ابراهیم دیگر معنایی ندارد. به نظر من، تا زمانی که نتانیاهو و جریان راست افراطی در قدرت باشند، اسرائیل درگیر جنگ دائمی خواهد بود و هیچ پیمان پایداری در منطقه شکل نخواهد گرفت.
*** با این وجود اسرائیل به هر هدفی که بخواهد می تواند حمله کند و کشورهای عربی نیز قدرت بازدارندگی ندارند .از سوی دیگر الان هم زمزمه هایی در مورد حمله اسرایل به ترکیه شنیده می شود،بنظر شما آیا اسرائیل به ترکیه حمله خواهد کرد یا خیر؟
اسرائیل حتی پیش از حمله به قطر، ترکیه را هدف قرار داد. حدود ۲۰ روز قبل، حملهای به تأسیسات امنیتی ترکیه در سوریه انجام داد، اما ترکیه به دلیل مدیریت بحران، این حمله را پنهان کرد. از این منظر، ترکیه و اسرائیل اکنون در راهبردهای امنیتی خود یکدیگر را دشمن تلقی میکنند.
در واقع بسیاری از حملاتی که اسرائیل از بعد از سقوط بشار اسد در سه استان مرزی سوریه انجام میدهد حملاتی است که با هدف جلوگیری ازاستقرار اطلاعاتی امنیتی ترکیه و نیروهای وفادار به ترکیه صورت میگیرد.
*** کشورهایی مثل قطر ترکیه وحتی مصر تلاش میکردند در عین حال که از یک سو با گروه هایی مثل حماس ارتباط داشتند، ارتباط خود با اسرائیل را نیز حفظ کنند. فکر میکنید علت اصلی اینکه اسرائیل این تهدیدات را انجام می دهد در راستای این حمایت ازگروه های مقاومت است یا همان طرح اسرائیل بزرگ؟
حملات اخیر نشان میدهد اسرائیل دیگر چنین سیاستی را تحمل نمیکند. این موضوع، به شکست طرح «مشارکت برای صلح ناتو» نیز اشاره دارد؛ طرحی که در دهه ۱۹۹۰ میلادی برای همکاری کشورهای عرب با آمریکا و ناتو ایجاد شد. از وقتی که آمریکایی ها عملا به گونه ای روابط خود را اززمان ترامپ با ناتو دچار نوسان کردنداسرائیل هم دیگر حاضر نیست در قالب مقتضیات ناتو عمل کند و همینجوری کشورهای عرب هم که مجموعه معاهدات نظامی و امنیتی آنها با آمریکا در قالب طرح مشارکت برای صلح ناتو ویرایش یا باز تولید شده عملا احساس میکنند که طرح مشارکت برای صلح ناتو دارای خلا های امنیتی جدی است.
یک سمت دیگر قضیه این است که کشورهای عربی بعد از بهار عربی عملا سعی کردند یک نسخه مدنی و ملایم و دموکراتیک از اخوان المسلمین را پذیرا باشند، لذا ما میبینیم که در نماد اخوان المسلمین شمشیر جای خود را به شاخه زیتون میدهد وفراگیرترین جنبش ضد اسرائیلی در منطقه الان شرایط تازه ای را برای یارگیری و تغییر راهبرد پیدا کرده است.لذا من معتقدم اختلافات اسرائیل با کشورهای عرب و مسلمان فراتر از بحث فلسطین است یعنی شما در آینده شاهد خواهید بود که اسرائیلی ها شروع به خرابکاری های اطلاعاتی در برنامه های نظامی و به ویژه برنامه های هسته ای کشورهای مسلمان و به ویژه ترکیه خواهند کرد زیرابرای اسرائیلی ها در منطقه ای که کاملا وصله ناجور این منطقه هستند هیچ چیزی غیر از دست برتر نظامی امنیت ایجاد نمیکند و این دسته برتر نظامی چالش های را شکل خواهد داد .
*** بنظر شما احتمال حمله مجدد نظامی اسرائیل به ایران چقدر است؟
سوال بسیار به جایی پرسیدید و من البته دو جا این را گفته ام یکی الان به شما می گویم و یکی در مصاحبه تصویری با انتخاب که چند روز دیگر پخش خواهد شد. اگر اسرائیل احساس کند آمریکا توان مدیریت پیامدهای سیاسی و امنیتی حمله به قطر را ندارد، برای جلوگیری از شکلگیری یک اتحاد اسلامی ممکن است اقداماتی علیه ایران یا نیروهای نزدیک به ایران انجام دهد. برخلاف برخی تحلیلها که معتقدند حمله به قطر جنگ با ایران را به تأخیر انداخته، من اعتقاد دارم خطر جنگ همچنان جدی است.
اسرائیل همواره بر این باور بوده است که اگر جنگ را به ایران و متحدانش محدود کند، میتواند بخش زیادی از دنیای اسلام را از درگیری دور نگه دارد. اما اگر جنگ به حوزه اعراب سنی کشیده شود، احتمال شکلگیری همسویی گسترده اسلامی وجود دارد. به همین دلیل، احتمال اقدامات اسرائیل علیه ایران یا نیروهای همسو همچنان بالاست.
*** بازه زمانی این تحلیل شما مرتبط با همکاری ما با آژانس انرژی اتمی است یا خیر؟
این موضوع بیش از آنکه به همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی مرتبط باشد، به سازوکارهای منطقهای ارتباط دارد. اسرائیل سعی میکند جنگ را در دو سطح تعریف کند،یکی جنگ باایران ومتحدانش و دیگری جنگ باکشورهایی نزدیک به اخوانالمسلمین مانند قطر و ترکیه.
۲۱۲/۴۲
نظر شما