گزارش سیا درباره آغاز جنگ توسط رژیم بعث عراق

گزارش سرویس اطلاعات پخش خارجی (FBIS) وابسته به CIA، با کد JPRS L/۱۰۴۹۳ و تاریخ ۵ مه ۱۹۸۲ مجموعه‌ای از مقالات و مصاحبه‌ها از منابع عربی مانند «الوطن العربی» و فرانسوی مانند «آفریق-آسی» را گردآوری کرده، رویکردهای ضدایرانی را از منظر فلسطینی‌ها و عراقی‌ها بررسی می‌کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دستگاه‌های رسانه‌ایِ منطقه‌ای و جهانی پس از مشاهده استقلال رأی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و عدم وابستگی و سرسپردگی و سازش به هیچ قدرت منطقه‌ای و جهانی، سعی در پروپاگاندا و فضاسازی علیه ایران برای مشروع جلوه دادن تجاوز نظامی به این کشور کردند. این فضاسازی، که ریشه در نگرانی‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک داشت، جنگ ایران-عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) را نه به عنوان تجاوزی از سوی عراق، بلکه به عنوان «دفاع مشروع» در «تهدید ایرانی» تصویر می‌کرد.

گزارش سرویس اطلاعات پخش خارجی (FBIS) وابسته به CIA، با کد JPRS L/۱۰۴۹۳ و تاریخ ۵ مه ۱۹۸۲، نمونه‌ای برجسته از این روایت است. این گزارش، که مجموعه‌ای از مقالات و مصاحبه‌ها از منابع عربی مانند «الوطن العربی» و فرانسوی مانند «آفریق-آسی» را گردآوری کرده، رویکردهای ضدایرانی را از منظر فلسطینی‌ها و عراقی‌ها بررسی می‌کند. در ادامه، با تمرکز بر محتوای این گزارش، به تحلیل این رویکردها می‌پردازیم و نشان می‌دهیم چگونه ادله‌های ایدئولوژیک، دیپلماتیک و منطقه‌ای علیه ایران ساخته شد تا جنگ تحمیلی را توجیه کند. این تحلیل نه تنها بر پایه ارجاعات مستقیم به متن گزارش استوار است، بلکه نشان‌دهنده چگونگی تغییر حمایت اولیه عرب‌ها از انقلاب ایران به ناامیدی و حتی دشمنی است، که در نهایت به تقویت روایت «حمله پارسی» علیه «هویت عربی» منجر شد.

:در ادامه متن و تحلیلی از اسناد از نظر می‌گذرد. لازم به‌ذکر است که صفحات درج شده در ارجاعات، بیانگر شماره صفحه‌ در فایل اسناد می‌باشند

گزارش سیا درباره آغاز جنگ توسط رژیم بعث عراق

گزارش سیا درباره آغاز جنگ توسط رژیم بعث عراق

تحلیل رویکردهای ضدایرانی از دیدگاه فلسطینی‌ها: از حمایت اولیه به ناامیدی و خودانتقادی

فلسطینی‌ها، که در ابتدا انقلاب اسلامی ایران را به عنوان نمادی از مقاومت ضداستعماری می‌دیدند، به‌سرعت در گزارش JPRS به عنوان شاهدان اصلی رویکردهای ضدایرانی ظاهر می‌شوند. البته این مسئله به‌هیچ وجه به‌معنای ضدیت جریان مقاومت وقت با جمهوری اسلامی نیست، بلکه برخی از جریان‌های انحرافی موجود در سازوکارهای سازمانی جریان فلسطینی ضد اسرائیل اقدام به چالش‌آفرینی علیه ایران می‌کردند.

 مقاله اصلی گزارش از الوطن العربی (صفحات ۲۳-۲۶، شماره ۲۵۷، ۱۵-۲۱ ژانویه ۱۹۸۲) روابط فلسطینی-ایرانی را از سال ۱۹۶۸ ردیابی می‌کند، جایی که سازمان‌های فلسطینی مانند فتح صدها ایرانی را در اردوگاه‌های آموزشی سوریه، لبنان و عراق مکان آموزش نیروهیا انقلابی شد تا علیه رژیم شاه بجنگند. این حمایت اولیه، که با بازدید یاسر عرفات از تهران پس از انقلاب و تلاش برای میانجی‌گری بین ایران و کشورهای خلیج فارس همراه بود، بر پایه امید به «حل مسالمت‌آمیز مشکلات» و «عدم جاه‌طلبی ایران» استوار بود (صفحه ۳). البته شاید برخی امیدها در میان جریان‌های انحرافی ضد اسرائیل وجود داشت که انقلاب ایران را به‌عنوان هویتی مستقل(اسلامی-ایرانی) نمی‌پذیرفت و آن را خظری برای حوزه عربی در نظر می‌گرفت.

ادله اصلی ضدایرانی در اینجا ایدئولوژیک است: ایران با «صدور انقلاب» و پروپاگاندای تحریک‌آمیز علیه رژیم‌های عربی، هویت عربی را تهدید کرد. متن گزارش می‌گوید ایرانی‌ها «سیل پروپاگاندای تحریک‌آمیز علیه عراق و دیگر کشورهای خلیج» راه انداختند و مردم منطقه را به «شورش و اعلام [امام]خمینی به عنوان رهبر اسلام» فرامی‌خواندند (صفحه ۴). فلسطینی‌ها این را «ابر تاریک» در روابط می‌دانند و هشدار می‌دهند که ایران از صدور انقلاب و ایجاد مشکل برای همسایگان خودداری کند.

ادله دیپلماتیک نیز در این میان برجسته است: فلسطینی‌ها تلاش‌های میانجی‌گری خود برای پایان جنگ را ناکام دیدند، زیرا به‌زعم آن‌ها ایران بر «شرایط غیرممکن» اصرار داشت، مانند عقب‌نشینی بدون مذاکره یا احیای توافق الجزایر ۱۹۷۵ که خود ایران اجرا نکرده بود (صفحه ۶: هر بار ایران بر شرایط غیرممکن خود اصرار می‌ورزید تا میانجی‌گران را ناکام بگذارد). به‌اعتقاد برخی از فلسطینی‌ها این لجاجت، ایران را مسئول طولانی کردن جنگ و هدر دادن انرژی‌های عرب‌ها می‌کند، که مستقیماً به مسئله فلسطین آسیب می‌رساند. آن‌ها اما هیچگونه درکی از شرایط تجاوز نظامی عراق به ایران نداشتند؛ ایران می‌خواست متجاوز به‌درستی شناخته شود و ضمن پرداخت غرامت حقوقِ حقه ایران را برای همیشه به رسمیت بشناسد. این اصل اما از سوی عراق و سازمان‌های بین‌المللی به‌هیچ وجه پذیرفتنی نبود و متعاقبا ایران حق داشت میانجی‌گری هیچ کشوری را برای آتش‌بس نپذیرد.

پروپاگاندا و شایعه‌پراکنی‌ها به‌حدی رسید که حتی شایعه ارتباط ایران با اسرائیل نیز دستاویز جریان‌های منحرف قرار گرفت. شایعه‌ای از بن ساختگی که با هیچ منطقی از قدرت و یا شرایط سیاسی وقت همخوانی نداشت. شایعاتی چون  روابط مشکوک ایران با اسرائیل – مانند خرید قطعات یدکی از اسرائیل، تأییدشده توسط اطلاعات شوروی (صفحه ۷: ایران قطعاً قطعات یدکی از اسرائیل خریده است).

تحلیل رویکردهای ضدایرانی از دیدگاه عراقی‌ها: توجیه جنگ به عنوان دفاع از حاکمیت و امنیت منطقه‌ای

مصاحبه طارق عزیز، معاون نخست‌وزیر عراق، در آفریق-آسی (صفحات ۱۶-۲۰، ۱۲-۲۵ آوریل ۱۹۸۲) رویکرد ضدایرانی را از منظر رسمی عراق بیان می‌کند و جنگ را واکنش به تجاوز ایرانی می‌داند. ادله‌های اصلی اینجا بر پایه حاکمیت و امنیت تمرکز دارند و ایران را به عنوان تهدیدی ایدئولوژیک و نظامی تصویر می‌کنند. عزیز تأکید می‌کند که عراق با تجاوز ایرانی روبرو بود که شامل تهدیدها، دخالت در امور داخلی عراق، فراخوان به سرنگونی رژیم بعث بود (صفحه ۱۸).

او توافق الجزایر ۱۹۷۵ را با زور تحمیل‌شده می‌خواند و ملغی شدن آن را توجیه می‌کند زیرا ایران آن را اجرا نکرد و با توپخانه شهرهای مرزی ما را بمباران کرد (صفحه ۱۸-۱۹). این ادله، جنگ را به عنوان دفاع از حاکمیت عراق بر شط‌العرب و مرزهای تاریخی تبدیل می‌کند، که همیشه رودخانه عراقی بوده (صفحه ۱۸).

رویکرد ایدئولوژیک ضدایرانی در اینجا قوی‌تر است: ایران جنگ را برای حفظ رژیم و دور نگه داشتن ارتش از تهران طولانی می‌کند، زیرا اگر جنگ تمام شود، ارتش نقشی در آینده کشور خواهد داشت (صفحه ۱۹-۲۰). عزیز رژیم ایران را «ماجراجو نه انقلابی» می‌داند و شکست آن را در سطوح سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاه‌نمایی می‌کند. این تصویر، ایران را به عنوان رژیمی ناامید و شکست‌خورده نشان می‌دهد که از جنگ برای اجتناب از مشکلات داخلی استفاده می‌کند، و ادله می‌آورد که ایران به صلح نیاز دارد بیشتر از هر چیز دیگری اما به دلیل عدم مسئولیت، آن را رد می‌کند. عزیز همچنین میانجی‌گری‌های سازمان ملل، کنفرانس اسلامی و عدم تعهد را مسدودشده توسط ایران می‌داند، زیرا تهران عقب‌نشینی بدون پیش‌شرط می‌خواهد اما متعهد به پذیرش اصول حل درگیری نمی‌شود (صفحه ۱۹). این رویکرد، جنگ را به عنوان دفاع از وحدت ملی و هویت عربی توجیه می‌کند و ایران را تهدیدی برای گزینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم منطقه"می‌داند (صفحه ۱۸).

پیامدهای منطقه‌ای این رویکردها نیز در گزارش برجسته است: ایران با حمایت از گروه‌هایی مانند امل در لبنان، فرقه‌گرایی را ترویج می‌کند و به حضور فلسطینی آسیب می‌رساند (صفحه ۸-۹). این ادله‌ها، که ریشه در نگرانی از استقلال ایران دارند، فضاسازی رسانه‌ای را برای مشروع نشان دادن تجاوز عراق تقویت می‌کنند و نشان می‌دهند چگونه گزارش‌های اطلاعاتی مانند JPRS به بازتولید این روایت کمک کرده‌اند.

 نقش پروپاگاندا در مشروع‌سازی جنگ و درس‌های تاریخی

رویکردهای ضدایرانی در گزارش JPRS L/۱۰۴۹۳، که بر پایه ادله‌های ایدئولوژیک (صدور انقلاب و شکست داخلی)، دیپلماتیک (لجاجت در مذاکرات و رد میانجی‌گری) و منطقه‌ای (تهدید هویت عربی و روابط مشکوک با اسرائیل) استوار است، جنگ تحمیلی را به عنوان دفاع مشروع تصویر می‌کند. این روایت، که حمایت اولیه عرب‌ها را به درس سختی تبدیل می‌کند (صفحه ۲: نیاز به خویشتن‌داری در گرفتن مواضع سیاسی)، نشان‌دهنده تلاش رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی برای مقابله با استقلال ایران پس از انقلاب است.

ادله‌ها، مانند فریب فلسطینی‌ها از شعارهای ایرانی (صفحه ۵) یا ماجراجویی ایران(صفحه ۲۰)، تنها جنگ را توجیه می‌کنند. در نهایت، این گزارش اهمیت پروپاگاندا را در شکل‌گیری روایت‌های حساس برجسته می‌کند و یادآوری می‌کند که استقلال ایران چگونه به عنوان تهدیدی برای منافع منطقه‌ای و جهانی تفسیر شد، که درس‌هایی برای درک درگیری‌های کنونی ارائه می‌دهد.

۲۵۹

کد خبر 2119459

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین