به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی رویداد، اکران و نشست نقد و بررسی فیلم «در یک دنیای بهتر» به کارگردانی سوزان بیر محصول ۲۰۱۰ سینمای دانمارک در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
فرید متین، نویسنده و منتقد سینما در بخشی از این نشست گفت: سوزان بیر خود در مصاحبهای گفته بود که ایده اصلی فیلم، چیزی که باعث شد به خلق چنین داستانی منتهی شود، این بوده است که آنها میخواستهاند تا ذات ناهماهنگ جامعه بهظاهر یکدست دانمارک را نشان دهند. جامعهای که درگیر منازعات فردی و مسائل نژادپرستانه است. نتیجه در نهایت به «در دنیایی بهتر» منتهی شده است. فیلمی که عنوان دانمارکیاش «انتقام» است و مسئله داستانیاش نیز همین؛ اما رسیدن به دنیایی بهتر را در گرو پایانیافتن چرخه خشونت میداند و آن را بهعنوان راهحل نهایی پیشنهاد میکند. فرقی هم نمیکند که در جامعه مرفه و بهظاهر متمدن اروپایی باشیم یا در اجتماعی فقیر و بحرانزده از پناهندگان سودانی.
ساختار فیلمنامه براساس «تناظر/تقابل» است
او ادامه داد: فیلمنامهنویسان در طراحی ساختار فیلمنامه از «تناظر/تقابل» استفاده کردهاند. ما با دو خانواده سروکار داریم: خانواده کریستین و خانواده الیاس. پدر هر دو خانواده بهواسطهی شغلاش دائم در مسافرت است و زمانهای زیادی از خانواده بهدور. مادر کریستین فوت شده و مادر الیاس نیز از همسرش جدا شده است.؛ بنابراین میتوان گفت مادر نیز در هر دو خانواده غایب است. خود کریستین و الیاس نیز بچههایی تکافتادهاند. بنابراین مشابهت این دو خانواده و فرزندانشان مؤکد است.
او افزود: از طرفی دیگر، با تناظر بیگمن (در بخشی از داستان که در سودان میگذرد) و مکانیک (در دانمارک) نیز مواجهایم. دو آدمی که برای دیگران گردنکلفتی میکنند و هیچکس نیز جرئت ندارد چیزی به آنها بگوید. اما اهمیت این دو کاراکتر در فیلم از جنبهای دیگر نیز مهم است. هر دوی این کاراکترها بهعنوان کاتالیزوری عمل میکنند تا به کاتارسیس شخصیتهای اصلی کمک کنند. پدر الیاس زمانی به بلوغ احساسی میرسد که دست از مدارای همیشگیاش برمیدارد و بیگمن را به محلیها تحویل میدهد و ماجرای انتقامگرفتن از مکانیک هم به کریستین یاد میدهد که خشونت میتواند چه عواقبی به همراه داشته باشد.
او در پایان گفت: در کارگردانی نیز، با استفاده از نماهای مشابه در میزانسنهای مشابه بر این شباهتها تأکید میشود. استفاده از تقابل رنگی آبی و قرمز نیز یکی از دیگر نکاتی است که تضادهای موجود در داستان فیلم را در بُعد تصویری نمایندگی میکند و جابهجا در طراحی صحنه قابلردیابی است.
رئالیسم سرد دانمارکی در برابر خشونت عریان آفریقا
محسن سلیمانیفاخر، کارشناس و منتقد سینما نیز در این نشست گفت: روایت فیلم «در یک دنیای بهتر» بر پایه دو خط داستانی موازی بنا شده است؛ یکی در دانمارک با محور رابطه خانوادهها و زورگویی در مدرسه و دیگری در آفریقا با تمرکز بر پزشک و مواجهه او با خشونت جنگسالار. این دو خط در پایان بهطور نمادین در هم میآمیزند تا پاسخی مشترک برای خشونت شخصی و خشونت جهانی ارائه دهند. سوزان بیر در این اثر با سبک رئالیستی خود ـ قابهای ساده، حرکت دوربین آرام و تأکید بر نگاه و سکوت شخصیتها ـ موضوعات پیچیده اخلاقی و اجتماعی را در قالبی ساده و قابلفهم روایت میکند.
او افزود: تضاد تصویری میان دانمارک و آفریقا نقش مهمی در بار معنایی فیلم دارد. در دانمارک با رنگهای سرد و خاکستری روبهرو هستیم که بازتابی از سرکوب، انزوا و خشونت پنهان است، در حالی که آفریقا با خشونت عریان و بیرحمانه به تصویر کشیده میشود. این بازی رنگ و میزانسن، دوگانگی دو جهان را تقویت کرده، اما در عین حال کمی تصنعی و سادهسازیشده هم برداشت میشود.
خشونت خرد در سطح مدرسه انعکاسی از خشونت کلان در جهان است
او گفت: از منظر جامعهشناختی، فیلم بهخوبی نشان میدهد که خشونت خرد در سطح مدرسه انعکاسی از خشونت کلان در جهان است و چگونه ساختارهای سلطه در روابط روزمره بازتولید میشوند. کودکان داستان، محصول تربیت و شرایط خانوادگیاند و فیلم هشدار میدهد که خشونت در کودکی میتواند آینده اجتماعی را تهدید کند. همچنین در جامعه دانمارک نیز بحران معنا و گسستهای خانوادگی دیده میشود که نشان از آن دارد که رفاه اقتصادی لزوماً آرامش اجتماعی به همراه نمیآورد.
سلیمانیفاخر افزود: بهرهگیری از اندیشههای «مارکوزه» نیز افق تازهای برای تحلیل این فیلم میگشاید. او میان نیازهای واقعی و نیازهای کاذب تمایز میگذارد؛ آنتون نماد نیاز واقعی به صلح و بخشش است، در حالیکه کودکان تحت فشار نیازهای کاذب به انتقام و برتری قرار دارند. مارکوزه در کتاب «اروس و تمدن» بر کشاکش میان اروس (زندگی) و تاناتوس (مرگ) تأکید میکند و فیلم در دنیای بهتر دقیقاً همین جدال را به تصویر میکشد. پایان فیلم نیز با تأکید بر بخشش و بازسازی روابط انسانی، با امید مارکوزه به امکان «جهانی بهتر» همسو میشود.
۲۴۲۲۴۳
نظر شما