امیرمسعود عابدین: ایران در حال گسترش برنامه نوسازی نیروی دریایی خود، با تمرکز بر زیردریاییهای کوچک و قایقهای پرسرعت موشکی است که برای جنگهای ساحلی طراحی شدهاند. این اقدام، منعکسکننده راهبرد متمایز تهران برای مقابله با ناوگانهای آمریکا و متحدانش از طریق چابکی و پنهانکاری در خلیج فارس است.
تمرکز بر قدرت لایهای و چابکی
بر اساس گزارش نشریه اروپایی «armyrecognition»، ایران در حال تغییر شکل تواناییهای جنگ دریایی خود، با سرمایهگذاری متمرکز بر زیردریاییهای کوچک و بهشدت مسلح و شناورهای سطحی سریع و مجهز به موشک است. به گفته تحلیلگران دفاعی، این تغییر نشاندهنده یک حرکت عمدی از قدرت متعارف در آبهای آزاد، به سمت یک نیروی چابک و لایهای است که برای خنثی کردن نیروی دریایی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس و آبهای مجاور طراحی شده است.
ایران به جای دنبال کردن زیردریاییهای بزرگ و دوربرد، بر زیردریاییهای فشرده تمرکز کرده که برای عملیات در محیطهای کمعمق ساحلی بهینهسازی شدهاند. پلتفرمهایی مانند کلاس غدیر و کلاس پیشرفتهتر فاتح، زیردریاییهای تهاجمی هدفمندی هستند که قادر به استقرار اژدرهای سنگین، مینگذاری و پرتاب موشکهای کروز ضدکشتی هستند و در عین حال شناسایی آنها دشوار است.
این تأکید بر شناورهای کوچک، درک استراتژیک ایران از جغرافیای خلیج فارس را منعکس میکند. در آبهای کم عمق و پیچیده تنگه هرمز، پنهانکاری و قدرت مانور بر اندازه و استقامت برتری دارد. این زیردریاییها میتوانند از نویز و شلوغی طبیعی منطقه بهره ببرند و شناسایی سونار توسط پیشرفتهترین هواپیماهای گشت دریایی را دشوار سازند.
قدرت موشکی روی سطح و زیر آب
در سطح آب، ایران در حال سرعت بخشیدن به تولید قایقهای پرسرعت موشکی و شناورهای رزمی به سبک کاتاماران است. بسیاری از این پلتفرمها، از جمله کلاس شهید سلیمانی و ناوگان قدیمی شناورهای تهاجمی سریع (Fast Attack Craft)، به موشکهای ضدکشتی نور و غدیر مسلح هستند. این تسلیحات میتوانند اهدافی را در فاصله ۱۲۰ تا ۳۰۰ کیلومتری مورد اصابت قرار دهند و به ایران، یک شبکه قدرتمند دفاع ساحلی و توانایی گسترش دامنه تهدید در مسیرهای اصلی کشتیرانی را میدهند.
ترکیب قایقهای تندرو، مینی زیردریاییها و سامانههای بدون سرنشین، هسته دکترین دریایی ایران را تشکیل میدهد که گاهی اوقات توسط تحلیلگران غربی به عنوان «نیروی دریایی بازدارنده» توصیف میشود. به جای تطبیق ناوگانهای بزرگ آمریکا با شناورهای همتراز، راهبرد تهران متکی بر سرعت و پنهانکاری برای غلبه بر دشمنان است.
چالش برای ناوگان آمریکا
در صورت هماهنگی، این نیروها میتوانند حملات اشباعشده در چند حوزه را انجام دهند. زیردریاییها و وسایل نقلیه زیرآبی بدون سرنشین در زیر سطح عمل میکنند، در حالی که قایقهای موشکی و پهپادها اهداف را از بالا درگیر میکنند. در چنین سناریویی، حتی یک گروه ضربتی ناو هواپیمابر آمریکا نیز میتواند با حملات لایهبندی شده شامل اژدرها، مینهای دریایی و موشکهای کروز که از موقعیتهای غیرمنتظره پرتاب میشوند، مواجه شود.
برای ایالات متحده و متحدانش، این تحول یک چالش تاکتیکی فزاینده ایجاد میکند. سامانههای سنتی جنگ ضدزیردریایی (ASW) و دفاع ناوگان، برای زیردریاییهای بزرگ دیزل-الکتریک یا اتمی بهینهسازی شدهاند، نه برای ناوگان آبهای کمعمق که ایران اکنون در حال تجهیز آن است.
علاوه بر این تهدید در حال تحول، تلاش ایران در زمینه وسایل نقلیه زیرآبی بدون سرنشین نیز قابل توجه است. اعتقاد بر این است که دو نمونه اولیه که در سالهای اخیر آزمایش شدهاند، در حال ورود به وضعیت عملیاتی هستند و امکان نظارت خودکار و به طور بالقوه، حملات از راه دور را فراهم میکنند.
در اصل، ایران فقط کشتی و زیردریایی نمیسازد، بلکه در حال ساخت یک مفهوم جنگی متناسب با جغرافیا، منابع و دشمنان خود است. این داراییها که جمعوجور، چابک و ردیابی آنها دشوار است، تجسمبخش نوع جدیدی از بازدارندگی دریایی هستند که نیروی دریایی آمریکا و شرکایش را میترساند.
۵۸۳۲۲
نظر شما