گروه اندیشه: همایش « ایران و فاجعه کم آبی؛ زمینه ها، پیامدها و راهکارها» در روز یکشنبه مورخ ۲۰/۷/۱۴۰۴ توسط گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری دانشگاه صنعتی شریف، انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی با دبیری فاطمه نیکویی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
در گزارش زیر که خلاصه ای از سخنرانی های ایراد شده در همایش «ایران و فاجعه کمآبی؛ زمینهها، پیامدها و راهکارها» است که با تأکید بر دیدگاههای جامعهشناختی و میانرشتهای برگزار شد. در این همایش تجریشی به شکاف ساختاری و منابع و مصارف اشاره به عنوان علل بنیادین بحران فراتر از اقلیم اشاره کرد و گفت که منابع تجدیدپذیر به ۶۶ میلیارد مترمکعب و مصرف بیش از ۹۰٪ از این منابع، در حالی که شاخص جهانی کمتر از ۴۰٪ را توصیه میکند به معنای کاهش مستمر منابع تجدید پذیر است. حجت پناه در بحث شکاف ساختاری میان منابع و مصارف به موضوع مدیریت سنتی و ناپایدار اشاره کرد. او گفت که سدسازیهای غیرکارشناسی مانند گتوند که به رانت آلوده شد، حاکی از تمرکز قدرت در دست افراد غیرمتخصص، و فساد سیستماتیک بوده که منجر به سوءمدیریت و تخریب دشتها شده است.
طاهری مسئله اصلی بحران آب را بینشی ذکر کرد. از نظر او پارادایمهای فروشکستهای که انسان را محور قرار داده و سعی در تطبیق طبیعت با انسان دارند، نه برعکس ریشه چنین رخدادهایی هستند. این نگاه، آب، انرژی و خاک را جداگانه میبیند و منجر به شکستهای زنجیرهای میشود. زهرایی دیگر شرکت کننده در این همایش عدم تحقق سیاست ها را عامل دیگر بحران حاضر ذکر کرد. او گفت که تنها ۲۶٪ سیاستهای کلان منابع آب محقق شده است که نشاندهنده شکاف عمیق میان اهداف و توان اجرایی کشور و ناتوانی در تدوین برنامههای متناسب با ظرفیتهای اجرایی است.
در بخش پیامدهای فاجعه تجریشی به ابعاد گسترده زیست محیطی، و موضوع سلامت و امنیت پرداخت. او گفت که پیامدهایی نظیر خشک شدن دریاچه ارومیه، طوفانهای نمکی، افزایش بیماریهای تنفسی و سرطان، شوری خاک، مهاجرت، تعارضات بین استانی و چالشهای سیاسی-امنیتی از مهمترین پیامدهای بحران آب است. حجت پناه نیز با اشاره به بحران آب، به تهدید حیات تمدن ایرانی اشاره کرد. او گفت شدت بحران کنونی در طول تاریخ بیسابقه است و ادامه حیات تمدن ایرانی را تهدید میکند.
در بخش راهکارها، تاکید بر مشارکت و اصلاح ساختار شد. از این رو تجریشی، حجت پناه، و نژادی، اصلاح حکمرانی و مشارکت را مورد بحث قرار داده و مورد تاکید قرار دادند. آنان بر تفویض اختیار به سطوح محلی، همافزایی نهادهای مرتبط و مهمتر از همه، مشارکت اجتماعی و ایجاد کانونهای پژوهشی مستقل برای خروج از «جامعه غیرمشارکتپذیر» تاکید کردند. طاهری و اینانلو به عنوان راهکار تغییر پارادایم و بازنگری کلان را مورد بحث قرار داده، بر اصلاح فاز ادراکی جامعه، کنار گذاشتن نگاه انسانمحور، و بازنگری اساسی در مفهوم خودکفایی کشاورزی و تعدیل نگاه ایدئولوژیک در سیاست خارجی تاکید کردند. در این بخش زهرایی بر روی توسعه متوازن نیروی انسانی بحث کرد و این که رفع کمبود متخصصان حیاتی در حوزههایی مانند اقتصاد آب، حقوق آب و علوم اجتماعی آب که مانع مدیریت پایدار هستند مورد بازبینی جدی واقع شود. نژادی در بخش راهکارها بازگشت به حکمرانی ایرانی را مورد بحث قرار داد. او گفت که پیوند دوباره با میراث فکری مانند عدالتخواهی شیخ بهایی و تلفیق دانش و حکمت برای ایجاد حکمرانی پایدار و اخلاقی ضرورت این مرحله از حیات ایرانیان است. این گزارش که توسط فاطمه نیکویی (دبیر گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی) و رزیتا خسروی (عضو هیئت مدیره گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی) تهیه و تنظیم و به طور اختصاصی در اختیار بخش اندیشه خبرگزاری خبرآنلاین برای انتشار قرار داده شده که در زیر از نظرتان می گذرد:
****
مقدمه: موضوع آب در ایران، برخلاف تصور رایج، صرفاً یک مسئله فنی یا اقلیمی نیست؛ بلکه پدیدهای پیچیده، چندلایه و میانرشتهای است که در بستر تعاملات انسانی، ساختارهای اجتماعی، سیاستگذاریهای سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و فرهنگ مصرف شکل می گیرد. از منظر جامعهشناسی، آب نهتنها یک منبع طبیعی بلکه یک سازه اجتماعی است؛ عنصری که معنا، ارزش و کارکرد آن در جوامع مختلف بر اساس زمینههای فرهنگی، تاریخی و سیاسی متفاوت است.

و دبیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی
گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی بر این باور است که با تداوم روند کنونی، بحران کمآبی در ایران در حال تبدیل شدن به فاجعهای است که میتواند هستی اجتماعی و زیستمحیطی کشور را تحت تأثیر قرار دهد. از اینرو، برای پاسخگویی مؤثر، نیازمند گفتوگویی واقعی و همافزا میان رشتههایی چون جامعهشناسی، اقتصاد، مهندسی آب، اقلیمشناسی و سیاستگذاری عمومی هستیم. تنها از دل چنین همکاری میانرشتهای است که میتوان به راهحلهایی دست یافت که از نظر زیستمحیطی پایدار، از نظر اجتماعی عادلانه، و سازگار با زمینه های فرهنگی کشور باشند.
بر همین اساس، گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی با رویکردی چندرشتهای و با دعوت از متخصصان حوزههای گوناگون، همایشی تخصصی برگزار کرد تا فتح بابی برای برقراری گفتوگوی علمی و میانرشتهای در زمینه بحران آب باشد. سخنرانان این همایش عبارت بودند از: ۱. دکتر مسعود تجریشی ۲. دکتر حسین حجتپناه ۳. دکتر بهرام طاهری ۴. دکتر اطهره نژادی ۵. دکتر حسین اینانلو
۶. دکتر بنفشه زهرایی. خلاصه سخنرانیهای ارائهشده در این گزارش آمده است. همچنین، فایل صوتی هر سخنرانی بهصورت جداگانه در کانال گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی به آدرس @sociologyofislamiccountries و کانال انجمن جامعه شناسی موجود است، که پژوهشگران میتوانند مراجعه کنند. خلاصه صحبت های مطرح شده توسط استادان تقدیم میشود.
"روایت علل، پیامدها و راهکارهای مقابله با فاجعه کمآبی"
دکتر محمدمسعود تجریشی، عضو هیأت علمی و سرپرست دانشگاه صنعتی شریف، در ارائه خود با عنوان "روایت علل، پیامدها و راهکارهای مقابله با فاجعه کمآبی" به بررسی ابعاد مختلف بحران آب در ایران پرداخت و چهار محور اصلی «علتها»، «پیامدها»، «راهکارها» و «تجربیات موفق داخلی و جهانی» را مورد تحلیل قرار داد.

عضو هیأت علمی و سرپرست دانشگاه صنعتی شریف
۱. وضعیت منابع و مصارف آب در ایران
وی با استناد به دادههای اقلیمی و هیدرولوژیکی، کاهش مستمر میانگین بارش و افزایش میانگین دمای کشور را به عنوان دو واقعیت مشاهداتی کلیدی مطرح کرد. این تغییرات موجب کاهش چشمگیر رواناب و افت منابع تجدیدپذیر آبی تا حدود ۶۶ میلیارد مترمکعب در سالهای اخیر شده است. در حالی که در دهه ۱۳۷۰ کل مصرف آب کشور حدود ۸۰ میلیارد مترمکعب بوده، این رقم در سال ۱۴۰۲ به بیش از ۹۴ میلیارد مترمکعب رسیده است؛ یعنی بیش از ۹۰ درصد منابع تجدیدپذیر مصرف میشود، در حالیکه شاخص جهانی پایداری، مصرف کمتر از ۴۰ درصد را توصیه میکند. در نتیجه، ناترازی ساختاری میان منابع و مصارف آب بهوجود آمده و سرانه آب تجدیدپذیر کشور به زیر آستانه بحران رسیده است.
۲. پیامدهای فاجعه کمآبی
تجریشی با اشاره به تجربه دریاچه ارومیه، آن را نمونهای عینی از تبعات بحران آب دانست و پیامدهای آن را در پنج محور بیان کرد:
محیطزیستی: خشک شدن دریاچه، افزایش آلبدو و تشعشع فرابنفش، بیابانزایی، طوفانهای نمکی و از بین رفتن تنوع زیستی.
سلامت انسانی: افزایش بیماریهای تنفسی، فشار خون، آسم، سرطان و تولد نوزادان با وزن کم.
کشاورزی: شوری و سمی شدن خاک، کاهش حاصلخیزی و بازده محصولات، و تهدید زنجیره غذایی.
اقلیمی: تغییرات شدید دمایی و نوسانات محلی آبوهوا.
اجتماعی و امنیتی: مهاجرت، تعارض بین استانها و اقوام، مناقشات محلی بر سر آب و بروز چالشهای سیاسی و امنیتی. او همچنین به فرونشست زمین، افزایش تعداد چاهها، کسری سالانه آب زیرزمینی و بحرانی بودن دشتهای کشور اشاره کرد.
۳. راهکارهای مقابله با بحران کمآبی
به باور تجریشی راه کارهای مقابله با کمآبی را میتوان در چهار محور ارائه داد:
الف) اصلاح حکمرانی: ایجاد نظام یکپارچه مدیریت منابع آب، تقویت شوراهای حوضههای آبریز، تفویض اختیار به سطوح محلی، همافزایی وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیطزیست، و شفافسازی دادهها.
ب) مدیریت تقاضا: کاهش برداشت از منابع زیرزمینی، توسعه سامانههای هوشمند پایش چاهها، ترویج آبیاری کممصرف، و بازچرخانی پساب در بخشهای شهری و صنعتی.
ج) حفاظت و بازچرخانی منابع: اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی آبخوانها، احیای تالابها، مدیریت سیلاب و کاهش تبخیر سطحی با فناوریهای نوین.
د) آموزش و مشارکت اجتماعی: ارتقای آگاهی و جلب مشارکت کشاورزان و بهرهبرداران محلی در تصمیمگیریها و ترویج پویشهای رسانهای صرفهجویی.
۴. تجربیات موفق داخلی و جهانی
در حوضه دریاچه ارومیه، مدیریت یکپارچه در سد حسنلو موجب ۶۲٪ کاهش مصرف آب و حذف کامل کشت چغندر قند شد. بهکارگیری مدل «حسابداری آب» با همکاری دانشگاههای صنعتی شریف و دلفت، و استفاده از فناوریهای سنجشازدور برای تعیین تبخیر و تعرق واقعی، از دیگر دستاوردهاست. همچنین، تولید ارقام گندم مقاوم به خشکی سبب صرفهجویی آب کشاورزی شده است.
در بخش شهری و صنعتی، شهرهایی نظیر نیویورک و سیدنی با بهرهگیری از سیستمهای تصفیه و بازچرخانی در محل، رشد مصرف آب را از رشد جمعیت جدا کردهاند—الگویی که دکتر تجریشی به عنوان نمونههای موفق از آنها نام برد.
«امید تراژیک آب در ایران»
دکتر حسین حجتپناه، مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی انجمن جامعهشناسی ایران، در سخنرانی خود با عنوان «امید تراژیک آب در ایران»، ابتدا به وضعیت بحرانی منابع آبی کشور و اهمیت آن برای ملت و تمدن ایرانی پرداختند. او تأکید کرد که ایران، بهلحاظ جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی، در منطقهای واقع شده که همواره با کمآبی مواجه بوده، اما شدت بحران کنونی در طول تاریخ بیسابقه است و تهدیدی جدی برای ادامه حیات تمدن ایرانی محسوب میشود.

مدیر گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی انجمن جامعهشناسی ایران
پرسش محوری حجتپناه این بود که چرا حوزه فرهنگی ایران در طول تاریخ توانسته با مسئله کمآبی مقابله کند، اما در دهههای اخیر با بحران جدی روبرو شده است؟ بر اساس رویکرد پدیدارشناسی، او دلایل این بحران را در چند عامل کلیدی برشمرد:
مدیریت سنتی و ناپایدار منابع آب: شیوههای سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای روز نیستند. با رشد جمعیت و شهرنشینی، نیازهای جدیدی پدید آمده که مدیریت سنتی توان پاسخگویی به آنها را ندارد.
سدسازیهای ناپایدار و غیرکارشناسی: سدسازیهای قبل از انقلاب، در پاسخ به نیازهای زمان انجام میشدند، اما پس از انقلاب، بسیاری از پروژهها به رانت و فساد آلوده شدند. نمونه بارز آن، سد گتوند است که بهدلیل عدم کنترل شوری آب، موجب تخریب اراضی کشاورزی شد.
حکمرانی ناصحیح و بیحکمت: حکمرانی بدون بهرهگیری از خرد جمعی و کارشناسیهای لازم، منجر به مجاز شدن حفر چاههای عمیق، بینظمی در مدیریت منابع و هدررفت آب شده است.
فساد سیستماتیک و سوءمدیریت: نبود شایستهسالاری، تمرکز قدرت در دست افراد غیرمتخصص و روابط رانتی میان سودجویان و نهادهای دولتی، منابع آبی کشور را به سمت مصرف بیرویه و تخریب زیستمحیطی سوق داده است. این تخریب شامل نابودی کوهها، جنگلها، حریم رودخانهها و دشتهاست.
تخریب دشتها و کاهش منابع طبیعی: حدود ۴۵۰ دشت در ایران خشک شدهاند. این امر نتیجه سیاستهای تمرکزگرایانه و توسعه ناپایدار است که موجب شده خاکهای حاصلخیز زیر ساختوسازهای شهری دفن شوند و توان نگهداری آب در خاک کاهش یابد.
تفاوت میان ایران سیاسی و ایران فرهنگی: مرزهای سیاسی و تفکیکهای اداری، مانع مدیریت صحیح منابع طبیعی در مناطق مرزی شدهاند. خشک شدن رودهای هامون و اترک، نمونههایی از این بحراناند که بخشی از آن ناشی از سوءمدیریت داخلی و بخشی دیگر از عدم همکاری کشورهای همسایه است.
در بخش دیگری از سخنرانی، حجتپناه با تأکید بر نقش مشارکت مردمی و مسئولیت اجتماعی، بیان کردند که حکمرانی، متغیری مستقل نیست بلکه بازتابی از رفتارها و فرهنگ جامعه است. او با صراحت گفت: ما جامعهای هستیم که اهل مشارکت نیستیم و همین فقدان مشارکت، مسیر اصلاح را دشوارتر کرده است.
در همین راستا، حجتپناه پیشنهاد تشکیل «کانون پژوهشی مستقل، داوطلبانه و غیر دولتی برای آب ایران» را مطرح کرد. این کانون در صورت تاسیس با رویکردی میانرشتهای و مشارکتی، به تولید راهکارهای علمی و عملیاتی برای مدیریت بحران آب خواهد پرداخت. حجتپناه افزود: موضوع مشارکت، متدولوژیک است و از مبانی بینش و روششناسیای برخوردار است که قابلیت پیوند دادن انتزاعیترین و کلیترین مفاهیم با جزئیترین و عینیترین امور را دارد. این بینش، هارمونی و هماهنگی میان سطوح مختلف اندیشه و عمل را ممکن میسازد و زمینهای فراهم میکند تا راهحلها از دل پژوهشهای میدانی و چندرشتهای، بهصورت منسجم و مؤثر شکل بگیرند.
در پایان، حجت پناه از استادان و متخصصان علاقهمند دعوت کرد تا برای همکاری در تشکیل این کانون، پیشنهادات خود را ارائه دهند و بر اهمیت امید، تلاش جمعی، دیپلماسی فرهنگی و همبستگی ملی برای عبور از بحران کمآبی ایران تأکید کرد.
"فراتر از چاه: تغییر پارادایم برای آب، ایران و جهان ؛ پارادایم ها، نهادینه سازی و در هم تنیدگی ها "
دکتر بهرام طاهری استاد دانشگاه و مدیر گروه حقوق و مسئولیت های اجتماعی محیط زیستی در سخنرانی خود با عنوان «فراتر از چاه: تغییر پارادایم برای آب، ایران و جهان؛ پارادایمها، نهادینهسازی و درهمتنیدگیها» بر ضرورت بازنگری در پارادایمهای ادراکی بشر برای درک درست بحرانهای زیستمحیطی و اصلاح بنیانهای فکری حکمرانی تأکید کرد.

استاد دانشگاه و مدیر گروه حقوق و مسئولیت های اجتماعی محیط زیستی
در این نشست، طاهری تمرکز خود را بر مفهوم پارادایمها و درهمتنیدگی سیستمها قرار داد و گفت: پارادایمها تعیین میکنند که ما چه میبینیم. آنها چارچوبهای بنیادین اندیشه بشریاند که مسیر پژوهش، پرسشگری و حتی شیوه فهم مسئله را هدایت میکنند. بسیاری از اوقات، همین چارچوبها ما را از طرح پرسشهای درست بازمیدارند.
وی با اشاره به اینکه بحران آب در ایران بازتاب بحران بزرگتری در سطح جهانی است، افزود: تنوع بحرانهای آبی در سراسر جهان نشان میدهد که مسئله فقط آب نیست؛ بلکه ما با بحران بینش روبهرو هستیم. کمآبی، فرسایش خاک و حتی کاهش ارزش پول های ملی، همه ریشه در یک بیماری واحد دارند — بیماری پارادایمهای فروشکسته، یعنی طرز فکری که دیگر پاسخگوی آینده نیست. بینشی که انسان به واسطه آن همه چیز را متناسب با نیاز خود، و حتی کوتاه بینانه تر از آن، فقط متناسب با نیازهای نسل و زمان خود میخواهد و همه چیز را با به کارگیری سیاستها، فناوریها، تبلیغات و آموزش با خواسته های خود هماهنگ میکند.
این استاد دانشگاه با نقد نگاه کمّی به حکمرانی آب تصریح کرد: سالها شاخصهایی چون حجم مخازن یا میزان برداشت، معیار موفقیت بوده است؛ اما تجربه زیسته مردم، سلامت اکولوژیکی و ارزش فرهنگی آب نادیده گرفته شدهاند. وقتی آب را از عمق ۲۰۰ متری پمپاژ میکنیم، تصور میکنیم مسئله آب را فهمیدهایم، در حالی که فقط آن را کنترل فیزیکی کردهایم.
طاهری با اشاره به نمونه دریاچه ارومیه تأکید کرد: وقتی سوالات شکل گرفته در ذهن انسان بر کمبود منابعی چون آب شکل میگیرد، پرسش سوالات عمیق تر به گوشه ای رانده شده و از نظرها پنهان میماند، صورت مسئله صرفاً در قالب کمبود آب شکل میگیرد و تعریف میشوند و راهحلها هم در همان چارچوب شکل میگیرند — پروژه هایی چون انتقال آب بین حوضه ای، سدسازی های غیر ضروری و دیگر طرحهای پرهزینه، مخرب و خلاف منطق خلقت و قاموس طبیعت برای حل صورت مساله نادرست تعریف می شوند و رویکرد عارضه درمانی جایی برای ریشه درمانی باقی نمیگذارد. این، نتیجه پرسشگری و پاسخگویی در قالب پارادایم نادرست است. باید بپرسیم چرا مصرف آب افزایش یافته و چه ساختار توسعهای این وضعیت را ایجاد کرده است. در قالب این پرسش ها است که امکان دستیابی به علل ریشه ای اقتصادی-اجتماعی مسائل نیز فراهم میشود. در چارچوب وجود پارادایم های درست است که از خطای اتخاذ سیاستهای اقتصادی که صرفا مشکل را از دیدگاه اقتصاد خرد واکاوی میکنند و بی توجه به نیروهای قدرتمند سیستمی که در چارچوب اقتصاد کلان، اقتصاد خرد را و نیز مشکل وابستگی به منابع پایه طبیعی را شکل میدهند، می توان اجتناب کرد.
طاهری سپس بررسی های خود را در ساختار اقتصاد کلان هجده کشور و مقایسه ایران و متوسط جهان با آن ها پرداخت و به نسبت بسیار نامتوازن فشار برمنابع طبیعی و بخصوص آب و انرژی در کشورمان اشاره کرد که علیرغم این که بارش متوسط در ایران یک سوم متوسط جهانی است و تبخیر در آن بسیار شدیدتر از متوسط جهانی است، وزن متوسط بخش کشاورزی در اقتصاد ایران دو برابر متوسط جهانی است که پر آب تر و کم تبخیرتر است.
وی در ادامه با تبیین نقش پارادایمها در شکلگیری ارزشها گفت: در گذشته، انسان خود را با طبیعت سازگار میکرد، اما از زمان استخراج نخستین چاه نفت در سال ۱۸۵۹ در پنسیلوانیا، پارادایم حاکم بر بشر، تطبیق طبیعت با انسان بوده است. این تغییر، بهرهوری را معکوس و نظام تعامل انرژی و زیستبوم را ناپایدار کرده است. وی سپس به مقایسه تحلیلی ویژگی های پارادایم مورد نیاز جهان آینده و پارادایم فروشکسته دو قرن اخیر پرداخت.
طاهری تأکید کرد: پارادایم جهانی فعلی، منابع را از هم جدا میبیند، در حالی که آب، انرژی، خاک و غذا و اتمسفر درهمتنیدهاند ما در سیستمی از زیرسیستم های در هم تنیده زیست میکنیم. نتیجه این نگاه تجزیهای، زنجیرهای از شکستهای تشدید شونده در محیطزیست، اقتصاد و حتی در ساختارهای اجتماعی است. زمین و بشر امروز به نوسازی پارادایم نیاز دارند.
وی در پایان به تفاوت ویژگیهای این دو نوع پارادایم اشاره نمود و افزود: حکمرانی پایدار از ادراک درست آغاز میشود. باید ابتدا فاز ادراکی جامعه را اصلاح کنیم؛ نخبگان باید فهم علمی درست را به دقت تبیین و راستی آزمایی کرده و آن را به آگاهی عمومی، نهادسازی و قانونگذاری تبدیل کنند.
«ایرانِ کمآب: حکمرانی، مشارکت و بازآفرینیِ حکمت در سرزمین تشنه»
دکتر اطهره نژادی، مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی ایران؛ با نگاهی فلسفی و علمی به بحران منابع آب در ایران پرداخت و خواستار بازآفرینی حکمرانی بر پایه مشارکت، عدالت و خرد تاریخی شد.

مشاور عالی وزیر راه و شهرسازی و مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی
وی با اشاره به پیامدهای تصمیمگیریهای نادرست در حوزه منابع طبیعی، تأکید کرد که فرصت آزمون و خطا را از دست دادهایم و افزود: وقتی خود را مطلق و بینیاز از بازنگری میپنداریم، دیگر سخن دیگران را نمیشنویم و نگاههای تازه را برنمیتابیم. این همان است که به آن میگویند رهایی از من ذهنی.
بر اساس دادههای پژوهشی، کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانی، فرونشست زمین و طوفانهای نمکی از نشانههای بارز بحران اقلیمی در کشور هستند. در کنار اینها، پیامدهای اجتماعی نیز نگرانکنندهاند: مهاجرت از روستاها، آلودگی هوا در شهرها و مرگ خاموش طبیعت.
بازگشت به حکمت ایرانی
نژادی در بخش دیگری از سخنرانی خود، با اشاره به میراث فکری بزرگان ایرانی، از شیخ بهایی به عنوان نماد عدالت در تقسیم آب و از ملاصدرا به عنوان نماینده پیوند وجودی انسان و طبیعت یاد کرد. او تأکید کرد که حکمرانی کامل آب آن است که هم عدالت را برقرار سازد و هم کرامت طبیعت را پاس دارد.
از نظر او حکمرانی نوین آب؛ از فلسفه تا عمل سه ضرورت اساسی برای بازسازی حکمرانی منابع آب را مطرح می کند:
-نهادهای انسانی و خدمتمحور
-ساختارهای چندمرکزی با مشارکت محلی
-سیاستهای منعطف و قابل اصلاح
-چشمانداز آینده؛ از قنات تا امید
مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی پیشنهاد داد پروژهای مشارکتی در یکی از دشتهای مرکزی ایران اجرا شود؛ شامل مرمت قنات، احیای پوشش گیاهی، مدیریت سیلاب و اجرای قوانین محلی. این اقدام میتواند آغازگر بازگشت زندگی به دشتها باشد.
او در پایان، مخاطبان به ویژه دانشجویان را به عنوان معماران حکمرانی پایدار خطاب کرد و گفت: هر پروژه کوچک میتواند آغاز حکمرانی حکیمانه باشد. زمانی که دانش و حکمت با هم تلفیق شوند، آب نهفقط مایه حیات، بلکه نماد امید، پیوند و آینده خواهد بود.
«واکاوی ریشههای اقلیمیِ بحران آب در ایران»
دکتر حسین اینانلو، استاد دانشگاه بین المللی و آزاد قزوین، در سخنرانی خود با عنوان «واکاوی ریشههای اقلیمی بحران آب در ایران» بر لزوم بازنگری بنیادین در راهبردهای کلان کشور برای مهار بحران آب تأکید کرد. اینانلو با اشاره به ویژگیهای اقلیمی ایران گفت: بخش عمدهای از ایران، حدود ۹۰ درصد از پهنه سرزمینی کشور، در ناحیۀ پیوستهای از شرق تا جنوب، در اقلیمهای خشک تا نیمهخشک قرار دارد. بنابراین، کمآبی را میتوان ویژگی ذاتی اقلیم ایران دانست که منشأ آن در الگوهای گردشی جو و تأثیر مراکز پرفشار جنبحارهای نهفته است.

استاد دانشگاه بین المللی و آزاد قزوین
او افزود: تغییرات اقلیم به عنوان یک بحران جهانی، در ایران بیش از هر چیز در کاهش بارش و افزایش دما نمود یافته و موجب تشدید بحران آب در این سرزمین ذاتاً نیمهخشک شده است.
استاد دانشگاه آزاد قزوین با اشاره به روند تاریخی افزایش جمعیت کشور اظهار داشت: در حالیکه منابع آب شیرین ایران بسیار محدود است، نرخ رشد جمعیت در کشور تا سه دهۀ پیش حدود دو برابر میانگین جهانی بوده و طی یک قرن گذشته نزدیک به ۹ برابر افزایش یافته است. این رشد خارج از توان بومشناختی، در کنار توسعه صنعتی و کشاورزی مبتنی بر راهبرد غیرعلمی "خودکفایی"، ایران را به مرز ورشکستگی آبی رسانده است.
اینانلو در پایان تأکید کرد: مهار بحران آب در ایران نیازمند بازنگری اساسی در سیاستها و رویکردهای کلان است. این بازنگری باید در چهار حوزه صورت گیرد: نخست، در بعد معرفتشناختی با کنار گذاشتن نگاه انسانمحورانه به طبیعت؛ دوم، در بعد آمایشی با عبور از نگاه بخشی و جزیرهای به کشور؛ سوم، در بعد اقتصادی با تجدیدنظر در مفهوم خودکفایی کشاورزی بهویژه در حوزه زراعت؛ و چهارم، در بعد سیاسی با تعدیل نگاه ایدئولوژیک و جایگزینی تعامل متوازن با جهان.
«بسترهای بحران آب در ایران»
در سخنرانی پایانی این همایش، دکتر بنفشه زهرایی، استاد دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه آب دانشگاه تهران، با عنوان «بسترهای بحران آب در ایران» به بررسی ریشههای ساختاری، مدیریتی و سیاستی بحران آب در کشور پرداخت. ایشان با تأکید بر اهمیت سیاستگذاری و برنامهریزی، خاطرنشان کرد که سیاستهای کلی منابع آب در ایران تنها ۲۶ درصد تحقق یافتهاند، در حالی که هدف اصلی این سیاستها افزایش میزان استحصال آب بوده است—آنهم در کشوری خشک مانند ایران. دکتر زهرایی افزودند: فارغ از درستی یا نادرستی این سیاست ها، تنها ۲۶ درصد از آن محقق شده است، که نشاندهنده شکاف عمیق میان اهداف و توان اجرایی کشور است.

استاد دانشگاه و رئیس موسسه آب دانشگاه تهران
او همچنین با اشاره به ارزیابیهای مرکز پژوهشهای مجلس، گفت که میانگین تحقق برنامههای توسعه در شش دوره گذشته حدود ۳۰ درصد بوده است که این آمار نشان میدهد که برنامهریزیها بهدرستی ومتناسب با ظرفیتهای اجرایی کشور تدوین نشدهاند و همین عدم تناسب، مانع از اجرای مؤثر آنها شده است.
استاد دانشگاه تهران، همچنین به مشکلات قوانین مربوط به منابع زیرزمینی اشاره کردند که نهتنها در جهت حفاظت عمل نکردهاند، بلکه خود به بخشی از مشکل تبدیل شدهاند. او سه محور اصلی برای توانمندسازی محیط زیست را این گونه مطرح کرد: محیط، نیروی انسانی و ساختار مدیریتی. در نقد وضعیت نیروی انسانی، زهرایی به تمرکز نخبگان در رشتههایی مانند پزشکی، حقوق و علوم انسانی اشاره کرد و کمبود تخصصهای حیاتی در حوزه آب، از جمله اقتصاد آب، حقوق آب و علوم اجتماعی آب را یکی از چالشهای جدی دانست.
در بخش مدیریتی، او به وضعیت شرکت مدیریت منابع آب اشاره کرد که بیش از ۸۰ درصد وقت کارشناسان آن صرف پاسخگویی به نمایندگان مجلس میشود، نه حل مسائل بنیادین آب. همچنین، بر ضرورت همکاری میان وزارتخانههای مختلف مانند صمت، اقتصاد و سازمان برنامه برای اجرای طرحهای منابع آب تأکید کرد.
زهرایی در ادامه سخنرانی خود، با نقد وضعیت آموزش عالی کشور، به عدم توازن در تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزههای مورد نیاز آب اشاره کرد. او خاطرنشان کرد که در رشتهای مانند زبانهای باستانی سالانه ۵۱ نفر فارغالتحصیل میشوند، در حالی که یافتن متخصصانی در حوزههایی چون اقتصاد آب، حقوق آب یا علوم اجتماعی مرتبط با آب، حتی با جستوجوی دقیق نیز دشوار است. این کمبود تخصص، به گفته ایشان، یکی از موانع جدی در مسیر مدیریت پایدار منابع آبی کشور است. در جمعبندی، او تأکید کرد که تا زمانی که زیرساختهای سیاستگذاری و مدیریتی در سطح کلان اصلاح نشود، اقدامات در سطح اجرایی نتیجهبخش نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
نتانیاهو خواست جنبش زن زندگی را مصادره کند / نظام جهانی به ایران فرصت نرمالیزاسیون نمیدهد / زنان انقلاب اسلامی ۵۷ را پیروز کردند
جلایی پور: با علی کریمی و شورای جورج تاون انقلاب نمیشود /جنگ ۱۲ روزه جمعیت نماز جمعه ها را ۵ برابر کرد / درایران؛ جامعه جنبشی، نا جنبشی و شرایط جنگی
کدام انتخابات باعث ناامیدی مردم شد؟ / دولت دموکراتیک در ذهن مردم شکل گرفته / رهایی از دولت پدر سالار با گفت و گوی اجتماعی و افزایش ظرفیت پاسخگویی دولت
نقد جواد کاشی به شیفتگی هواداران اسلام سیاسی، اصلاح طلبان و اپوزیسیون/ بی اعتبار سازی خشونت با حرمت دوستی و عشق / چگونه ایران از عشق و دوستی خالی شد؟
روایت پرویز پیران از قدرت زنان: کلید عبور از «جامعه لحظهای» در دستان زنان است / زوال خرد جمعی و کابوس «مدرنیته معکوس» در تاریخ ۱٥۰ ساله ایران
حاکمیت سر دو راهی تاریخی است / بسیاری از ردصلاحیتشدگان هم میتوانند مانند لاریجانی به مسئولیتهایی منصوب شوند
۲۱۶۲۱۶
نظر شما