۲ نفر
۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۲
آیین طلب باران در تهرانِ قدیم

 جعفر شهری در کتاب طهران قدیم تصویر روشنی از این آیین در تهران قاجاری ارائه می‌دهد؛ آیینی که در آن مردم با اشک، دعا، شعر و نمادهای پرمعنا از خداوند رحمت آسمانی می‌طلبیدند.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در روزگاری نه‌چندان دور، هنگامی که آسمان بر زمین خشم می‌گرفت و باران از مردم دریغ می‌شد، تهرانیان به آیینی کهن و آمیخته از ایمان و باورهای دینی و مردمی پناه می‌بردند؛ آیینی که در فرهنگ عامه با عنوان «خواستن باران» شناخته می‌شد.

 جعفر شهری در کتاب طهران قدیم تصویر روشنی از این آیین در تهران قاجاری ارائه می‌دهد؛ آیینی که در آن مردم با اشک، دعا، شعر و نمادهای پرمعنا از خداوند رحمت آسمانی می‌طلبیدند.

به روایت شهری، مردم در میدان‌ها یا بیرون دروازه‌های شهر حلقه‌وار می‌نشستند و با صدایی بلند و آهنگی حزین، دعاهای مخصوص طلب باران را می‌خواندند. یکی از مشهورترین آن‌ها منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر بود:

«یارب سببِ حیاتِ حیوان بفرست

از بحرِ کرم سحابِ غفران بفرست

از بهرِ لبِ تشنهٔ طفلانِ بنات

از دایهٔ ابر، شیرِ باران بفرست»

این دعا نمادی از پیوند عمیق مردم با طبیعت و باورشان به مهربانی الهی بود؛ مردم باران را نه‌تنها پدیده‌ای طبیعی، بلکه هدیه‌ای از درگاه پروردگار می‌دانستند.

در خلال مراسم، هفت عدد جعَله یا «سِرگین شتر» را در زیر طاس مسی سفید می‌گذاشتند تا نماد تطهیر زمین و بیداری رحمت باشد. زنان در حالی که کودکان خود را در آغوش داشتند، دعای نوزدهم صحیفهٔ سجادیه را با صدایی هم‌نوا می‌خواندند.

بر شاخه‌های درختان نیز کاغذهایی آویخته می‌شد که بر هر یک نامی از اسمای جلالهٔ الهی نوشته شده بود؛ نشانه‌ای از توکل و انتظار رحمت.

یکی از بخش‌های تأثیرگذار آیین، آوردن بره‌ها و میش‌ها به صحن مراسم بود. به نشانهٔ همدلی با زمینِ خشک، میش‌ها را از بره‌ها جدا می‌کردند تا صدای ناله و فغان آن‌ها در فضا بپیچد. به باور مردم، اشک و فغان حیوانات انعکاس مظلومیت زمین بود و دل آسمان را نرم می‌کرد. در همین لحظه‌ها، نالهٔ انسان و حیوان در هم می‌آمیخت و فضای میدان را به نیایشگاهی زنده بدل می‌کرد.

جعفر شهری می‌نویسد:

«میش‌ها را از بره‌ها و مرغ‌ها را از جوجه‌ها جدا کرده، اطفال را از مادرانشان دور می‌کردند تا صدای ضجّه و افغان برخیزد و آسمان را به گریه آورد.»

آیین «خواستن باران» در تهران قدیم، فقط یک سنت مذهبی نبود؛ نماد پیوند میان انسان، زمین و خداوند بود. مردم با دعا و اشک، از طبیعت طلب رحمت می‌کردند و از خالق می‌خواستند که دوباره میان زمین و آسمان آشتی برقرار کند.

در روزگار کنونی که شهر تهران با کم‌آبی و خشکی دست‌به‌گریبان است، بازخوانی این آیین‌ها یادآور معنای عمیقِ دعا و همدلی جمعی است؛ اینکه ایمان، حتی در ساده‌ترین شکل مردمی‌اش، می‌تواند نیرویی برای امید و پایداری در برابر خشکسالی باشد.

منبع: شهری، جعفر. طهران قدیم. تهران: معین، ۱۳۷۶.

کد خبر 2141656

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =