زنگ خطر برای اقتصاد ملی; خفگی صنعت فولاد در چنبره محدودیت‌های انرژی

صنعت فولاد، ستون فقرات صنعتی و موتور محرکه صادرات ایران، این روزها در سکوت کارخانه‌ها به نفس‌نفس افتاده است. قطعی‌های مکرر و مدیریت نشده گاز و برق، نه تنها تولید را زمین‌گیر کرده، که بقای این صنعت استراتژیک و پیامدهای شوک آن بر کل اقتصاد ملی را به چالشی بزرگ تبدیل کرده است. کارشناسان هشدار می‌دهند: ادامه این روند، به بهای از دست رفتن جایگاه جهانی، فرار سرمایه‌گذاری و آسیب زنجیره‌ای به ده‌ها صنعت وابسته تمام خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین خوزستان ، صنعت فولاد ایران که روزی پرچمدار رشد اقتصادی و دستیابی به رتبه‌های بالای جهانی بود، امروز در میانه یک تنگنای حیاتی قرار گرفته است. محدودیت‌های گسترده و گاه بی‌مهار تامین انرژی، به ویژه برق و گاز، این صنعت پر مصرف اما مولد را تا مرز تعطیلی پیش برده است. آمارها گویای یک نابرابری آشکار است: در حالی که سهم این صنعت از کل مصرف برق کشور حدود ۷ درصد است، اما بیش از ۶۰ درصد محدودیت‌های اعمال شده در زمان کمبود، دامن آن را می‌گیرد. به گفته تحلیلگران، همین امر سالانه حداقل ۳۰ درصد از ظرفیت تولید فولاد کشور را تنها به دلیل مشکلات انرژی بلاتکلیف رها می‌کند.

پیامد این قطعی‌های مکرر، فراتر از عدد و رقم کاهش تولید است. خطوط تولید فولاد که مانند شریان‌های حیاتی نیازمند جریان پایدار انرژی هستند، با هر بار قطع ناگهانی، دچار شوک‌های فنی شدیدی می‌شوند. این موضوع علاوه بر افزایش هزینه‌های سنگین تعمیر و نگهداری، موجب استهلاک سریع تجهیزات میلیاردی، افت کیفیت محصول نهایی و افزایش ضایعات تولید می‌شود. نهایتاً، این هزینه‌های اضافی و کاهش راندمان، به قیمت تمام شده فولاد داخلی می‌افزاید و توان رقابت تولیدکنندگان ایرانی را در بازارهای داخلی و بین‌المللی به شدت تضعیف می‌کند.

اما آسیب فقط به داخل کارخانه‌ها محدود نمی‌ماند. کاهش تولید به معنای کاهش صادرات و افت شدید ارزآوری است. ایران که با زحمت زیاد خود را در جمع تولیدکنندگان برتر فولاد جهان جای داده، اکنون در خطر سقوط از این جایگاه است. از دست دادن سهم بازارهای بین‌المللی، ضربه‌ای است که جبران آن به مراتب سخت‌تر و پرهزینه‌تر از حفظ وضع موجود خواهد بود.

اهمیت بحران پیش آمده هنگامی مضاعف می‌شود که نقش کلیدی فولاد در اقتصاد ایران را در نظر بگیریم. این صنعت حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم با ده‌ها صنعت بالادستی و پاییندستی از جمله معدن، حمل و نقل، ساختمان، خودروسازی و ماشین‌سازی گره خورده است. هر اخلالی در تولید فولاد، مانند دومینو بر همه این بخش‌ها اثر می‌گذارد، اشتغال هزاران نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و حتی بر بازار سرمایه نیز رسوب منفی خواهد داشت. بنابراین، تضعیف صنعت فولاد یک بحران بخشی نیست، بلکه یک تهدید ساختاری برای کلیت اقتصاد ملی و امنیت شغلی کشور محسوب می‌شود.

مدیریت بحران انرژی، اگرچه ضروری است، اما نباید به بهای فلج کردن صنایع مولد و ارزش‌آفرین تمام شود. راه برون‌رفت، نیازمند برنامه‌ریزی هوشمندانه، اولویت‌بندی صحیح و سرمایه‌گذاری جدی در توسعه زیرساخت‌های تولید انرژی است. بهینه‌سازی مصرف در بخش‌های غیرمولد و پرمصرف، ایجاد مشوق برای افزایش بهره‌وری انرژی در صنایعی مثل فولاد و دوری از تصمیم‌های سلیقه‌ای و مقطعی، از ضروریات این مسیر است.

در کنار همه این‌ها، صنعت فولاد با چالش‌های دیگری مانند قیمت‌گذاری دستوری، نوسانات ارزی و محدودیت‌های صادراتی نیز دست به گریبان است که بر کاهش سودآوری و عدم قطعیت فضای کسب‌وکار دامن زده و انگیزه سرمایه‌گذاری برای توسعه و نوسازی را از بین برده است. ترکیب این سیاست‌ها با بحران انرژی، فشار مضاعفی را بر پیکره این صنعت وارد کرده است.

با توجه به جایگاه محوری تولید در اقتصاد مقاومتی و تأکیدات مکرر بر حمایت از صنایع مولد، به نظر می‌رسد بازنگری فوری و اساسی در سیاست‌های تخصیص انرژی، به ویژه برای صنایع راهبردی مانند فولاد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر باشد. حفظ این صنعت، تنها به معنای ادامه فعالیت چند کارخانه نیست، بلکه به مفهوم صیانت از اشتغال، تداوم ارزآوری، ثبات اقتصادی و حفظ اعتبار ایران در بازارهای جهانی است. هشدار کارشناسان واضح است: هزینه بی‌عملی امروز، فردا به شکلی به مراتب سنگین‌تر بر دوش اقتصاد ملی تحمیل خواهد شد. زمان برای نجات ستون اقتصاد در حال گذر است.

48

کد مطلب 2163043

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =

آخرین اخبار