۰ نفر
۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۸

سحر عصرآزاد

نخستین مجموعه تلویزیونی امید بنکدار و کیوان علیمحمدی با همه نقد و نظرهایی که درباره آن مطرح بود به پایان رسید، اما کمتر کسی به این نکته توجه کرد که دغدغه تغییر ذائقه مخاطب تلویزیونی در شرایطی که تولیدات این رسانه از آسیب‌های کیفی جدی رنج می‌برند، در جای خود ارزشمند است.
 
«حیرانی» پس از فیلم‌های کوتاه «عشق تنهاست ...» و «هیچکس با هیچکس سخن نمی‌گوید»، مستندهای «چه شگفت است عشق که هم زخم است و هم مرهم»، «چشم‌اندازهای سیاوش‌آباد»، «MDMA»، «سرخ»، «آسمان سیاه شب»، مستندی درباره سمپوزیوم مجسمه‌سازی، ... و فیلم‌های سینمایی «شبانه» و «شبانه‌روز»، نخستین مجموعه تلویزیونی این دو فیلمساز است که در 31 قسمت با پخش هر شبی از شبکه اول به پایان رسید.

مجموعه‌ای که این دو فیلمساز برای ساخت آن چالش حضور در مدیوم تلویزیون را با یک کار داستانی دنباله‌دار پذیرفتند تا تجربه ارتباط با مخاطبانی از سراسر ایران را در کارنامه خود ثبت کنند.

ذکر این نکات از آن جهت اهمیت دارد که یادآوری شود بنکدار و علیمحمدی با چنین کارنامه‌ای که طبعاً یک سبک و سلیقه شخصی را از آنها در عرصه فیلم کوتاه، مستند و داستانی ثبت کرده، وارد حیطه سریال‌سازی شدند. در واقع به حضور و کسب تجربه در این عرصه دعوت شدند.

رضا جودی تهیه‌کننده کار که چهره‌ای آشنا در سریال‌سازی تلویزیونی و البته از جهت سبک و سیاق کاری در نسبتی دور با این دو فیلمساز قرار دارد، وقتی این دو کارگردان را برای ساخت مجموعه «حیرانی» انتخاب کرده، قطعاً به کارنامه و سابقه آنها اشراف داشته والا گزینه‌های دیگر کم نبودند.

حالا در شرایطی که از تهیه‌کننده تا مدیر فیلم و سریال و ... جهت تولید یک مجموعه متفاوت با قالب و چارچوب‌های موجود در تلویزیون بخصوص شبکه یک، دست همکاری با این دو فیلمساز را فشردند و ماحصل آن تبدیل شد به مجموعه «حیرانی» با همه نقاط قوت و ضعف موجود که سازندگان هم پذیرای آن هستند، معلوم نیست چرا برخی خود را مدعی‌العموم دانسته و سلیقه مخاطب عام را تبدیل کرده‌اند به سپری برای پنهان کردن نگاه و سلیقه سطحی خود به سریال و سریال‌سازی.

عجیب نیست که «حیرانی» با وجود نگاه غیر متعارف و متفاوتی که به روایت، داستان‌پردازی، شخصیت‌پردازی، فیلمبرداری، قاب‌بندی، تدوین و ... نسبت به چارچوب کلیشه‌ای مجموعه‌های تلویزیونی دارد، نتواند مقبول طبع همه مخاطبان تلویزیونی قرار بگیرد. مخاطبی که عادت کرده در قسمت اول اکثر مجموعه‌ها تکلیفش با شخصیت‌ها، قصه و ماجرا روشن شود و پایان ماجرا را حدس بزند و گاهی هم برای سرگرمی نگاهی به صفحه تلویزیون بیندازد!

اما چگونه می‌توان مدعی شد سطح  سلیقه مخاطب عام همین چیزی است که طی سالیان به واسطه ساخت آثار ضعیف شکل گرفته؟ این شکل دادن به سلیقه است یا واداشتن به بی‌سلیقگی؟ آیا تلاش و دغدغه‌مندی برای تغییر و ارتقا سلیقه مخاطب عام در ذات خود واجد ارزش و امتیاز برای این ریسک‌پذیری نیست؟

چه بسا این نگاه بسته از آنجا ناشی می‌شود که برخی با ادعای مخاطب‌شناسی در واقع سلیقه سطحی خود را به همگان تعمیم داده و مانع از شکل گرفتن دریچه‌ای برای رسوخ در چارچوب‌های کهنه و نخ نمایی می‌شوند که در ساختار کیفی مجموعه‌های تلویزیونی جا افتاده؛ چراکه وقتی همه در سطحی ضعیف باشند، رقابتی در کار نیست و وقتی رقابت نباشد کیفیت مفهوم پیدا نمی‌کند.

«حیرانی» می‌تواند به مثابه تجربه‌ای جدید در مدیومی جدید، آزمون و خطای خود را داشته باشد همانطور که سازندگانش قائل به ساخت کاری 100% موفق و بی‌نقص نیستند و در یک نقد و تحلیل علمی و غیر مغرضانه، خود بهترین منتقدان کارشان هستند و معتقدند بیشترین تلاش خود را در این شرایط و این مقطع برای انجام کاری با کیفیت انجام داده‌اند.

اما وقتی این تلاش برای ارائه استانداری جدید و حفظ کیفیت در عرصه رسانه‌ای که کیفیت در آن کمرنگ شده، تلاش برای ارائه الگویی جدید جهت نگاهی متفاوت به درام، شخصیت، تصویرسازی ... و در نهایت تلاش ناشی از پایبندی به گمشده‌ای به نام ایده‌آل هنری- که در این زمان جای خود را به ایده‌آل‌های مادی داده - مغفول می‌ماند، سئوال‌برانگیز است.

ایکاش این هوشمندی را داشتیم که حتی دیدگاه مخالف با سلیقه شخصی‌مان را به شکل علمی و منطقی تحلیل کنیم و منصفانه به قضاوت بنشینیم که آیا می‌توان همه انرژی، انگیزه و تلاش پشت شکل‌گیری این کار را با چوب کم‌دانشی و سهل‌پسندی خود برانیم؟
 

5858
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 216686

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 9 =