به گزارش خبرآنلاین، جشن پایان تحصیل دانشجویان کلاس 2012 موسسه فیلم آمریکا چهارشنبه شب در چاینیز تیهتر هالیوود برگزار شد.
در این مراسم، مل بروکس و دیوید لینچ در حضور باب گازال رئیس موسسه فیلم آمریکا (AFI)، لورا درن بازیگر و کارل راینر کارگردان که هر دو از دوستان قدیمی این دو فیلمساز صاحبنام هستند، دکترای افتخاری دریافت کردند.
گازال در ابتدای مراسم با تاکید بر میراث موسسه فیلم آمریکا به نام چند نفر از معروفترین فارغالتحصیلان این موسسه شامل دیوید لینچ به عنوان فارغالتحصیل کلاس 1970، ترنس مالیک، دارن آرونوفسکی، پتی جنکینز، یانوش کامینسکی، والی فیستر و رابرت ریچاردسن اشاره کرد و خطاب فارغالتحصیلان کلاس 2012، گفت: «یک روز اسم شما هم برده میشود.»
دیوید لینچ و مل بروکس دکترای افتخاری موسسه فیلم آمریکا را دریافت کردند
مل بروکس که با فیلمهای کمدی چون «زینهای شعلهور»، «فرانکنشتین جوان»، «فیلم صامت» و «تاریخ جهان، قسمت اول» شهرت دارد، پس از دریافت دکترای افتخاری خود، گفت: «من بسیار مفتخر و بسیار خوشحالم و در عین حال خیلی هم ناامید هستم! وقتی گفتند قصد دارند این جایزه را به من بدهند، پیش خودم گفتم قرار است دکتر بشوم. برای همین رفتم یک گوشی خریدم!»
بروکس سپس گوشی خود را بیرون آورد و رو به فارغالتحصیلان گفت: «توصیهام به نویسندگان این است: اگر آنچه را در ذهن دارید، واقعا حس نکردید، اگر به لحاظ احساسی واقعا تحتتاثیر قرار نگرفتید، آن را ننویسید.»
او افزود: «اگر وقتی دارید کمدی مینویسید، خودتان خندهتان نگرفت، آن را ننویسید. به خودتان نگویید، "بامزه است. مردم خوششان میآید." این حرف مزخرف است. درست از کار در نمیآید. اگر خودتان نخندید، هیچکس دیگر هم نمیخندد.»
لورا درن که در فیلمهای «مخمل آبی» و «وحشی در قلب» پس از معرفی لینچ از او خواست روی صحنه بیاید. لینچ گفت: «ابتدا میخواهم از مریل استریپ بازیگر مورد علاقهام در دنیا تشکر کنم.»
کارگردان فیلمهای «بزرگراه گمشده»، «داستان استریت» و «جاده مالهالند» در ادامه به طور ویژه از بروکس تشکر کرد که فیلم «مرد فیلنما» را در 1980 با همکاری او ساخت.
دیوید لینچ از ترسناکترین لحظه زندگیاش گفت
لینچ گفت: «اگر موسسه فیلم آمریکا من را روی نقشه قرار داد که قطعا این طور بوده، مل بروکس من را روی یک کوه زیبا قرار داد. او من را یک دیوانه خطاب کرد و به من گفت «جیمی استیوارت از مریخ»، اما دیوانه خود اوست. او من را که تا آن زمان تنها یک فیلم بلند ساخته بودم به لندن برد تا یک درام ویکتوریایی با بازی آن بنکرافت، سر جان گیلگاد، دیم وندی هیلر، آنتونی هاپکینز و جان هرت بسازم. خوششانس بودم که مل چنین دیوانهای بود.»
لینچ در ادامه به تعدادی از سئوالات فارغالتحصیلان پاسخ داد. او در جواب یک سئوال که ترسناکترین لحظه زندگیاش چه زمانی بود، اعتراف کرد: «وقتی اولین بار دیم وندی هیلر را دیدم، گلویم را گرفت و من را همراه خود دور اتاق چرخاند و گفت، "من تو رو نمیشناسم. حواسم بهت هست."»
لینچ در پاسخ به این سئوال متفکرانه که «صدای خود را به عنوان یک فیلمساز چطور پیدا کردید و همین که پیدا کردید، چطور خواندید؟»، گفت: «سئوال زیبایی است. مثل یک شعر میماند. من صدایم را تصادفی پیدا کردم. یاد گرفتن از طریق انجام کار خیلی مهم است. دانش عقلی خیلی خوب است، اما با انجام دادن کارها خیلی چیزها یاد میگیریم و در این بین کنش و واکنش هم هست. و واقعا به این بستگی دارد که چه چیز شما را تحت تاثیر قرار میدهد و چه چیز را دوست دارید. اینجاست که کنش و واکنش نشان میدهید. بعد صدای شما بیرون میآید و به این صدا وفادار میمانید.»
هالیوود ریپورتر / 14 ژوئن / ترجمه: علی افتخاری
5858
نظر شما