آذرجزایری: تا پیش از حضور بیژن نامدار زنگنه بر مسند مدیریت این وزاتخانه، 9سال تغییرات مکرر در این وزارتخانه که در زمان محمدتقی بانکی به اوج خود رسیده بود خاتمه یافت و این وزیر باسابقه جمهور اسلامی ایران 9سال مدیریت وزارت نیرو را برعهده گرفت.
با اینکه بیژن نامدار زنگنه پس از آن بر مسند وزارت نفت تکیه زد اما به هرحال مدت مدیریت این وزیر در وزارت نیرو بیش از نفت بود اما در حال حاضر تمام حاشیه های مطرح در خصوص نحوه مدیریت وی به فعالیتش در نفت بر می گردد.
برخی از کارشناسان معتقدند علت این امر تغییر دولت و شعار دولت احمدی نژاد برای مبارزه با مافیای نفتی بوده که زنگنه را بیشتر با نام نفت شناسانده است.
اولین وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران به زمان مدیریت دولت موقت بازرگان بر می گردد.
عباس تاج یکی از باسابقه ترین مدیران نیرویی کشور محسوب می شود که مدتی بر مسند مدیریت وزارت نیرو تکیه زد. کمتر از یکسال وی این مسوولیت را برعهده گرفت اما در آنزمان مسایل حاشیه ای اجازه تحول در وزارت نیرو را نداد و مدیریت وی با نتیجه محسوسی به پایان نرسید.
حسن عباسپور دومین وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران بود که در نهایت در حادثه 7 تیر در کنار شهید رجایی به درجه شهادت نائل آمد.
مدیریت صحیح و انقلابی او باعث گردید در ظرف مدت کوتاهی فعالیتهای چشمگیری بوسیله وزارت نیرو در جهت خدمت به مستضعفین انجام گیرد، برای مثال روند برق رسانی به روستاها با حداقل هزینه، 10 برابر گذشته بوده است و برنامه های جامعی برای آبرسانی و برقرسانی به شهرهای دور افتاده و ایجاد سدها و نیروگاهها پیش بینی شد.
درزمان مدیریت دو ساله شهید عباسپور، در وزارت نیرو که تا پیش از آن وابسته به طرح، اجرا و نظارت خارجیان بود دگرگونیهای اساسی به عمل آمد. از عمده خدمات وی، حذف قراردادهای تحمیلی استعماری و تلاش در جهت خودکفایی صنعت آب و برق و قراردادن طرحهای عمرانی در خدمت مستضعفین و به کارگیری نیروهای جوان در اداره امور مملکتی در حوزه فعالیت وزارت نیرو بود. به نوعی خودکفایی در وزارت نیرو از زمان این وزیر کلید خورد و تقریبا مابقی وزراء از سیاست پایه گذاری شده در زمان وی پیروی کردند. درآنزمان، حتی ساده ترین تجهیزات نیز از خارج کشور وارد میشد، در صورتی که در کمتر از دوسال، لوازم و قطعات یدکی کوچک و بزرگی در کارگاههای وزارت نیرو بوسیله کارگران و تکنسینهای وزارتخانه ساخته شد و با کیفیت بهتر و هزینه بسیار کمتر مورد بهره برداری قرارگرفتند.
حسن غفوری فرد چهارسال مدیریت وزارت نیرو را برعهده داشت. اما به دلیل مخالفت برخی از اعضای دولت با وی، این وزیر دولت موسوی هیچگاه موفق به کسب موفقیت های چشمگیر در مدت مدیریتش نشد.
شاید لازم باشد به برخی از اظهارات غفوری فرد در خصوص ناکامی هایش در وزارت نیرو اشاره کنیم.
"من نمیخواهم کسی را محکوم کنم، ولی در نهایت آنچه موجب شد، من از وزارت نیرو بیرون بیایم، همین سختگیریهای بیجا و شاید هم عمدی بعضی از دستگاههای دولتی بود. یک دفعه هم به آقای مهندس موسوی نامه نوشتم و گفتم سازمان برنامه میخواهد به من لطمه بزند، ولی عملا به وزارت نیرو ضربه میزند. حالا که بودجه وزارت را نمیدهند، من کنار میروم، کسی را به جای من بیاورید که با او خصومت و دشمنی نداشته باشند.
حتی سال آخری که از وزارت نیرو بیرون آمدم، از اول سال تا آبان ماه که آنجا بودم، 75 مسافرت به استانها داشتم. یعنی تقریبا، هفتهای سه بار به استانهای مختلف مسافرت میکردم، پروژهها را از نزدیک میدیدم و در جریان پروژهها قرار داشتم و کار آنها را پیگیری میکردم. با اینکه از لحاظ مالی بودجهای که به ما میدادند خیلی ناچیز بود ، باز هم در مورد آن بودجهی کم، سختگیری زیادی میکردند.
بعد از من، دکتر بانکی به این سمت منصوب شدند. یادم است دو سه روز بعد از آنکه از وزارت نیرو رفتم، دکتر بانکی به منزل ما زنگ زدند و گفتند:« آن دویست میلیون تومانی که چند وقت بود، میخواستی بگیری و به تو نمیدادند، به من دادند. و آن پنجاه میلیون دلاری را هم که به تو ندادند، به من دادند!» گفتم:« خوب ، من به خاطر همین چیزها از وزارت بیرون آمدم». زمانی کهآیتالله مهدوی کنی نخست وزیر بودند (سال 1360) ، من پیشنهاد کردم که وزیر نیرو، جزو اعضای شورای اقتصاد بشود. چون پروژههای بزرگی داشتیم و میّایستی این پروژهها در شورای اقتصاد مطرح میشدند تا راجع به آنها تصمیمگیری میشد.
تا سال 1364 که من وزیر نیرو بودم ، این کار انجام نشد. شاید روز شنبه و یا یکشنبه بود که من از وزارت بیرون آمدم و روز دوشنبه یا سهشنبهی همان هفته ، رادیو اعلام کرد: «وزیر نیرو به عضویت شورای اقتصاد در آمد!» یعنی در عرض چهار سال، علیرغم همهی این مشکلات، در شورای اقتصاد پذیرفته نشدیم، اما بلافاصله و در همان هفتهای که من رفتم، اعلام کردند، وزیر نیرو عضو شورای اقتصاد شد."
محمدتقی بانکی با پذیرفته شدن استیضاح غفوری فرد بر این سمت تکیه زد و اولین وزیرنیروی ایران بود که به شورای اقتصاد راه یافت.
با وجود آنکه این وزیر بودجه مورد نیاز طرح ها را دریافت کرد اما شاهد رونق گرفتن طرح ها و پروژه های آبی و برقی در این دوران وزارت وی نبودیم و شاید باید گفت که زمانی مدیریت وزارت نیرو ثبات گرفت که پای زنگنه به این وزارتخانه باز شد و برای مدت 9 سال در این جایگاه تکیه زد.
بزرگترین خدمتی که بیژن نامدار زنگنه به وزارت نیرو کرد تاسیس شرکت مپنا برای مدیریت نیروگاهی در کشور بود. شرکتی که پس از گذشت سالها این روزها برخی از پروژه های نفتی و جاده ای را نیز در اختیار گرفته است.
زنگنه زمانی از وزارت نیرو رفت که در زمان دولت خاتمی به وی پیشنهاد مدیریت وزارت نفت شد. و جای خود را به حبیب الله بیطرف داد.
اگرچه بیطرف قدم به راهی گذاشت که نتیجه آن پیشرفت صنعت آب وبرق بود اما مدیریت وی با ناکامی هایی نیز همراه بود.
بیطرف از جمله وزرای نیرویی بود که در دوران وزارتش به اطلاع رسانی فرهنگ سازی مصرف بسیار اهمیت داده شد و همین امر بر کاهش مصرف تاثیرگذاربود.
اگرچه ناگفته نماند که در دوران وزارت 8 ساله او، آب سهمیه بندی شد،دو خاموشی بلند مدت را تجربه کردیم و ضمنا اختلاف های وزارت نفت و نیرو بر سر تحویل سوخت نیروگاه ها به اوج خود رسید.
سید پرویز فتاح با آغاز مدیریت دولت نهم بر این سمت تکیه زد ودر شرایطی که وزراء دولت نهم پشت هم تغییر می کردند وی در کمال آرامش 4 سال مدیریت نیرو را برعهده گرفت.
پس از برکناری نیز عنوان محبوب ترین وزیر دولت نهم را نصیب خود کرد.
در زمان مدیریت وی، کمبود منابع مالی وزارت نیرو در طی سالهای گذشته بی سابقه بود. همین امر باعث توقف بسیاری از پروژه های آبی و برقی شد اما نحوه برخورد این وزیر با مردم و دولت باعث شد حجم گلایه ها به شدت کاهش یابد.
وی از جمله وزرایی بود که روال گذشتگان را کنار گذاشت و از عملکرد مدیران گذشته چون بیطرف وزیر پیشین نیرو قدردانی کرد.
رسمی که فتاح در وزارت نیرو پایه گذاری کرد تا کنون با وجود مجید نامجو بر این سمت نیز ادامه یافته و حتی در زمانیکه مجید نامجو برای استیضاح به مجلس کشیده شد این فتاح بود که با نوشتن نامه ای سرگشاده به دفاع از عملکرد این وزیر پرداخت.
با در دست گرفتن مدیریت دولت دهم توسط احمدی نژاد، همگان مطمئن بودند که وزیر نیرو و نفت تغییر نخواهند کرد.
اما هر2 این وزراء تغییر کردند و به نوعی دو تن از محبوب ترین وزرای دولت نهم کنار گذاشته شدند. اگرچه اواخر دولت نهم فتاح بارها از خستگی خود و تلاش برای کناره گیری از دولت گفته بود.
به هرحال مجید نامجو پس از حاشیه های زیاد در مجلس و تاکید بر آوردن یک مردی با تجربه نیرویی برمسند این وزارتخانه بالاخره احمدی نژاد در قدم اول مجید نامجو که در آنزمان مدیرعامل شرکت آب و فاضلات کشور بود را به عنوان سرپرست وزارت نیرو اعلام و پس از مدت تقریبا سه ماه وی را به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد.
نامجو با وجود انکه با حمایت قاطع نمایندگان برمسند وزارت نیرو تکیه زد با اینحال اولین وزیر نیرویی کشور محسوب می شود که یکبار استیضاح شده و با یک رای تفاوت براین صندلی باقی ماند.
این وزیر برای باردوم نیز تا مرز استیضاح پیش رفت اما با ضمانت لاریجانی رئیس مجلس، این امر منتفی شد.
در زمان مدیریت نامجو شاهد پیشرفت های زیادی در عرصه مدیریت بخش برق کشور بوده ایم اما ناکامی ها در بخش آب کشور ادامه داشته و دارد. اما بالاخره باید دید این وزیر نیروی دولت دهم چه یادگارهای دیگری در این 14 ماه باقیمانده از خود به جای خواهد گذاشت.
/22131
نظر شما