گذر در شهر بزرگ و زیبای تهران، هر روز انسان را با جلوهها و صحنههایی مواجه میکند که حکایت از وجود مدیریتی مدبرانه دارد؛ تصویرهای زیبا تابلوهای چشمنواز، تصاویر تأمل برانگیز، پارکهای سرسبز و دیدنی و نیز متنهای دینی، اخلاقی یا حکیمانهی بسیار مفید بر در و دیوار شهر آدمی را به شعف وا داشته و به تحسین دست اندرکاران میکشاند؛ دست مریزاد.
جدای از رویکردهای سیاسی که سوگمندانه امروزه بر بسیاری از داوریها سایه افکنده، شهر تهران رو به شکوفایی میرود و با همهی مشکلات جمعیتی و ترافیکی، فضای قابل تحملی را فراهم میسازد و زندگی در این شهر پر هیاهو و شلوغ را امکانپذیر میکند؛ بر خلاف بسیاری از شهرها، حتی شهر بزرگی چون مشهد مقدس، پایتخت مذهبی ایران و با پیشینهی فرهنگی و تمدنی بسیار قوی که باید زیباترین و جذابترین باشد، اما با همهی تلاشهای سالهای اخیر دست اندرکاران، هنوز تا زمان مقبولیت حداقلی فاصلهی زیادی دارد، چرا که با گذشت بیش از سی سال از برخی ساخت و سازها، همچنان آثار تخریب و بازسازی چشم زائران، سیاحان و بیش از همه ساکنان را میآزارد. دستهای از طراحیها و معماریها، به ویژه در نقاط مرکزی و متصل به حرم مطهر امام رضا(ع) – آن چه در داخل فضای مقدس حرم و اطراف آن در حال اجراست یا اجرا شده خود نیازمند تأملات مستقل و جدی است- با هیچ یک از الگوهای فرهنگی و تمدنی و نیز نیازها و اقتضائات شهری سازگاری ندارد و چه بسا برخی از آنها به پایان نرسیده، مقتضی بازنگری و بازسازی باشد، اما بزرگشهر تهران چنین نیست.
با همهی اینها تذکار دو نکته نابجا نمینماید: اول آن که گذشته از بعد چشمنوازی و آموزشی نکتههای حکیمانه یا اخلاقی، توجه به جنبهی انگیزشی نیز شایسته است؛ به راستی جملاتی که برگزیده و در تابلوها و دیوارها منعکس میگردد چه میزان موجب پویایی، تلاش و حرکت به سوی تولید و ساختن میشود؟ و دو دیگر آن که القای پیامهای به شدت ایدئولوژیک، از هر طریق، گاه از تأثیرگذاری لازم باز میماند و چه بسا اثر عکس بر جای نهد؛ پیامهایی که به مناسبتهای مذهبی و البته به صورت کلیشهای در معرض نگاه شهروندان قرار میگیرد، گاه از حداقل جاذبههای معنوی بهره ندارد.
حتما مشاوره با متخصصان میتواند در توفیق بیشتر طراحان و مدیران موثر افتد.
نظر شما