به گزارش خبرآنلاین، هجدهمین شمار ه کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» با ویژه نامه «ما و زمین انسان ها، سیاره رنج» روی دکه رفت. در این شماره یادداشت ها و گفتارهایی از «سیف الله گلکار، محمدصادق آئینه وند، سیدمحمد بهشتی، مهدی کرم پور، صادق زیبا کلام، عباس عبدی، فریدون مجلسی، احمدی طالبی نژاد و...» به چشم می خورد.
در بخشی از یادداشت صادق زیباکلام در ویژه نامه این شماره با عنوان «رکورد غمانگیز ایرانیان در توجه به محیط زیست» می خوانیم:
«برای ما ایرانیها محیط زیست چقدر اهمیت دارد؟ ...مرادم از «ما ایرانیها» خودم، همکاران دانشگاهیام، جنبش دانشجویی، اصلاحطلبان، اصولگرایان، ائمه جمعه و جماعات، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، روزنامهنگاران، انصار حزبالله، بیدینها، بادینها، از ساکنان جردن، زعفرانیه و فرشته تا ساکنان جوادیه، نازیآباد و قلعهحسنخان و اسلامشهر است. در یک کلام ما 75میلیون ایرانی آزاده، سلحشور، سربلند، با یک پیشینه تمدنی پرافتخار که غرب و شرق وامدار پیشرفت و ترقیات فرهنگ و تمدن ما بودهاند، چقدر به فکر مقولهای به نام محیط زیست هستیم؟
...آذریهای عزیز که آنها هم در آلودگی و بیتوجهی به محیط زیست دستکمی از هموطنان فارسزبانشان ندارند، ضربالمثلی دارند که میگوید «بیله دیگ، بیله چغندر». معنیاش کم و بیش این میشود که در به چارچوب میخورد. به قول تهرانیها همهمان سر و ته یک کرباسیم. آن مسوولان هم برگزیده و منتخب همین مردماند. وقتی من که یک شهروند هستم، شیشه اتومبیلم را پایین میکشم و آشغالم را به بیرون پرت میکنم یا اگر به شمال یا جنوب و ییلاقات اطراف تهران یا به کوه کمر میروم زبالهام را هر جا که رسید رها میکنم، چرا باید از نمایندگانی که انتخاب و راهی مجلس میکنم انتظار داشته باشم که در قبال خشک شدن دریاچه ارومیه کاری بکنند؟
ذاتنایافته از هستیبخش/ کی تواند که شود هستیبخش
اگر گوشت مرغ گران شود یا بهای نان تافتون بالا برود یا یک ماه یارانههایمان عقب بیفتد، دنیا را به هم میریزیم، اما اگر دریاچه ارومیه خشک شود، تالاب انزلی به فاضلاب بدل شود، دریاچه بختگان به بیابان تبدیل شود، دریاچه پریشان به لجنزار تبدیل شود، جنگلهای گرگان و مازندران علیالدوام طعمه حریق شود، جنگل ابر به واسطه کشیدن جاده از وسط آن از بین برود، گرد و غبار از عراق ریههای مردم را پر کند، نسل بسیاری از جانوران وحشی نادر نابود شود، هوای تهران و شهرهای بزرگ در بخش قابل توجهی از سال قابل تنفس کردن نباشد، سبزیجات تهران با آب آلوده از مردهشورخانه بهشت زهرا آبیاری شود، جنگلی از مواد زائد پلاستیکی در اطرافمان به وجود بیاید، پستترین نوع گازوئیل از نظر آلایندگی محیط زیست در کشور تولید و مصرف شود و هزار مصیبت و بلای دیگر به آب، هوا، خاک، جنگل، طبیعت و فضایی که در آن زندگی میکنیم وارد آید، کدام یک از ما ایرانیها کوچکترین اعتراضی را به مقامات و مسوولان کشورمان میکنیم؟ وقتی ما مردم هیچ توجهی به محیط زیستمان نداریم، چگونه میشود که «کاسه از آش داغتر شود» و مسوولانمان زندگی، استراحت شبانهروز و هزار کار و مسوولیت واجبتر را فدای تلاش در جهت حفظ و حراست از محیط زیست بنمایند؟ وقتی آنها میتوانند بودجهای را که در اختیار دارند صرف کارهای نمایشی و اموری که به هر حال از نظر آنان واجبتر، فوریتر و فوتیتر است بنمایند، صرف کارها و پروژههایی کنند که مردم مستقیماً میتوانند آن را ببینند، چرا بیایند و صرف جلوگیری از خشک شدن دریاچه پریشان یا ارومیه کنند که معلوم نیست چند صد هزار نفر آن را خواهند دید و آن را پای خدمات و تلاشهای آن مسوولان خواهند گذاشت؟ حفظ و حراست ار بقای یوزپلنگ زاگرس، دریاچه ارومیه، جنگلهای شمال و قابل استنشاق کردن هوای تهران، نه دیده میشود، نه رای میآورد و نه دستاوردی به حساب خواهد آمد. به بیان سادهتر کارهای زیست محیطی از جمله تلاشهایی هستند که اگر هم ثمری و برآیندی داشته باشند، سالها بعد خود را نشان میدهد؛ سالها بعد که ما نه وزیر هستیم، نه وکیل و حتی معلوم نیست که اساساً در قید حیات باشیم یا نه. در حالی که کارهای دیگر را همین الان میشود دید.
تلاش طاقتفرسا، صبر و حوصله به خرج دادن و کلی اعتبار هزینه کردن که فیالمثل یوزپلنگ زاگرس از بین نرود و تعداد آن چندین قلاده هم بیشتر شود، یا اندکی از سرعت خشک شدن دریاچه ارومیه کاسته شود، یا سرعت از بین رفتن جنگلهای شمال اندکی آهستهتر شود، چه ثمری برای امروز مسوولان دارد؟ به عبارت دیگر جدای از آنکه مردم بیتفاوت نسبت به محیط زیست، مسوولان بیتفاوت نسبت به محیط زیست را روی کار میآورند، مسوولان هم به نوبه خود انگیزههای قوی دارند که به دنبال حفظ و حراست از محیط زیست نروند. این دور باطل سبب شده که روند مراقبت و توجه به محیط زیست ظرف سه دهه گذشته به فاجعه تبدیل شود. کافی است یک آمار بگیریم که ظرف سه دهه گذشته روشنفکران، نخبگان سیاسی، دگر اندیشان سیاسی و اجتماعی، نویسندگان پیشرو، پیشگام، متعهد و منتقد، طرفداران حقوق بشر، جامعه مدنی و... چه میزان به مساله محیط زیست توجه کردهاند. کافی است یک آمار بگیریم که ظرف سه دهه گذشته مطبوعات دگراندیش و متعهد چه میزان از صفحات خود را وقف انعکاس وضعیت هولناک محیط زیست در ایران کردهاند. همین سوال را میتوان از ائمه جمعه جماعات، معلمان و رهبران مذهبی، نمایندگان 9 دوره مجلس شورای اسلامی و... نمود.
از همه غمانگیزتر آن است که با این رکورد و سابقه، اگر همین فردا دانشگاه تهران اعلام کند که یک کنفرانس بینالمللی تحت عنوان «اسلام و توجه به محیط زیست» برگزار مینماید، دهها مقاله از دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز پژوهشی و مطالعاتی دیگر به کنفرانس ارسال خواهد شد و هر یک به نوبه خود تلاش خواهند داشت که نشان دهند چگونه مکاتب، نظامها و الگوهای سیاسی دیگر اعم از شرقی، غربی، اروپایی، کانادایی و... ناقص هستند و فقط تعالیم اسلام است که یگانه راه سعادت و تحقق حفظ و حراست از محیط زیست میباشد.
ساکنان پایتخت برای اشتراک و تهیه این شماره و شماره های پیشین نشریه می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و نگاه پنجشنبه رادر محل کار یا منزل -بدون هزینه ارسال- دریافت کنند. هموطنان سایر شهرها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، میتوانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060
6060
نظر شما