نسرین وزیری: حالا چه چیز باعث میشود که نیمه شب قبل از این تعطیلی چند روزه، جماعتی 40-50 نفره، نبش یکی از میادین شلوغ تهران، صف بکشند؟ ساعتی که نه می شود تجمع مردم را به حساب انتظار تاکسی گذاشت، نه صف مرغ و نه حتی نذری آن هم در آخرین روزهای ماه مبارک.
این صف مردم منتظر برای اهدای خون در مرکز انتقال خون میدان صادقیه در غرب تهران بود. صفی که کوتاه شدن هر از چندگاهش به دلیل سرعت پذیرش اهداکنندههای خون نبود. نمی شود هم انتظار داشت که در یک مرکز 30 متری با چهار تا تخت، با سرعتی بیش از ده نفر در ساعت، کار پیش برود. اگر صف یک تکانی میخورد یا به خاطر جمع شدن های گعدهای مردم بود تا با هم گپی بزنند و حوصله اشان سر نرود، یا اینکه بعضیها میرفتند یک دوری بزنند که از ایستادن متمادی خسته نشوند.
- ای وای بازم تو ورزقان زلزله اومده!
- از کجا فهمیدی؟
- تو خبرها خوندم. پنج ریشتر هم بوده.
- کشته داشته؟
- ننوشته. نمیدونم.
برای دقایقی مردم دور جوانی که خبر را از مانیتور موبایلش میخواند، جمع شدند. باز هم نگرانی در صورت مردم موج می زد که نکند تعداد کشته ها بیشتر شود. ته صف، آخر نداشت. چون چند نفری رفته بودند و جایشان را سپرده بودند به دیگران. نه وقت افطار از جمعیت کم شد، نه عبور عقربه ساعت از 11 شب.
- دیگه منتظر نشین، امشب تا 12 بیشتر کار نمیکنیم.
- نمیشه که . دیشب هم نوبتمون نشد.
- ساعت کاری 7 تا 9 شبه. همینکه تا 12 وای میستیم هم اضافه کاریه به خدا.
- خب تندتر کار کنین!
- نمیشه با چهار تا تخت و این پرسنل محدود.

(مرکز انتقال خون، ضلع شمال غربی میدان صادقیه تهران/ساعت 10 شب)
پرستار یا دکتر جوانی که این را گفت باز رفت سرکارش. ولی صف تکان نخورد! یه ربع بعد، دو مامور از مرکز آمدند تا خونهای اهدایی را ببرند. باز توصیه شد که مردم به ایستادن ادامه ندهند. اما گوش مردم بدهکار نبود. مردمی که موفق شده بودند بعد از دو ساعت و نیم تا سه ساعت انتظار خون شان را اهدا کنند هم به منتظرها توصیه میکردند که بروند خانه شان. آنها از خستگی دکترهایی میگفتند که از 8 صبح مشغول به کار هستند.
دقایقی بعد برخی مشغول تماس با مراکز ولیعصر و وصال هستند؛ "سلام،خسته نباشین، مرکز شما تا سحر بازه؟ الان بیایم می تونیم خون بدیم؟"
- مسجد امام حسن نزدیکتره. اونم از مراکزیه که از 7 شب به بعد خون می گیره.
- اونجا هم همینقدر شلوغه. دیشب اونجا بودم. چون یه مرکز جدیده و همه نمی دونستن، عابرهای پیاده فکر میکردن مسجد داره نذری میده که جلوش صف کشیدن.
.

(مرکز انتقال خون جنب مسجد امام حسن مجتبی(ع)/ساعت 20- این مرکز از شب گذشته به دلیل کمبود پرسنل تعطیل شده و پرسنل آن در مرکز وصال فعالیت می کنند)
آنها که آمده اند و ماشین دارند، راهی مراکز دیگر می شوند. اما مرکز مسجد امام حسن تعطیل شده بود. «وصال» نزدیکترین شعبه بعد از آنجاست. اگر بشود در این چهار راه که بعضا دوبله هم در آن پارک کرده اند، جای پارک پیدا کنی، تازه متوجه می شوی که این همه ماشین مال کسانی نیست که در سینما عصر جدید مشغول تماشای فیلم هستند. بلکه برای منتظران نوبت در سازمان انتقال خون است. البته اینجا یک مرکز مدرن تر و شیکتر است. مثل بانکها، نوبت باید گرفت.

بعد از افطار اگر آنجا باشی در خوشبینانه ترین حالت، شمارهات 600 خواهد بود. بعد باید هموگلوبین خونت چک شود، غلظت نداشته باشد، کم خون هم نباشی، میروی در صف معاینه. اینجاست که وزن و فشار خون چک می شود و بعضا کار دست آنهایی میدهد که با کلی امید آمده اند خون بدهند. پیرمرد بغضکردهای که می گوید چون "قند دارم ازم خون نمیگیرن و سن بالام رو هم دلیل آوردن"، از صف جدا می شود. چشمان تر شده بعدی مال دختر 16-17 سالهای است که فشار خون پایین بعد از یک روز روزهداری مانع از خون دادنش شده است. از قبل از افطار در صف انتظار بوده و همه افطارش هم یک لقمه نان و پنیر. دکتر برای اینکه دلداریش بدهد، گفت: "برو دو روز دیگه بعد از یه افطار مفصل بیا".
- باز باید همین قدر صف وایسم و باز تا نوبتم بشه میگین فشارم پایینه!
- ما تا 5 صبح هستیم. بعد از سحر هم میتونی بیای. اینجا از 8 صبح بازه.
برق خوشحالی در صورت کسانی که توانستند بعد از کلی انتظار، خون بدهند، دو دو میزند. نشانی از خستگی این همه انتظار نیست. انتظاری که اگر در صف بانک با این نوبت دهی بود، به کلی غرغر ختم می شد اما اینجا به حس خوب کمک به یه هم وطن تبدیل شده است.
"خونه"مونو که نمیتونیم به زلزله زدهها بدیم، "خون"مونو که میتونیم بدیم. جملهای که در آن فقط یک حس انسان دوستی نیست. یک درد هم هست. درد اینکه زلزله زدهها، الان در چه وضعیت اسکانی به سر میبرند. یک ماه دیگر که تبریز به استقبال فصل سرما میرود، سرپناه خواهند داشت؟ ما «خون» بدهیم، دولت «خونه» میدهد؟ با این سوالات مرکز را ترک میکنیم اما زندگی و تجمع مردم هنوز جریان دارد....
- من کارت ملی همرام نیست؟ با کارت باشگاهم می تونم خون بدم؟
- نه نمیشه. فقط کارت ملی یا شناسنامه.
- چرا مرکز شهرری رو بستین.
- مراکز کوچیک تعداد تختهاشون کمه. به دلیل مراجعه زیاد مردم، پرسنل رو آوردیم اینجا که تخت زیاده تا بتونیم با سرعت بیشتری، کار اهدای خون را انجام بدیم.

47/29
نظر شما