۰ نفر
۲۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰

مصطفی​ رضاحسینی

کار سنگینی هم بر دوش شماست ... هم باید شورا باشید ، هم باید اسلامی باشید . هم باید خدمات شهری بدهید – با همان وظایفی که در قانون برای شما معین شده است . چنانچه نتوانید و جنبه شورایتان را از دست بدهید و ولایت های گروهی و جناحی بتواند اثر کند نا جور است .... مواظب باشید که ولایت های جناحی و گروهی ، دخالت نکند . واقعاً دخالت می کند ؛ گاهی اعمال ولایت می کند ! ... دخالت جناح بندی ها و انگیزه های حزبی و گروهی و شخصی و طایفگی در این وظیفه ی مهم ، زهر مهلکی است که شوراها را از کار می اندازد و                                                                          آن را کم سود و گاه زیانبخش می سازد. (مقام معظم رهبری)
 
  اصل هفتم قانون اساسی با استناد به دستور قرآن کریم: "و امرهم شورا بینهم "و  "شاور هم فی الامر" اعلام داشته است شورا نظیر مجلس شورای اسلامی ، شورای استان ، شهر و .... از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند.
تا قبل از تشکیل شورای اسلامی ، وزارت کشور و استانداری این وظیفه را به نیابت شورا با انتخاب و معرفی شهردار برعهده داشتند ، لکن با شکل گیری شورای شهر پا به عرصه ای گذاشتیم که علی رغم وجود قانون کامل و جامع ؛ مانند برخی امور شتاب زده ؛ سازو کار و پایه و اساس خوبی به لحاظ اجرایی و تشکیلاتی برای آن ندیدیم.
و دلیل این مدعا همین که امروز بعد از 14 سال عملکرد شوراها در هاله ای از ابهام است لذا در این مقاله سعی دارم به آنچه اکثر مردم در مورد شوراها می اندیشند و شهرداری ها از آن به عنوان تداخل کاری و کند شدن امور یاد می کنند بپردازم.
هدف از تشکیل شوراها سپردن امور به مردم و انجام کار مشورتی بود امّا همانند سایر کارهای جمعی مردم صرفاً در انتخاب اعضاء شوراها دخیل هستند که آنهم بنا به وظیفه ای که احساس می کنند در قبال کشور نظام و بانیت خیر و صلاح شهر و مردم و امور و با تحریک احساسات قومی و رقابتی و حزبی پا به عرصه می گذارند ، انتخاب می کنند و فراموش می شوند.
شوراها شهر در کشور یکسان نیستند حال به لحاظ جمعیت شهر بسنجیم یا به قدرت فردی و توانایی مدیریتی و رایزنی اعضا؛ رفتار ، تشکیلات ، قدرت مانور ، نظارت بر شهرداری و انتخاب شهردار و ..... متفاوت است در برخی شهرها شورا تحت تأثیر و تصمیم شهردار حرکت می کند در برخی جاها شوراها برای شهردار تصمیم می گیرند از صفر تا 100- کدام درست است؟
مردم چه می گویند؟
شهرداری ها چه می گویند؟
شهرداری ها می گویند : قبلاً که شورایی در کار نبود شهردار طی یک فرایندی توسط استاندار و وزارت کشور انتخاب و مشغول به کار می گردید، شهردار شهر بود ، بودجه اش از یک کانال مشخص و راهبردی می گردید ، اختیارات تام داشت و به یکی دو مرجع قانونی پاسخگو بود ، خود برنامه ریزی می کرد با خیال راحت ، چون می دانست علاوه بر
بحث وجدان کاری ، قانون و شرع و حس مسئولیت پذیری بایستی با عملکرد خوب خود آبروی فردی خود را نیز حفظ نماید.
 مردم هم می دانستند باید برای خواسته هایشان به سراغ شهردار بروند و اگر شهردار پاسخگو نبود از استانداری یا وزارت و یا دستگاههای نظارتی قانونی مشخص بهره ببرند. انتخاب معاونین و مدیران و کارشناسان بر اساس شایسته سالاری و توان افراد صورت می پذیرفت حال ممکن بود از بین 10 مسئول یکی هم رابطه ای و سفارشی باشد و از شایستگی و توان لازم بر خوردار نباشد اما یکی از میان 10 تا بود.
کمک به دستگاهها ، مساجد ، هیات ها و....... در یک چارچوب مشخص بود و نتیجه و خروجی مشخص هم داشت شهردار فکر می کرد ، تصمیم می گرفت عمل می کرد با رعایت صرفه و صلاح شهرداری ، شهر و مردم ، شهردار وامدار کسی نبود که دستوراتش و تصمیماتش روزی چند بار عوض شود و یا با بی میلی و بی رغبتی دستوری دهد و یا فضای سبزی ایجاد کند یا خیابانی احداث کند و .....
اما با آمدن شورا وضع فرق کرد و هر دوره از دوره قبل پیچیده تر و سخت تر زیرا تازه اعضاء شوراها به کم و کیف قضیه آشنا و راههای اعمال نفوذ و قدرت خود را شناختند و با آن تاختند.
آیا واقعاً شورای های اسلامی درست همانگونه که در قانون آمده بود شکل گرفته ، رشد کردند و به حیات خود ادامه می دهند ؟
اگر آنرا مثبت فرض کنیم این سئوال پیش می آید ، پس چرا شهر از یک مدیریت شهری واحد برخوردار نیست؟
آب ، برق، گاز ، تلفن ، پلیس ، محیط زیست و .... هر کدام برای خودشان مستقل هستند؟
چرا متولیان فرهنگی چند گروه و دسته هستند وموازی کاری ها زیاد؟
و چراهای زیادی که هم اکنون ممکن است در ذهن شما خواننده محترم تداعی شود.
اعتقادم این است که پایه گذاری صحیح نشده ، از روی عجله تصمیمی اجرائی گرفته شد و نتیجه هم آن چیزی است که امروز مشاهده می شود ، البته برخی از آنچه در ذیل خواهد آمد از هر شهر تا شهر دیگر فرق می کند لذا همه مطالب به همه شوراها تعمیم داده نمی شود لکن فضای کلی ملاک است.
حالا نوبت آن رسیده تا عضویت در شورا ، عملکرد و اجراء را از شکل گیری تا تغییر بشکافیم تا به واقعیت مطلب برسیم.
شوراهای اسلامی شهر و عضویت در آن:
1-   انتخابات شورا : به فاصله زمانی مهیا نمودن برگزاری انتخابات شورا از مقدمات و تدارکات لازم تا ثبت نام افراد و زمان رأی گیری و اعلام نتایج گفته می شود.
2-   نامزدهای شورا: به همه کسانی که علاقه مند به حضور در این عرصه هستند و دارای شرایط قانونی برای عرضه خود می باشند گفته میشود.
3-   انتخاب اعضاء: به اعلام نتایج انتخابات و مشخص شدن نام اعضاء شورا برای چهار سال و برای نشستن بر کرسی و شروع به کار گفته می شود.
خُب با بند اول کاری نداریم بحث ما مربوط به بند دوم و سوم میباشد  .......
در بند دوم یعنی زمانی که افراد علاقه مند برای حضور در انتخابات شوراها وارد عرصه می شوند چند آیتم کلیدی جلب توجه می کند.
1-   افرادی که بصورت انفرادی با هر دلیل و سلیقه ای اعم از صرفاً اخذ تأییدیه شورای نگهبان ، محک زدن وضعیت خود در شهر ، احساس توان انجام کار بهتر و مفیدتر ، علاقه برای ابزار توانمندیها و تخصص خود و ... به انتخابات ورود می کنند ممکن است این افراد از وضع مالی خوبی برخوردار باشند و تبلیغات زیادی هم بکنند و شاید بر عکس صرفاً به یک ثبت نام بسنده کنند و تبلیغات وسیع هم نداشته باشند ، شاید آنقدر شناخته شده باشند که نیاز به تبلیغات هم نداشته باشند . دایره حامیان این افراد بستگان درجه یک ، اقوام، دوستان، همکاران و افرادی که وی را به لحاظ صداقت ، سلامت ، کارکرد و خصوصیات و توانمندیهای فردی می شناسند تشکیل می دهند و اگر خود فرد توان مالی بالایی نداشته باشد همین بستگان و اشنایان ممکن است هزینه های تبلیغاتی او را بدهند و شاید هم افراد ، شرکت ها و گروههایی با علم به رأی آوردن این فرد در شورای شهر و تأمین نیازهای احتمالی و یا هدفمند آنان در آینده برایش هزینه کنند تا در صورت به کرسی نشستن از امتیازات لازم برخوردار شوند و یا انگیزه قومیتی و حس طایفه ای آنرا حمایت و تقویت همه جانبه نماید.
2-   افرادی که بصورت تیمی وارد به عرصه انتخابات شورا می شوند چون ماهیت شورا گروهی میباشد ، این تیم ها از یک تیم دو نفره تا یک تیم 5-7-9 و بیشتر که بر اساس شهر و تعداد جمعیت اعضاء آن فرق می کند تشکیل می شوند .
این تیم ها به لحاظ مالی همچون گروه یک میباشند یعنی یا اعضاء تیم پول دارند و روی هم می گذارند و هزینه می کنند یا احزاب ، گروهها و افراد
ثروتمندی با هر دلیل و گرایش سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی برای آنان هزینه می کنند و در اینجا همان بحث قومیت و طایفه ها هم اثر خود را دارد.
3-نامزدهای جریانات سیاسی شهر:
اما دسته سوم را کسانی تشکیل می دهند که توسط جریانات سیاسی پر قدرت و دارای توان اجتماعی و نفوذ بر افراد ، محلات، دسته ها و قومیت های شهر حمایت می شوند ، این دسته بیشتر بر محور جناح ها و احزاب استوار است و رفته رفته هم شکل و شمایل بیشتری در شهرها میگیرد.
خُب ممکن است افرادی که برای انتخاب شدن پا به عرصه انتخابات شورا می گذارند در قالب یکی از این سه دسته باشند و یا شاید دسته دیگری هم مد نظر باشد که از آن غافل هستیم.
انتخابات برگزار ، اعضاء مشخص و با ادای سوگند بر کرسی شورای شهر می نشینند.
در اصل عضو شورای شهر باید این کار را افتخاری بپذیرد برای انجام خدمت به شهروندان اینکه اصلاً در کشور ما شدنی نیست و به عنوان یک شغل و حرفه تمام وقت با حقوق مزایای مناسب و حق جلسات و غیره پا بر جا محسوب می شود .
بسم ا....
اولین گام بعد از طی تشریفات اولیه قانونی انتخاب رئیس و نائب رئیس و تقسیم کمیسیون ها می باشد از همین جا رایزنی ها ، سفارشها و توافقات رسمی و غیر رسمی با نیت و بی نیت آغاز می شود و بعد از تعیین و تکلیف این قصه که با دلخوریها ، جدل ها، نامهربانی هایی هم ممکن است همراه باشد شورا تشکیل و انتخاب شهردار مهم ترین و اولی ترین  وظیفه این عزیزان در دستور کار قرار می گیرد، افرادی برای سمت شهردار داوطلب می شوند تا با ارائه برنامه انتخاب شوند.
اینجا قدرت نمایی افراد ، اعضا؛ جریانات سیاسی و نفوذی شهر مشخص می شود . همانهایی که برای عضو محترم شورا به هر طریق هزینه کردند. و در
این حال است که کشمکش ها و بر چسب زدن ها به افراد وآغاز حالت برزخ شورا شکل میگیرد که این حالت برزخ تا انتهای دوره همراه اعضاء میباشد.
اینجا مدعیان وقت گذاشتن ، پول آوردن ، هزینه کردن برای عضو محترم تا او را به کرسی بنشانند در انتخاب شهردار اظهار نظر می نمایند ، در انتخاب معاونین شهردار ، در انتخاب مدیران مناطق و سازمانها تا سطوح اداری و نگهبان و آبدارچی و باغبان هم اعمال نفوذ می کنند ، در جذب و معرفی برای استخدام ، در هزینه کردها، در خریدها ، اجرای برنامه و خلاصه همه چیز از صفر تا صد. انشاالله نه مستقیم بلکه بصورت سایه و غیر مستقیم.
کشمکش بین اعضاء درمی گیرد ، برخی افراد ی را برای مسئولیت های شهرداری در آب نمک خوابانده اند و الان موقع برداشت است ، اینکه چقدر شایسته سالاری و توان و تخصص ملاک میباشد را به عهده مردم می گذاریم.البته همان مردمی که فقط تا اعلام نتایج انتخابات حضورشان پر رنگ و عزیز و محترم میباشد به صورت ویژه و بعد از آن کم کم به فراموشی سپرده می شوند البته هستند اعضاء محترمی که به عهد خود پایبند هستند و به هیچ وجه در این قضایا وارد نمی شوند ، با مردم همانند روز اول هستند ، در وظایف خود حرکت و از آنچه به اهرم فشار به شهرداری تعریف می شود هم استفاده ای نمی کنند.
در این مقاله سعی ندارم از شورای شهر تصویری سیاه برای شهروندان ایجاد نمایم. امّا برای اینکه به قانون اساسی احترام گذاشته شود و حکم قانون در امور ساری و جاری و حرف اول را بزند و اینکه بدانیم در انتخاب مسئولانی که به واسطه رأی شما بر کرسی شورا می نشینند باید از چه خصوصیات و قابلیت هایی برخوردار باشند ، این اطلاع رسانی ضروری بنظر می رسد. لذا بیائید فهرست وار مروری داشته باشیم در دو فصل نکات مثبت و منفی شوراها:
فصل اول : نکات مثبت
1-   اینکه مردم با انتخاب اعضاء شورا احساس می کنند در برنامه ریزی شهر و زندگی روزمره خود مورد مشورت قرار گرفته اند.
2-   حضور اعضاء با قومیت ها سلیقه ها و نمایندگی طیف های مختلف ساکن در یک شهر موجب عملی شدن حضور همه آحاد مردم گردیده است.
3-     در برخی موارد نظارت بر عملکرد و بودجه شهرداری موجب جلوگیری از هدر رفتن بیت المال گردیده است.
4-   اعضاء حال به لحاظ شرح وظایف یا نیاز به مردم و یا اعتقاد درونی همواره در بین محلات و مردم برای آگاهی از مشکلات آنان در رفت و آمد هستند.
5-   کوتاه شدن فاصله وزارت کشور تا شهرداری برای برخی مصوبات و نیازهای اداری و شاید موارد دیگری هم باشد که از نظر اینجانب دور مانده است .
فصل دوم: نکات منفی
1-     نگاه به عضویت در شورا به عنوان یک شغل و محل ارتزاق گامی است که حوادث بعدی را در پی دارد.
2-   عضو شورا به ناچار بایستی به کسانی که وی را در رسیدن به این کرسی یاری نموده اند سرویس دهی داشته باشد که می تواند در قالب اعمال نفوذ در شهرداری و اعطاء پست به برخی ؛ هماهنگی درمساعدت صدور مجوزهای مربوط به شهرداری برای برخی دیگر ، اعمال نفوذ در ماده صد برای رعایت حال برخی و ....
3-   اعمال فشار به شهردار برای جذب افرادی خاص که عمدتاً اطرافیان را شامل می شود و بدین طریق کمرنگ شدن بحث آزمون استخدامی و ایجاد نوعی بی عدالتی
4-   اعمال فشار به شهردار برای انتخاب افرادی به سمت های مدیریتی در سطوح مختلف که گاهی بدون رعایت شرط شایسته سالاری صورت می پذیرد.
5-     دخالت در هزینه کردهای شهرداری از موارد کلان تا خرد. ( جدای از بحث نظارتی و قانونی)
6-     معرفی پیمانکاران ، بهره برداران ، علاقه مندان به انجام کار در سطوح مختلف به شهرداری با نیت خیر انشاالله
7-     ارتباط گیری با برخی مدیران سطوح میانی یا کارشناسان شهرداری و بدین طریق بر هم زدن نظم و انظباط مدیریتی
8-     تأمین نیروهای دفاتر و امکانات دفاتر اعضاء شورا که قابل توجه میباشد.
9-   کشمکش های اعضاء در تصویب برخی لوایح و طرحها به لحاظ قرار گرفتن این طرح در حوزه محل زندگی یا حیطه رأی آوری دیگری.
10-طولانی شدن انجام برخی امور در رفت و برگشت مکاتبات بین شورا و شهرداری اعم از امور عمران مرتبط با شهرداری و یا مردم.
11-در برخی موارد اظهار نظرهای غیر کارشناسی بدلیل عدم آگاهی از مسائل شهرداری و شهر و نبود تخصص لازم.
و موارد دیگری که از قلم نویسنده به دور مانده است.
حاصل این کجروی ها این می شود که شهردار یا باید با اتکا به قانون و مقررات با قدرت و توان تخصصی و اعتقادی خود امور را به انجام برساند و هیچ توجهی به فشارها ننموده و صرفاً کار و کار و کار و عمران و آبادانی را وفق قانون و شرح وظایف انجام دهد، در این صورت مدیریت وی عمری نخواهد داشت و در کوتاهترین زمان عزل خواهد گردید.
 یا اینکه خود را تابع محض شورا دانسته نگاهش به خواسته آنان بویژه قدرتمندترین افرادشورا در انجام هر کاری باشد و سرویس دهی لازم را انجام دهد که در این صورت می توان امید داشته باشد مدت ها در سمت خود باقی بماند و کار و کار و کار در مرحله بعدی قرار گیرد اگر وقتی بماند . یا اینکه روش محافظه کاری پیشه کند و در حالت بینابین امور را به جلو ببرد.
البته این مختص تنها شخص شهردار نمی باشد بلکه در میان معاونین ، مدیران عامل سازمانها ، مدیران مناطق مدیران ستادی و .... هم ساری و جاری است.
 
 حال چه باید کرد؟ آیا باید شوراها را بدلیل نکات منفی بیشتر تعطیل کنیم و به رویه سابق باز گردیم ؟ یعنی قانون را اجرا نکنیم یا باید به اصلاح و درمان آن بپردازیم ؟ که به منزله انجام یک رسالت فرهنگی بزرگ و مهم میباشد.

خب همه این مسائل را گفتیم تا به اینجا برسیم که اگر به دستور دین توجه عمیق نمائیم ، اگر به دستورات ، رهنمودها و توجه های مقام معظم رهبری در این خصوص جان دل بسپاریم ، اگر با این علائم راه هنگام انتخاب اعضاء محترم شورای شهر با چشم باز و بدور از تعصبات قومی ، فامیلی عمل کنیم ، تخصص ، تعهد، دلسوزی کارائی ، توان ، ابتکار و به یک معنا شایسته سالاری را سر لوحه انتخاب خود قرار دهیم یک عمر شهرمان را بیمه نموده ایم ، دیگر نباید بنشینیم و این اگر ها و بایدها و نبایدها را رصد کنیم و بنویسیم .پس شهروندان ، جوانان و  آحاد مختلف مردم تصمیم و انتخاب درست تک تک شما کاری بس بزرگ و عبادتی نیک محسوب می شود از آن غافل نشوید.    

 
 /2929

 

کد خبر 236911

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جواد بختیاری IR ۱۰:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
    0 0
    نهاد هایی که ایجاد می شود بعد از رفتن ایجاد کننده ( رییس جمهور ) عملا شخص بعدی این نهاد ها بدون نظارت بحال خود رها می کند من از یکی استانها برایتان می نویسم عملا شورای شهر یک موسسه ناکارامدی شده است محل تفریح وبه ریش مردم خندیدن یک عده بطور مثال من یک کاری داشتم مراجعه کردم ریسس شورا در سفر مکه بود نایب ریس درسفر کربلا مابفی اعضا در یک ساعات بخصوصی درانجا حاضر می شدند وهر سوالی که میکردی می گفتند باید منتظر بقیه اعضا باشی وعملا ان موسسه تعطیل است در نتجه کارایی ندارند

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین